احسان طبری
کتاب «از دیدار خویشتن» متشکل از دستنوشته های بهجامانده از طبری
ویرایش و تحلیل
از
یدالله سلطان پور
۱
اسکندری و هماندیشانش بر آن بودند
که
شاه
در
وضع سیاسی - اقتصادی بحرانآمیزی
نیست
و
درست
است
که
سیاست ضد ملی و ضد دموکراتیک او
را
تصدیق داشتند
ولی
در
جامعه ایران
واکنشی علیه آن
نمیدیدند.
احسان طبری و ایرج اسکندری
معرکه اند.
برای اینکه هنوز
حتی
صدای پیک ایران
به
گوش شان نخورده است.
اگر به گوش شان خورده بود و یا آثار حمید صفری را خوانده بودند،
با
تعریف مفاهیم ملی و دموکراتیک
آشنا می شدند
و
سیاست طبقه حاکمه برخاسته از انقلاب سفید
(ونه شاه )
را
ضد ملی و ضد دموکراتیک
محسوب نمی داشتند.
محتوای انقلاب سفید
ضد فئودالی
بوده است
و
به
همین دلیل
دمکراتیک
بوده است.
ضمنا
ایران پس از انقلاب سفید
مستعمره و یا نیمه مستعمره نبوده است
تا
طبقه حاکمه آن
ضد ملی
باشد.
ایران
پس از پیروزی انقلاب سفید
جامعه ای کاپیتالیستی ـ بورژوایی بوده است
که
با
بورژوازی بین الملی
هم
وحدت
و
هم
تضاد
داشته است.
بورژوازی مدرن ایران تحت سرکردگی شاه
ضد فئودالی و ضد روحانی
بوده است
و
به
همین دلیل
توسط ارتجاع سرخ و سیاه
سرنگون شده است.
۲
و
درست
است
که
سیاست ضد ملی و ضد دموکراتیک او
را
تصدیق داشتند
ولی
در
جامعه ایران
واکنشی علیه آن
نمیدیدند.
من ـ زور اسکندری و طبری
از
مفهوم «واکنش جامعه علیه شاه»
چیست؟
من ـ زور حضرات
اصلا
از
جامعه
چیست
که
گویا
نسبت به اقدامات انقلابی طبقه حاکمه مدرن
واکنش نشان نمی دهد؟
در
ایران
انقلابی ضد فئودالی و ضد روحانی بزرگی
رخ داده است
و
طبقات اجتماعی جامعه
نسبت به انقلاب واکنش های متفاوت و حتی متضاد نشان می دهند
و
نشان داده اند.
اشرافیت فئودال و روحانی
به
مبارزه بر ضد انقلاب بورژوایی برخاسته است.
جنبش ۱۵ خرداد
مقاومت حوزه های لواطیه
تشکیل و تقویت سازمان های تروریستی ـ فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ فاشیستی
از
قبیل سازمان فدائیان اسلام و خلق، سازمان مجاهدین اسلام و خلق و غیره
و
سمپاشی بی وقفه اخوندهای با عمه م بی عمامه
از
منابر متنوع بر ضد انقلاب و دستاوردهایش
مگر به معنی مقاومت ارتجاع سرخ و سیاه در مقابل انقلاب نبوده اند؟
مگر
انقلاب سفید
مورد حمایت خروشان توده های دهقانی، پیشه وری، و پرولتری و روشنفکری مدرن
قرار نگرفته است؟
آدم
باید کور و کر و خر باشد
و
صف آرایی های طبقاتی
را
نبیند.
۳
به علاوه
آنها در مورد متحدان ما در انقلاب آینده،
بر آن بودند
که
آنها
یاران مصدق اند
و
ما
باید
با
کمک آنها
راه
را
برای اجرای قانون اساسی در نبردی طولانی
بگشاییم.
ایرج اسکندری،
معرکه
بوده است.
ظاهرا
نه
مصدق
را
شناخته
و
نه
یاران کذایی مصدق
را.
احزاب و انجمن های مصدقی
از
جبهه کذایی ملی تا نهضت کثافت آزادی و پان عیرانیسم و غیره
نیمه فئودال ـ نیمه بورژوا
بوده اند.
مخالف انقلاب بورژوایی سفید بوده اند.
در
اوپوزیسون ضد انقلاب سفید قرار داشته اند.
حزب توده
ظاهرا
توان تحلیل طبقاتی احزاب و انجمن ها و سازمان های سیاسی کشور
را
نداشته است.
حزب
توده
از
وجوه مشترک و متضاد احزاب و انجمن ها و سازمان های سیاسی کشور
بی خبر بوده است.
جوانشیر
در
حماسه داد
و
در
مقالات پراکنده
نظرات ارجمندی در این زمینه دارد
که
ظاهرا
نه
ایرج اسکندری
اعتنایی به آنها
داشته
و
نه
احسان طبری.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر