محمد فاضلی
(متولد ۱۳۵۳ در اراک)
جامعهشناس ایرانی، استادیار دانشگاه شهیدبهشتی،
مشاور وزیر نیرو و رئیس مرکز امور اجتماعی منابع آب و انرژی است.
او از ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ معاون پژوهشی مرکز بررسیهای استراتژیک و مدیر شبکه مطالعات سیاستگذاری عمومی بود.
ویرایش و درنگ
از
ربابه نون
۱۳ سؤال درباره قتل رومینا ۱۳ ساله
شش.
آیا
جامعه در حال گذار ایران
به
اندازه کافی
در باره پدیدههای ناشی از تغییرات اجتماعی
– از جمله همین بروز زودهنگام احساسات دختران و پسران و ارتباطات جنسی –
دانش، خرد و گفتوگو
تولید میکند؟
آیا
جامعه در حال گذار ایران
به
اندازه کافی
در باره پدیدههای ناشی از تغییرات اجتماعی
– از جمله همین بروز زودهنگام احساسات دختران و پسران و ارتباطات جنسی –
دانش، خرد و گفتوگو
تولید میکند؟
اولا
من ـ زور علامه جماران
از
جامعه
چیست؟
ثانیا
من ـ زورش
از
جامعه در حال گذار
چیست؟
در حال گذار از چی به چی؟
۱
آیا
جامعه در حال گذار ایران
به
اندازه کافی
در باره پدیدههای ناشی از تغییرات اجتماعی
– از جمله همین بروز زودهنگام احساسات دختران و پسران و ارتباطات جنسی –
دانش، خرد و گفتوگو
تولید میکند؟
به
نظر علامه جماران
سانترالیزاسیون سکس
در
طویله جماران
پدیده ای از پدیده های ناشی از تغییرات جامعه در حال گذار کذایی
است.
در این ادعای حریف
ذراتی از حقیقت هست.
سؤال
فقط
این است
که
حقیقت
چیست؟
برای کشف حقیقت مربوط به سانترالیزاسیون سکس،
باید
قبل از هر چیز
سیر و سرگذشت بورژوازی
را
بعد
کسب و کار طبقه حاکمه امپریالیستی و فئودالی ـ فوندامنتالیستی
را
و
بعد
عنگلاب اسلامی
را
تحلیل کرد.
۲
آیا
جامعه در حال گذار ایران
به
اندازه کافی
در باره پدیدههای ناشی از تغییرات اجتماعی
– از جمله همین بروز زودهنگام احساسات دختران و پسران و ارتباطات جنسی –
دانش، خرد و گفتوگو
تولید میکند؟
جامعه در حال گذار ایران
به
اندازه کافی
در باره پدیدههای ناشی از تغییرات اجتماعی
– از جمله همین بروز زودهنگام احساسات دختران و پسران و ارتباطات جنسی –
دانش، خرد و گفتوگو
تولید میکند؟
در ایران
انقلابی
شکست خورده است
و
عنگلابی
پیروز شده است.
ارتجاعی فئودالی ـ بورژوایی ـ سنتی
انقلاب بورژوایی مدرن (سفید)
را
شکست داده است.
هدف الاهداف فوندامنتالیسم شیعی (خمینیسم)،
برگشت به فوندامنت (ریشه ها، بنیادها، صدر اسلام)
بوده است.
چون برگشت به فوندامنت محال است،
اشرافیت فئودال و روحانی،
بورژوا شده است.
یعنی
جلاد انقلاب بورژوایی
به
اجرای وصایای انقلاب مغلوب
مجبور گشته است.
جامعه ایران
اکنون
کاپیتالیستی تر
از
زمان شاه
است.
ذراتی از حقیقت در ادعای حریف
به
همین دلیل هست:
زیربنای اقتصادی کاپیتالیستی
روبنای ایده ئولوژیکی درخور خود
را
می طلبد.
اخلاق
یکی از عناصر روبنای ایده ئولوژیکی هر جامعه
است.
یعنی
اخلاق
چیزی طبقاتی و فرماسیونی
است.
پیامد انقلاب بورژوایی سفید
خوانده شدن فاتحه ای بر اخلاق فئودالی و برده داری و عهد بوقی
بوده است.
حمایت توده عقب مانده از قافله فکر و فرهنگ
از
ارتجاع فئودالی ـ روحانی
هم
عمدتا
برای نجات اخلاق فئودالی و برده داری و عهد بوقی رایج
بوده است.
توده عقب مانده
مخالف آزادی زنان و حضور زنان در جامعه و عرض اندام زنان
بوده است.
ارتجاع فئودالی ـ روحانی
روی کار آمده است
تا
مینی ژوپ
را
با
حجاب،
بی بندوباری
را
با
پرهیزگاری،
شهرنو
را
با
ده کهنه
جایگزین سازد.
اکنون
پس از گذشت ۴۰ سال
چی شده است؟
۳
آیا
جامعه در حال گذار ایران
به
اندازه کافی
در باره پدیدههای ناشی از تغییرات اجتماعی
– از جمله همین بروز زودهنگام احساسات دختران و پسران و ارتباطات جنسی –
دانش، خرد و گفتوگو
تولید میکند؟
شیوه تولید کاپیتالیستی
بی اعتنا به میل و هوس طبقه حاکمه خونخوار
تأثیر خود
را
بر روبنای ایده ئولوژیکی طویله
کم و بیش
اعمال کرده است.
ارتجاع فئودالی ـ روحانی
از
خانه نشین سازی زنان
و
تحمیل حجاب
به
آنان
عاجز مانده است.
یعنی
تیر ارتجاع فئودالی ـ روحانی
به
سنگ
خورده است.
از
سجایای اخلاقی فئودالی ـ اسلامی
پوسته ای بیش
باقی نمانده است.
اعضای جامعه
چه بسا
لومپن پرولتریزه شده اند.
ما می توانیم هزاران مثال از تویت و فیسبوک و غیره
در این رابطه ذکر کنیم.
بی بندوباری
رواج وسیع و عمیقی یافته است.
پرهیزگاری موجود در طویله
فرمال و صوری و ریایی و ریالی
است.
شهرنو
را
به
آتش کشیده اند
ولی
کشور نو
تشکیل شده است.
انقلاب علمی و فنی
هم
در این واویلا
گوژ بالا گوژ
شده است:
اعضای جامعه
به
عوض فراگیری مشقت بار علم و فن و فکر و فرهنگ
می توانند ۲۴ ساعته
مفت و مجانی
پورنو برای همه سنین، همه علایق و سلایق
ببینند.
تو حالا به اجامر طبقه حاکمه
رهنمود الکی ـ خرکی بده
و
خرمن دلار
درو کن.
ولی
فراموش مکن
که
زیربنای اقتصادی هر جامعه
گردنکلفت تر و قلدرتر از تو و اربابان خر و خردستیز تو ست.
زیربنای اقتصادی هر جامعه
روبنای ایده ئولوژیکی خاص خود
را
خواه و ناخواه
به
جامعه
دیکته و تحمیل می کند.
خردستیزی
در
فرم های متنوع
(خر پروری، غریزه گرایی، خرافه گویی، مدگرایی، کالاپرستی، عیاشی، علافی، لابالیگری، انگلی)
یکه تاز میدان جهان است.
تو
را
سخن از کدامین خرد
است.
اصلا
خرد
چیست؟
ای جامعه شناس جمارانی.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر