پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین
فصل هفتم
اعلام فلسفی استقلال انسان
توسط ایمانوئل کانت
فصل هفتم
بخش اول
قسمت ۸
۸
· نتیجه نهایی کانت در آموزه چیز درخود، به همین
دلیل، پیشاپیش از قرار زیر بوده است:
· مسئله چگونگی فراتر از لیاقت تفکر «ما» بودن کل
جهانی.
۹
· البته باید گفت:
· مسئله
چگونگی فراتر از لیاقت تفکر متافیزیکی «ما» بودن کل جهانی.
۱۰
· چون کانت همیشه میان تفکر متافیزیکی و تفکر به
طور کلی، علامت تساوی می گذارد.
۱۱
· برای اینکه محدودیت شناخت بشری که کانت در آموزه
چیز در خود ادعا می کند، نهایتا فقط به محدودیت مثابه تفکر متافیزیکی، یعنی تفکر
غیردیالک تیکی است.
۱۲
· تشخیص کانت مبنی بر اینکه کل جهانی فراتر از
لیاقت معرفتی (شناخت) بشری است، به دلیل نیاز دارد.
۱۳
· اگرچه کانت هرگز در صحت ادعای خود تردید به دل
راه نداده، اما آنجا که کانت به اقامه دلیل در این زمینه می پردازد، یعنی در دیالک
تیک ترانسندنتال، در بخش دوم اثرش تحت عنوان «نقد خرد محض»، چیزهای خاصی عرض اندام
می کنند.
۱۴
· کانت اینجا از «دیالک تیک هاله» سخن می گوید که
علیرغم هاله بودنش، «به طرز بی واسطه ای وابسته به عقل» است و «ضرور» (جبری) است.
۱۵
· کانت از «تضاد های ضرور» سخن می گوید.
· از «آنتی نومی خرد محض» سخن می گوید.
۱۶
· به عبارت کوتاهتر، از چیزهایی سخن می گوید، که
از سرحدات تفکر متافیزیکی پا فراتر می نهند.
· چیزهایی که چارچوب تفکر متافیزیکی را منفجر می
کنند و آغازگاه توسعه متد دیالک تیکی در فلسفه کلاسیک بورژوایی اند.
۱۷
· اصول معرفتی (شناخت) توسعه یافته توسط کانت، بنا
بر اعتراف و اقرار خودش، برای کلیه مسائل شناخت علمی، کفایت نمی کنند.
۱۸
· اصول معرفتی (شناخت) توسعه یافته توسط کانت، قبل
از همه، برای مسئله کل جهانی، برای مسئله توتالیته (کلیت)، برای مسئله ارگانیسم
نارسا و ناکافی اند، مسائلی که در همدیگر تنیده اند.
· آنها به همین دلیل، به نظر کانت، محتاج
تکملند.
۱۹
· مسئله توتالیته را کانت در دیالک تیک
ترانسندنتال در «نقد خرد محض» مورد بحث قرار می دهد و مسئله ارگانیسم را در بخش
دوم «نقد قوه قضاوت.»
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر