احسان طبری
در بارۀ شیوۀ درستِ رفتارِ مبارزان با یکدیگر
[بحثی در بابِ اِتیکِ مارکسیستی]
منبع: سایت نوید نو
ویرایش و تحلیل
از
یدالله سلطان پور
۱
شیوۀ رفتار و برخورد همرزمان در درون حزب و جنبش،
از جمله یکی از منابع مهم پیدایش فضای روحی در درون حزب و جنبش است.
در این نظر احسان طبری
ذراتی از حقیقت
وجود دارد.
طرز رفتار اعضای هر انجمن
در
جذابیت و سلامت آن انجمن
مؤثر است.
ایراد بینشی طبری
اما
از
نقطه نظر دیگری
است.
۲
شیوۀ رفتار و برخورد همرزمان در درون حزب و جنبش،
از جمله یکی از منابع مهم پیدایش فضای روحی در درون حزب و جنبش است.
اولا
اگر
شیوه رفتار
منبع صلح و صفا
در
انجمنی
(عرصه خاص)
باشد،
باید
منبع صلح و صفا
در
جامعه
(عرصه عام)
هم
باشد.
اگر
طبری
به
این اندیشه غلط خود
واقعا
پایبند باشد،
باید
طبری و حزب طبری
تمامت هم و غم و فکر و ذکر خود
را
به
انتقاد از «شیوه رفتار» وحشیانه وحوش قرون وسطایی جماران
مبذول دارد
که
«به سلامی
گردن می زنند
و
به
دشنامی
خلعت می بخشند.»
حزب طبری
اما
سیاست مماشات و ماستمالی
(آسه برو، آسه بیا که گربه شاخت نزنه)
در
رابطه با این وحوش موحش
پیشه کرده بود
تا
اینکه نوبت به خودش رسید و دمار از روزگارش درآمد.
حزب طبری
و
در
رأسش
خود طبری
اندرز هشدارنده مارتین نیمولر
(کشیش پروتستان نخست نازی و بعد تواب آلمان)
را
اصلا
به
خاطر خسته خود
خطور ندادند:
اول
به
سراغ یهودیها
رفتند.
من
یهودی نبودم،
اعتراضی نکردم
پس از آن
به
لهستانیها
حمله بردند.
من
لهستانی نبودم
و
اعتراضی نکردم
آنگاه
به
لیبرالها
فشار آوردند.
من
لیبرال نبودم،
اعتراض نکردم
سپس
نوبت به کمونیستها
رسید .
کمونیست نبودم
بنابراین
اعتراضی نکردم
سرانجام
به
سراغ من
آمدند
هر چه فریاد زدم
کسی
نمانده بود
که
اعتراضی کند.
هر که ناموزد ز پیر روزگار،
هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار.
طبری و حزب طبری
تکرار مو به موی جنایات هولناک نازی های المان
توسط فوندامنتالیست های شیعی جماران
را
در
نازی آباد ایران
حتی
نفهمیدند
و
مردند.
۳
شیوۀ رفتار و برخورد همرزمان در درون حزب و جنبش،
از جمله یکی از منابع مهم پیدایش فضای روحی در درون حزب و جنبش است.
ایراد مهم تر این ادعای طبری
عدم درک دیالک تیک طرز زیست و طرز تفکر
است
که
توسط حکیم ماتریالیست دیالک تیک ستیز آلمان
(لودویگ فویرباخ)
فرمولبندی شده است:
طرز تفکر در کاخ
مغایر با طرز تفکر در کوخ
است.
حتی
سعدی
از
این دیالک تیک ماتریالیستی خبر داشته است:
باران که در لطافت طبعش خلاف نیست
در باغ لاله روید و در شوره بوم خس
طبری و حزب بی خبر از خرد طبری
تعیین کنندگی تعلقات طبقاتی افراد در اتیک و اخلاق آنان
(دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی)
را
هرگز
نفهمیدند.
به
همین دلیل
صفوف حزب توده
از
توده
تهی ماند
و
بر سر حزب توده
همان
آمد
که
بر سر باخه آمده بود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر