پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین
فصل هشتم
بخش دوم
۱۶
· میان این اعتراف فیشته در سال ۱۷۹۰ و تشخیص و تعیین ماهیت و وظیفه فلسفه توسط او در سال ۱۸۲۰ یعنی ۳۰ سال دیگر، در جهت و نیت گرایش واقعی فیشته کمترین تفاوتی وجود ندارد.
· لحن فیشته در سال ۱۷۹۰، در سراسر عمر او ماندگار می ماند و تغییر نمی یابد.
۱۷
· ضمنا، تضاد میان خواست صادقانه فیشته، (یعنی تغییر و تعویض و تحول بخشیدن به مدد فلسفه) و اصول فلسفی ناقص و نارسا و ناکافی مورد نظر فیشته به مثابه آغازگاه تغییر و تعویض و تحول نیز چشمگیر است.
۱۸
· فیشته هرگز از حل این تضاد برنیامده است.
۱۹
· جنبه و جانب ستایش انگیز شخصیت فیشته و تفکر و عمل او اما این است که او به واقعیت سیاسی و اجتماعی ذلت بار زمان خود تن در نمی دهد و بدان تمکین نمی کند.
· بلکه بر ضد این واقعیت ذلت بار و قوای ظلمانی حافظ و حامی آن به مبارزه برمی خیزد.
۲۰
· این موضعگیری فیشته، فراتر از آن، به هسته اصلی فلسفه او رهنمون می شود.
۲۱
· مسئله تفکر و عمل از سویی و مسئله گمان ورزی و کنش از سوی دیگر، بسان خط سرخی از سرتاسر آثار او می گذرد.
۲۲
· فیشته برای جامه عمل پوشاندن به تفکر خود در جست و جوی مدام اعمال نو و مداخل نو بوده است.
۲۳
· این مسئله به ویژه در «فلسفه عملی» فیشته، به وضوح تام و تمام آشکار می گردد.
۲۴
· از این رو، «بخش عملی» فلسفه فیشته برای ارائه ارزیابی کلی از فلسفه او، از اهمیت مرکزی برخوردار است.
۲۵
· نقاط گرهی توسعه فلسفه فیشته را، به همین دلیل در وهله اول، نه تبیینات بیشمار او راجع به آموزه علم، که متأسفانه هنوز بخش اعظم آنها منتشر نشده اند، بلکه آثار تاریخی ـ فلسفی به معنی وسیع کلمه و اسناد سیاسی فیشته تشکیل می دهند.
· (فیشته در درس های خود در دانشگاه های مختلف آلمان آن زمان، حداقل ۹ درک مختلف از آموزه علم عرضه کرده است.)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر