مشخصات اصلی پادشاه دادپیشه
۳
ثناگویی حق به هر صبح و شام
ملازم به دلداری خاص و عام
ثنا گوی حق بامدادان و شام
شاهتصویر مثبت سعدی
مبتنی بر متدین و متقی و مؤمن بودن شاه است.
بدین طریق
تناقض دیگری وارد جامعه ـ تئوری سعدی می شود:
دیالک تیک شاه و شیخ
فرو می پاشد.
اکنون در طویله جماران
هم
قضیه از همین قرار است:
شیخ
شاه
شده است.
ایده ئولوگ طبقه
به
مقام ولی فقیه
ارتقا یافته است:
چون سلطنت به ولایت استحاله یافته است.
سعدی اما در حکایتی دیگر
از
قول دانای روشن نفس
به
پادشاهی به نام تکله که قصد «ثنا گوی حق بامدادان و شام» گشتن در سر داشه، به شرح زیر پرخاش می کند:
چو بشنید، دانای روشن نفس
به تندی بر آشفت،
کای تکله،
بس
طریقت، به جز خدمت خلق نیست
به تسبیح و سجاده ودلق نیست.
معنی تحت اللفظی:
وقتی دانای روشن نفس
از
تصمیم پادشاه مبنی بر گوشه گیری و عبادت آگاه شد،
به
پرخاش
گفت:
مذهب
یعنی
خدمت به خلق
و
نه
بازی با تسبیح و سجاده و دلق
اکنون
از «ثنا گوی حق بامدادان و شام» بودن پادشاه دم می زند.
خوانین و سلاطین فئودالی
که
جای خود دارند،
اکنون
دیری است
که
آیات عظام و حج الاسلام
ثنا گویی صبح و شام
را
با
عیاشی و خوشگذرانی مدام با ماهرویان ماده و نر
جایگزین ساخته اند.
یعدی
در
حکایت دیگری
از لطف پادشاهی به راهبی و نقل مکان راهب از برهوتی به باغ سلطنتی سخن می گوید.
راهب
پس از مدتی
از
فرط افراط در «خود و خواب و عیش و شهوت»
«ثنا گوی حق بامدادان و شام» بودن را به کلی فراموش می کند.
این ادعای سعدی
دروغ مصلحت طلبانه ای بیش نیست.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر