شخصیت
ادامه
۲۷
·
هر فرد منفرد، مناسبات خود را نسبت به جامعه قبل از همه از
طریق روابط اجتماعی متنوع خویش توسعه می دهد.
·
برای اینکه روابط اجتماعی متنوع برای او به عنوان ارگانیسم
عضوبندی شده، همواره به صور زیر وجود دارند:
الف
·
به صورت کارخانجات
ب
·
به صورت شهرها
پ
·
به صورت قصبات
ت
·
به صورت کلکتیوهای کار
·
مراجعه کنید به کلکتیوهای
سوسیالیستی کار
ث
·
به صورت خانواده ها
ج
·
به صورت گروه های مبتنی بر دوستی
ح
·
به صورت سازمان های جامعه ای
خ
·
به صورت احزاب و
غیره
۲۸
·
مارکس در تحلیل تولید مادی از «تولید به لحاظ جامعه ای
(جامعتا) تعیین شده افراد» شروع به حرکت می کند و وجود آن را تشکیل دهنده ی اولین
پیش شرط هر تاریخ بشری می داند.
·
این بدان معنی است، که هنوز نمی توان از توسعه شخصیت دم زد، اگر تحولی در مناسبات اجتماعی صورت نگرفته
باشد، اگر نحوه و نوع ارضای حوایج افراد اجتماعا تعیین نشده باشد.
۲۹
·
از این رو، ساختار بیولوژیکی ـ اجتماعی افراد بشری هم به موضوع
علوم طبیعی و هم به موضوع علوم جامعه ای
مبدل می گردد.
۳۰
·
شخصیت به مثابه مفهوم سوسیولوژیکی (جامعه شناختی کذایی)
خاصیت (خودویژگی) خود را از این طریق کسب می کند که توسعه اش زمانی شروع می شود که
فرد به از آن خود کردن دانش تجربی جامعه
ای می پردازد و در روند کار، به مثابه سوبژکت به تغییر مناسبات جامعه ای و تشکیل
مناسبات جامعه ای جدید مبادرت می ورزد.
۳۱
·
مناسبات جامعه ای در فرم تاریخی ـ مشخص شان شرایط عینی
کردوکار حیاتی هر فرد را تشکیل می دهند و به مثابه شرایط عینی حیاتی در افکار و
احساسات و در ضمیر او انعکاس می یابند.
۳۲
·
شخصیت با شناخت ماهیت خود و با تعیین انگیزه کردوکار خود بر
اساس همان شناخت ماهیت خود، متقابلا بر مناسبات جامعه ای تأثیر می گذارد و بدین
طریق هم آنها را تغییر می دهد و هم خویشتن خویش را.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر