پروفسور دکتر ولفگانگ پطر ایش هورن
برگردان
شین
میم شین
هنجار از دیدگاه ایدئالیسم
۱
· درحال حاضر ایدئالیسم نیز نوشدارویش را کمتر از
مسائل مربوط به ساختار جهان و مسائلی که شناخت علمی جهان به همراه آورده، بلکه بیشتر
از مسائل عملی حیات اجتماعی انسان ها که به مسئله هنجارها مربوط می شوند، می نوشد:
الف
·
از مسائل
مربوط به کردوکار هدفگزار
ب
·
از مسائل
از آن خود کردن عملی و فکری جهان به وسیله انسان ها.
۲
· ایدئالیسم آخرین سرچشمه و منبع هنجارها را در
عوامل زیر می جوید:
الف
·
درخیرمتعالی
(خدا)
ب
· در «عالی ترین» آماج های اخروی
ت
·
در کلام
خدا
پ
·
در خرد
عملی محض
ث
·
در ارزش
های آرمانی ـ ماورای تاریخی
ج
·
در
تصمیمگیری سوبژکتیو یکباره
ح
·
در میل و
اراده فرد واحدی
خ
·
در میل و اراده گروه اجتماعی واحدی
هنجارها از دیدگاه ماتریالیسم مکانیکی
۱
· تلاش های به عمل آمده ـ بویژه از سوی فلسفه
انگلیس و فرانسه در قرون هفدهم و هجدهم میلادی ـ برای توضیح ماتریالیستی هدفگزاری
ها و هنجارهای مربوط به رفتار انسانی بر اساس «طبیعت» انسانی با درک بیولوژیکی ـ
فیزیولوژیکی و سنسوئالیستی ـ پسیکولوژیکی (حسگرائی ـ روانشناسی) از آن و بی اعتنا
به رابطه آن با مناسبات جامعتی واقعی و توسعه تاریخی، اگرچه در زمان خود نقش مترقی
به عهده داشته اند، ولی ایدئالیستی بوده اند.
هنجارها از دیدگاه پوزیتیویسم
۱
· در زمینه هنجارها میان درک فلسفه انگلیس و
فرانسه در قرون هفدهم و هجدهم میلادی و درک پوزیتیویستی معاصر تشابه جدی وجود
دارد.
الف
· بنا بر درک پوزیتیویستی، هنجارها و آماجگزاری
های مربوط به رفتار عام انسانی، قابل توضیح و نقد تئوریک نیستند و باید به مثابه
امور فکری تلقی شوند.
ب
· این درک پوزیتیویستی نیز درک ایدئالیستی مستور و
پنهان است و برخلاف ماتریالیسم قرون هفدهم و هجدهم میلادی طرح فلسفی ارتجاعی ئی است.
هنجارها از دیدگاه ماتریالیسم تاریخی
۱
· هنجارها، پدیده ها و ابزارهای اجتماعی ضرور برای
همزیستی و همکاری انسان ها هستند و از حوایج اجتماعی ناشی می شوند.
۲
· بنابرین، هنجارها در تحلیل نهائی از عوامل زیر سرچشمه می گیرند:
الف
·
از روند
حیات جامعتی واقعی
ب
·
از
مناسبات تولیدی و طبقاتی
ت
·
از منافع
متضاد و قسما آنتاگونیستی قوای طبقاتی
پ
·
از منافع
متضاد و قسما آنتاگونیستی فرماسیون های اجتماعی ـ اقتصادی مختلف.
ث
· هنجارها اهرم ها و یا موانع کردوکار اجتماعی
عملی انسان ها هستند.
· چون آنها عمل واقعی آن دسته از قوای اجتماعی را
تنظیم می کنند که حاملین مناسبات جامعتی ئی اند که استقرارشان آماج هنجارها را
تشکیل می دهد.
ج
· این امر اما بدان معنی است که هنجارها بیانگر
منافع اساسی و همیشگی این قوای اجتماعی اند، منافعی که از خود مناسبات عینی جامعتی
نشئت می گیرند.
ح
· تأملات فلسفی و سوسیولوژیکی (جامعه شناسی) راجع
به هنجارها، منشاء آنها و اثبات پذیری آنها در خارج از این پیوند که در تحلیل
نهائی به وسیله روند حیات مادی جامعه و تحت تأثیر نیروهای محرکه جامعتی عمل انسانی
تعیین می شود، بی معنی اند.
خ
· اهمیت بزرگ تئوری ماتریالیستی ـ تاریخی در این
است که آن نه فقط توضیح علمی مسائل هنجاری را به همراه می آورد، بلکه خود ـ قبل از همه ـ پیش شرط تئوریکی لازم برای تشکیل
آگاهانه سیستم های هنجاری و استفاده آگاهانه از آنها در مبارزه طبقه کارگر و در
ساختمان جامعه سوسیالیستی است.
د
· درک ایدئالیستی هنجارها ـ صرفنظر از انواع مختلف
برخورد ایدئالیستی به مسئله هنجارها ـ اما بر عکس، نه تنها توضیح غیرعلمی مسئله
هنجارها ست، بلکه علاوه بر آن انسان ها را به تطبیق انفعالی خود با واقعیت جامعتی
سرمایه داری و به تبعیت از نیروهای طبقاتی واقعا حاکم در این جامعه محکوم می کند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر