بس نقش ها زدند
ولی
روز آزمون
یک از هزارشان
نشد
آن بی نظیر ما
درنگی
از
میمحا نجار
"انقلاب اسلامی" یا «انقلاب دمکراتیک» یک فریب بزرگ تاریخی!
بهرام دانش
ولی
روز آزمون
یک از هزارشان
نشد
آن بی نظیر ما
درنگی
از
میمحا نجار
"انقلاب اسلامی" یا «انقلاب دمکراتیک» یک فریب بزرگ تاریخی!
بهرام دانش
۱
روی سخن در اینجا
بخصوص
بسوی آن
شیادان و رمالانی است
که
تحت لوای "چپ"، "انقلابی"،"دمکراتیک"،
"سوسیالیست"، "کمونیست"، "مارکسیست" و آزادیخواه،
هنوز که هنوز است
نمی
خواهند با ملت ایران تصفیه حساب کنند
و
شرافتمندانه و صادقانه در پیشگاه
تاریخ و مردم ایران
به
این بزرگترین خیانت تاریخی خود
بر خورد کنند.
آنان
با زیرکی خاص خود اذعان میدارند:
"آقا ۳۷ سال ازعمراین رژیم میگذرد،
"آقا ۳۷ سال ازعمراین رژیم میگذرد،
بس است
که
به
گذشته
برگردیم،
ما الان باید با این رژیم
بجنگیم.
بگذار گذشته های دور را فراموش کنیم."
اما بار کج به منزل نمیرسد.
اما بار کج به منزل نمیرسد.
دنیائی تلاش در کتمان گذشته
درد
را
دوا نخواهد کرد
و
این چرک و کثافت
که
به
بدترین وجه
خود
را
در
موجودیت رژیم اسلامی
متبلور
گردانده است،
هر روز بزرگتر و عمیق تر میشود.
ما
این فراز از هارت و پورت بهرام دانش
را
هم
تجزیه و تحلیل می کنیم:
۱
روی سخن در اینجا
بخصوص
بسوی آن
شیادان و رمالانی است
بهرام دانش
سواد فارسی بخور و نمیری
حتی
ندارد.
در زبان فارسی مفهومی به نام «روی سخن به سوی کسی»
وجود ندارد.
مفهوم «روی سخن با کسی»
وجود دارد.
اگر
مشخصه سلطنت طلب ها
محرومیت از سواد فارسی و گنجینه مفهومی زبان فارسی
باشد،
بهرام دانش
باید
جزو این دار و دسته باشد
که
خود
را
عنقلابی جا زده است.
۲
روی سخن در اینجا
بخصوص
بسوی آن
شیادان و رمالانی است
که
تحت لوای "چپ"، "انقلابی"،"دمکراتیک"،
"سوسیالیست"، "کمونیست"، "مارکسیست" و آزادیخواه،
هنوز که هنوز است
نمی
خواهند با ملت ایران تصفیه حساب کنند
یکی دیگر از علائم بی سوادی بهرام دانش،
مفهوم من آوردی «تصفیه حساب»
است.
چنین مفهومی در زبان فارسی وجود ندارد.
مفهوم «تسویه حساب»
وجود دارد.
تسویه از تساوی ریشه می گیرد:
تسویه حساب
یعنی
راست و ریست کردن حساب خود با کسی:
دادن مثلا بدهی خود به کسی و یا گرفتن آن از کسی
است.
بهرام دانش
چپ کذایی
را
زیر آتش گرفته است
و
مصرانه می خواهد که حضرات با ملت تسویه حساب کنند.
ایده بدی
نیست.
۳
شرافتمندانه و صادقانه در پیشگاه
تاریخ و مردم ایران
به
این بزرگترین خیانت تاریخی خود
بر خورد کنند.
بدبختی عجیبی است:
معلوم نیست
که
چپ نما ها
چه باید بکنند:
با ملت ایران تصفیه حساب
کنند
و
یا
شرافتمندانه و صادقانه
در
پیشگاه ملت ایران
به
بزرگترین خیانت تاریخی خود
بر خورد کنند.؟
ژاله ادیب
نوچه بهرام دانش
از
توبه
دم زده است:
چپ نماها باید در ملأ عام علنا
توبه کنند
تا
آزادیخواهان راستین تحت پرچم بهرام دانش و شرکاء
دست از سرشان بردارند.
نتیجه توبه همگانی چپ نماها
را
هم
بهرام دانش
پیشاپیش
اعلام کرده است:
۴
از طرفی این ویدئو گوشزد میکند
که
تا
زمانیکه ملت ایران، روشنفکران و رهبران ما نخواهند به گذشته، واقعیت های
غیر قابل کتمان و معضلات عمده ای که پیش پای کلیه آزادیخواهان راستین ایران
قرار دارد،
بر خورد کنند،
رژیم مذهبی فاشیستی به حیات خود ادامه خواهد
داد.
و
با
موجودیت ننگین خود
همواره چون تازیانه ای دهشتناک بر پیکر ملت
ایران
فرو خواهد آمد.
به زعم بهرام دانش و شرکاء
توبه چپ نماها
همان
و
مرگ عنقریب و طرفة العینی رژیم مذهبی
همان.
توبه
تنها ره رهایی
به
زعم دار و دسته «آزادی یا مرگ»
است.
۵
"آقا ۳۷ سال ازعمراین
رژیم میگذرد،
بس است
که
به
گذشته
برگردیم،
ما الان باید با این رژیم
بجنگیم.
بگذار گذشته های دور را فراموش کنیم."
این ترفند چپ نماها
نشانه خریت آنها ست.
چرا و به چه دلیل؟
نه
به
این دلیل
که
توبه علنی در ملأ عام
تنها ره رهایی از شر ابالیس جمارانی
است.
بلکه
به
این دلیل منطقی و علمی
که
بدون بررسی رئالیستی و راسیونالیستی ماضی
نمی توان طرحی برای مستقبل درانداخت.
کسی
که
قادر و یا مایل به نقد رئالیستی و راسیونالیستی ماضی نباشد،
در
مضارع مدام
در جا می زند.
یعنی
فاقد دورنمای آتی می گردد.
جنگیدن با رژیم جماران
پیشکش.
۶
اما بار
کج به منزل نمیرسد.
دنیائی تلاش در کتمان گذشته
درد
را
دوا نخواهد کرد
و
این چرک و کثافت
که
به
بدترین وجه
خود
را
در
موجودیت رژیم اسلامی
متبلور
گردانده است،
هر روز بزرگتر و عمیق تر میشود.
ما
نمی دانیم
من ـ زور بهرام دانش از چپ نماها
چیست.
طویله های سیاسی متنوع
چه راستگرا و چه چپ نما
در
تحلیل نهایی
مدافع وضع موجود
یعنی
رژیم جمارانی اند
و
نه
مخالف آن.
چه رسد به جنگیدن بر ضد آن.
حتی
سازمان مجاهدین جولیانی
دیری است
که
دیگر
اهل جنگیدن بر ضد رژیم جمارانی
نیست.
آنها
در
پیشگاه جولیان و مولیان
واقعا
توبه کرده اند.
خود
را
داوطلبانه خلع سلاح کرده اند.
از
بهرام دانش و شرکاء
چه پنهان
که
رژیم جماران
اوپوزیسیون واقعی و اصیلی ندارد.
زندانیان طویله جماران
اصلا
سیاسی نیستند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر