پروفسور دکتر گونتر هیدن
برگردان
شین
میم شین
۱
· هژمونی در واقع به معنی نقش رهبری است.
۲
· هژمونی
پرولتاریا در
دوره امپریالیسم حاکی از نقش رهبری طبقه کارگر در انقلاب بورژوائی ـ دموکراتیک و و یا در انقلاب
ضد امپریالیستی ـ دموکراتیک و در دیکتاتوری
انقلابی ـ دموکراتیک کارگران و دهقانان است.
۳
· آموزه هژمونی
پرولتاریا در
انقلاب بورژوائی ـ دموکراتیک را لنین در اثر خویش تحت عنوان «دو تاکتیک سوسیال ـ دموکراسی» در انقلاب دموکراتیک (۱۹۰۵) در چالش با اوپورتونیسم
توسعه داده است.
· (اوپورتونیسم یعنی ارجحیت قائل شدن به منافع
طبقاتی بورژوازی در قبال جنبش کارگری.
· اوپورتونیسم یعنی صرفنظر کردن از یک سیاست انقلابی پرولتری و جایگزین ساختن آن با
سیاست مبتنی بر سازش با بورژوازی.
· اوپورتونیسم آماج مبارزه
طبقاتی پرولتری، یعنی امحای سرمایه داری، بر قراری دیکتاتوری پرولتاریا، ساختمان
سوسیالیسم و از بین بردن طبقات را زیر پا می نهد و با اعلام اینکه جامعه سرمایه
داری عالی ترین جامعه بشری است و ماهیتا غیر قابل تغییر است و فقط باید به رفرم
هائی اکتفا کرد، به حفظ آن کمر می بندد.
· اوپورتونیسم ـ از این رو ـ یکی از نشانه ها و نمودهای بارز نفوذ بورژوائی در جنبش کارگری است. مترجم)
۴
· طرفداران اوپورتونیسم تغییراتی را که در شرایط انقلاب بورژوائی ـ دموکراتیک پدید آمده بود،
نادیده می گرفتند.
۵
· تغییرات یاد شده به شرح زیر
بوده اند:
الف
· سرمایه داری
رقابت آزاد
وارد مرحله امپریالیسم شده بود و در
نتیجه آن، بورژوازی مدرن خصلت دموکراتیک خود را از دست داده بود و خصلت ارتجاعی کسب کرده بود.
ب
· نیروی انقلابی طبقه کارگر
توسعه چشمگیری یافته بود:
· طبقه کارگر با تشکیل حزب مارکسیستی ـ لنینیستی خویش به وحدت سیاسی و استقلال سیاسی دست یافته بود و قدرت رهبری توده های خلق را در جریان انقلاب بورژوا ـ دموکراتیک به دست آورده بود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر