۱۳۹۹ خرداد ۴, یکشنبه

هنجار (۶)



 
 
 پروفسور دکتر ولفگانگ پطر ایش هورن
برگردان
 شین میم شین

هنجار از دیدگاه ایدئالیسم

۱
·    درحال حاضر ایدئالیسم نیز نوشدارویش را کمتر از مسائل مربوط به ساختار جهان و مسائلی که شناخت علمی جهان به همراه آورده، بلکه بیشتر از مسائل عملی حیات اجتماعی انسان ها که به مسئله هنجارها مربوط می شوند، می نوشد:

الف
·    از مسائل مربوط به کردوکار هدفگزار

ب
·    از مسائل از آن خود کردن عملی و فکری جهان به وسیله انسان ها.

 ۲
·    ایدئالیسم آخرین سرچشمه و منبع هنجارها را در عوامل زیر می جوید:

الف
·    درخیرمتعالی (خدا)

ب
·    در «عالی ترین» آماج های اخروی

ت
·    در کلام خدا

پ
·    در خرد عملی محض

ث
·    در ارزش های آرمانی ـ ماورای تاریخی

ج
·    در تصمیمگیری  سوبژکتیو یکباره

ح
·    در میل و اراده فرد واحدی

خ
·     در میل و اراده گروه اجتماعی واحدی


هنجارها از دیدگاه ماتریالیسم مکانیکی

۱
·    تلاش های به عمل آمده ـ بویژه از سوی فلسفه انگلیس و فرانسه در قرون هفدهم و هجدهم میلادی ـ برای توضیح ماتریالیستی هدفگزاری ها و هنجارهای مربوط به رفتار انسانی بر اساس «طبیعت» انسانی با درک بیولوژیکی ـ فیزیولوژیکی و سنسوئالیستی ـ پسیکولوژیکی (حسگرائی ـ روانشناسی) از آن و بی اعتنا به رابطه آن با مناسبات جامعتی واقعی و توسعه تاریخی، اگرچه در زمان خود نقش مترقی به عهده داشته اند، ولی ایدئالیستی بوده اند.


هنجارها از دیدگاه پوزیتیویسم

۱
·    در زمینه هنجارها میان درک فلسفه انگلیس و فرانسه در قرون هفدهم و هجدهم میلادی و درک پوزیتیویستی معاصر تشابه جدی وجود دارد.

الف
·    بنا بر درک پوزیتیویستی، هنجارها و آماجگزاری های مربوط به رفتار عام انسانی، قابل توضیح و نقد تئوریک نیستند و باید به مثابه امور فکری تلقی شوند.

ب
·    این درک پوزیتیویستی نیز درک ایدئالیستی مستور و پنهان است و برخلاف ماتریالیسم قرون هفدهم و هجدهم میلادی طرح فلسفی ارتجاعی ئی است.

هنجارها از دیدگاه ماتریالیسم تاریخی

۱
·    هنجارها، پدیده ها و ابزارهای اجتماعی ضرور برای همزیستی و همکاری انسان ها هستند و از حوایج اجتماعی ناشی می شوند.

۲
·    بنابرین، هنجارها در تحلیل نهائی از عوامل زیر  سرچشمه می گیرند:

الف
·    از روند حیات جامعتی واقعی

ب
·    از مناسبات تولیدی و طبقاتی  

ت
·    از منافع متضاد و قسما آنتاگونیستی قوای طبقاتی

پ
·    از منافع متضاد و قسما آنتاگونیستی فرماسیون های اجتماعی ـ اقتصادی مختلف.

ث
·    هنجارها اهرم ها و یا موانع کردوکار اجتماعی عملی انسان ها هستند.
·    چون آنها عمل واقعی آن دسته از قوای اجتماعی را تنظیم می کنند که حاملین مناسبات جامعتی ئی اند که استقرارشان آماج هنجارها را تشکیل می دهد.


ج
·    این امر اما بدان معنی است که هنجارها بیانگر منافع اساسی و همیشگی این قوای اجتماعی اند، منافعی که از خود مناسبات عینی جامعتی نشئت می گیرند.

ح
·    تأملات فلسفی و سوسیولوژیکی (جامعه شناسی) راجع به هنجارها، منشاء آنها و اثبات پذیری آنها در خارج از این پیوند که در تحلیل نهائی به وسیله روند حیات مادی جامعه و تحت تأثیر نیروهای محرکه جامعتی عمل انسانی تعیین می شود، بی معنی اند.

خ
·    اهمیت بزرگ تئوری ماتریالیستی ـ تاریخی در این است که آن نه فقط توضیح علمی مسائل هنجاری را به همراه می آورد، بلکه خود ـ  قبل از همه ـ پیش شرط تئوریکی لازم برای تشکیل آگاهانه سیستم های هنجاری و استفاده آگاهانه از آنها در مبارزه طبقه کارگر و در ساختمان جامعه سوسیالیستی است.

د
·    درک ایدئالیستی هنجارها ـ صرفنظر از انواع مختلف برخورد ایدئالیستی به مسئله هنجارها ـ اما بر عکس، نه تنها توضیح غیرعلمی مسئله هنجارها ست، بلکه علاوه بر آن انسان ها را به تطبیق انفعالی خود با واقعیت جامعتی سرمایه داری و به تبعیت از نیروهای طبقاتی واقعا حاکم در این جامعه محکوم می کند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر