۱۳۹۹ خرداد ۲۴, شنبه

درنگی در سخنی از ماکسیم گورکی (۹)

 
الکسی ماکسیموویچ پِشکوف 
( ۱۸۶۸– ۱۹۳۶)
   داستان‌نویس، نمایش‌نامه‌نویس و مقاله‌نویس انقلابی روس 
  از بنیان‌گذاران سبک رئالیسم سوسیالیستی 

درنگی
از
یدالله سلطانپور

سخنرانی  ماكسيم گوركى 
نويسنده نامدار روس در کانون نویسندگان روس در سال ۱۹۱۶ مسکو
در جهان سه گونه دزد هست:
  دزد معمولی
  دزد سیاسی
  دزد مذهبی

۱
دزدان مذهبی تازه  یک چیزهایی  نیز  به  شما  گران می‌فروشند  مانند خدا، دین، بهشت، خرافات، جهل، غم، اندوه، سوگواری، افسردگی و...

گورکی
در
این لاطائلات
همه چیز را قر و قاطی می کند.

روحانیت
معمار روح جامعه بی روح
است.
روحانیت
مبلغ شعور مذهبی در جامعه بی شعور
است.

روحانیت
مبلغ شعور وارونه
است.

مذهب
فرمی از شعور
است.

مذهب شعور وارونه
است.

کسب شعور وارونه
اما
صدها بار بهتر از بی شعوری
است.

مذاهب
حاوی
خرافات اند.

ولی
قابل تقلیل به درجه خرافات محض 
نیستند.

گذاشتن علامت تساوی میان مذاهب و خرافات
خود
نشانه خریت و خردستیزی
است.

مذاهب
باید
از
سکوی توسعه علمی مشخص
تحلیل شوند.

نفی مکانیکی و خرکی مذاهب
فرمی از خردستیزی
است.

۲
دزدان مذهبی تازه  یک چیزهایی  نیز  به  شما  گران می‌فروشند  مانند خدا، دین، بهشت، خرافات، جهل، غم، اندوه، سوگواری، افسردگی و...

مفاهیم این جمله
گورکی
را
بهتر است
که
مورد تأمل قرار دهیم:

۳
خدا
 
خدا 
مفهوم مرکزی مهم مذاهب مختلف است.
 
 مذاهب
برای توضیح چیزها، پدیده ها، روندها و سیستم های هستی
(طبیعت، جامعه، تفکر)
از
دیالک تیک (و گاه دوئالیسم) الله و ابلیس
(اهورا و اهریمن)
 بهره برمی گیرند
و
نقش تعیین کننده
را
از
آن الله (اهورا) 
می دانند.


دیالک تیک (و گاه دوئالیسم) الله و ابلیس
مهم ترین دیالک تیک برای درک و توضیح تئولوژیکی کل هستی
است.

تئولوژی
(فقه، مذهب، شریعت)
پله تکاملی بعدی میتولوژی (علم الاساطیر)
و
پله ماقبل فیلوسوفی (فلسفه، خرد کل اندیش)
است.
 
مؤمنین
دیالک تیک (و گاه دوئالیسم) الله و ابلیس
را
می توانند
به
هزاران فرم
بسط و تعمیم دهند.

مثال

باران
نعمت الهی
است.

هر قطره باران
را
فرشته ای بر دوش می کشد و بر آن قطره به قلم قضا
روزی مقرر بنده ای از بندگان خدا
نقش بسته است.

آذرخش
جرقه تازیانه های فرشتگان بر پیکر شیاطین
است
که
قصد تجاوز به مکوت خدا
را
دارند.

رعد
فریاد شیاطین شلاق خورده از درد
است.

آنچه
که
در
قرن بیستم
خرافه
 می نماید،
چندین هزار سال قبل 
علم
بوده
است.

سطح توسعه نیروهای مولده
درک و توضیح بهتری
را
در
آن روزگار
مجاز و ممکن نمی داشت.

اعضای جامعه
به
مدد مذاهب
به
پرسش های سمج و سرسخت خود
پاسخ
دریافت می کنند.

جامعه
فقط
با
نان
(مایحتاج مادی)
زنده نیست.

جامعه
به
جان
(مایحتاج فکری، معرفتی، روحی، روانی)
هم
نیاز دارد.

مذاهب
به
مدد دیالک تیک (و گاه دوئالیسم) الله و ابلیس
به
درک و توضیح  تمایلات و تشبثات مثبت و منفی، مفید و مخرب، عقلی و ضدعقلی انسان ها
نایل می آیند.

 گورکی
 توان تفکر مفهومی
ندارد.

به
همین دلیل
دست به عوام فریبی می زند.

گورکی
را
می توان
به
زبان خودش
جزو دزدان هنری
قلمداد کرد.
 
 ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر