۱۳۹۹ خرداد ۲۹, پنجشنبه

لطایف الملل (۲۰)

 

احمد سیف
نیاک

وقتی کریم خان زند
 بیمار شد. 
طبیبی حاضر آوردند.
 
چون نبض و زبان بیمار بدید 
گفت:
 «گل خطمی بجوشانند و آلت اماله آماده کنند.»
 
 چون چشم کریم خان به اماله افتاد
 در غضب شد و فریاد زد: 
«کدام پدرسوخته را باید اماله کرد؟»

طبیب وحشت زده گفت:
«جان نثار 
را، 
خان!»

پس به فرمان کریم خان
 طبیب 
را
بر زمین افکنده و اماله کردند 
و 
قضا 
را 
روز دیگر 
بیمار بهبود یافت و از بستر برخاست.

گفته اند 
که
 از آن پس، 
هرگاه کریم خان احساس اندک کسالتی می کرد 
فرمان می داد
 تا 
حکیم باشی مخصوص 
را 
اماله کنند.

پایان
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر