جمعبندی
از
مسعود بهبودی
اشاره ای به رفراندوم
۱
رفراندوم را طبقه حاکمه در طویله جماران
هم می خواهد.
۲
اما برای چه؟
۳
نه
برای کناره گیری از قدرت.
۴
بلکه برای عقب نشینی در عرصه سیاست بین المللی.
۵
برای تجدید نظر در رابطه اش با غرب امپریالیستی.
۶
رفراندوم
را
به عنوان عذری
برای برگشت به روابط موجود در زمان شاه
لازم دارد.
۷
بهبود روابط با غرب امپریالیستی
به
گردن توده انداخته خواهد شد
و
به عنوان ورشکست سیاست جماران تفسیر نخواهد شد.
۸
اوتوپی اسلامی شکست خورده است
با سرنیزه
۴۰ سال سوار بر مردم بوده اند
۹
دیگر نمی توانند بر سر نیزه بنشینند.
۱۰
در معرکه مهندسی شده عزاداری برای سلیمان
حتی عکس هایی از شرکت زنان بی حجاب
به رخ غرب کشیده شده اند.
۱۱
فوندامنتالیسم بسان فاشیسم
پرنسیپ ندارد
به هر کثافتی برای حفظ قدرت توسل می جوید.
۱۲
هیتلر در گرماگرم بمباران لندن
معاونش را
هس را
برای پیشنهاد صلح با هواپیمای شخصی به لندن فرستاد
چرچیل اما
هس را حبس کرد
نقد افکار به عوض تخریب افراد
آیا افکار با افراد در رابطه نیستند؟
نازیلا
چرا.
۱
افکار
بسان اموال که دارایی مادی افراد اند،
دارایی فکری افراد هستند.
۲
افکار اما
بر خلاف خرافه رایج
فردی نیستند.
۳
وقتی خری می گوید:
به نظر من چنین و چنان است
خریت خود را برملا می سازد.
۴
چون
افکار فردی نیستند
۵
یعنی
به اندازه افراد
افکار وجود ندارد.
۵
اگر افکار
فردی و شخصی نیستند
پس چیستند؟
گر بميرد شيخكي از قبر او رويد گلي
گر بميرند شيخكان دنيا گلستان مي شود
نازیلا
کاش چنین بود
۱
طنز قضیه می دانید کجا ست؟
۲
کسانی که بر ضد دین و مذهب
شب و روز تبلیغ می کنند،
مذهبی اندیش تر از هر مذهبی اند.
۳
حتی اگر تک تک آخوندها
اعدام شوند
جامعه به لحاظ فکری
وجبی جلوتر نمی رود.
۴
مذهب چیست و آخوند کیست؟
۵
مذهب فرمی از روح و شعور است و آخوند مبلغ این روح و شعور است.
۶
مذهب روح جامعه بی روح و شعور جامعه بیشعور است.
مذهب شعور وارونه است.
۷
جامعه نمی تواند بدون روح و شعور درخور وجود داشته باشد.
۸
نفی هر چیز باید معین باشد.
یعنی
چیز منفی و فرتوت و مزاحم
باید
با چیزی مثبت و نو و زنده و پیشبرنده جایگزین شود.
۹
جامعه بی روح و بی شعور
به مذهب نیاز دارد.
۱۰
پیش شرط غلبه بر مذهب
این است که جامعه روح مند و شعورمند شود.
۱۱
سرمایه داری
مذهب را عملا از بین برده است.
در طویله جماران دیگر کسی مذهبی نیست.
همه گوساله زرین درست اند.
۱۲
کمتر کسی مذهبی است
ولی چی شده است؟
۱۳
مردم
حتی روشنفکران طویله های طبقاتی
مثلا رؤسای کنسرن ها و کارخانجات
به ایزوتریک
یعنی
به خرافات بدتر از مذهب
روی آورده اند.
۲۵ درصد کتب منتشره در آلمان به ایزوتریک
به
فال بینی
غیبگویی
چگونگی حرکت ستاره ها
بخت و اقبال و جادو و جنبل و اصطرلاب و غیره
اختصاص دارد.
۱۴
مذهب و یا تئولوژی هم فرم بهتر شعور و روح است
قبل از مذهب
میتولوژی (علم الاساطیر) وجود داشته است که توسط تئولوژی نفی دیالک تیکی شده است.
۱۵
بخشی از عناصر تئولوژی
میتولوژیکی است.
۱۶
تئولوژی
را
فقط می توان به مدد فیلوسوفی (فلسفه) علمی و یا مارکسیسم ـ لنینیسم
نفی دیالک تیکی کرد
۱۷
فیلوسوفی (فلسفه) علمی و یا مارکسیسم ـ لنینیسم باید توده ای شود تا جامعه روحمند و شعورمند گردد
تا
همه آحاد مردم
فیلسوف شوند
خوداندیش شوند
و بی نیاز از آخوند گردند
۱۸
پیش به سوی روشنگری علمی و انقلابی
پیش به سوی انقلاب پرولتری
اندکی اندر باب اقشار اجتماعی
سابقه رعنا رحیم پور مجری تلویزیون بی بی سی ،
بی حکمت نیست که این گونه به دفاع از آخوندها می پردازد . درمصاحبه با سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، از مواضع و جنایات خامنه ای و قاسم سلیمانی دفاع میکرد . رژیم معمولا ازاین گونه دختران معاویه زیاد دارد که ابتدا آنها را همراه میهمانان خارجی و یا خبرنگاران میکنند و بعد آنها را به تلویزیونهای فارسی زبان از جمله بی بی سی و یا حتی رسانه های خارجی صادر میکند تا خطوط آنها را به پیش ببرد.
حریف
۱
ما باید مفهومی بیندیشیم تا رستگار شویم.
۲
مثال:
مفهوم زن
از تجرید زنان کلیه طبقات اجتماعی
تشکیل یافته است.
۳
هر گردی
گردو
نیست.
۴
هم
می تواند دهقان و رعیت باشد
و
هم می تواند ارباب فئودال باشد
هم
می تواند
پرستار باشد
و
هم
می تواند شکنجه گر
باشد
۵
راستی ابو قریب درست است و یا ابوغریب؟
۶
زنان طبقات حاکمه
هم
حق دارند از خدام خود دفاع کنند.
۷
نمی توان به زنان دگراندیش پوزه بند زد
و
ضمنا
با
پوزه بندی مخالفت ورزید.
۸
افکار
باید
به
چالش کشیده شوند و نه افراد
۹
چون افراد فانی اند
۱۰
افکار اما نامیرا و باقی اند و مؤثر می افتند
چه
افکار علمی و انقلابی
و
چه
افکار خرافی و ارتجاعی
کار آخوند تمومه
حریف
۱
کار روحانیت
هرگز تمام نمیشه.
روحانیت
قدیمی ترین طبقه حاکمه انگل است.
۲
کنه واره
است.
۳
کندنش محال است.
۴
روحانیت معمار روح جامعه بی روح است
۵
تا زمانی که جامعه
روحمند نگشته
رهایی از شر روحانیت محال است
۶
از دربرانند از زیر در می آید.
۷
خاک شهر قم
گمان داری
بشر میپرورد؟
تخم خر میپرورد.
زانکه هر سو شیخکی بر منبری در عرعر است
بس که این ملت خر است
۸
دیالک تیک خریت در کار است:
خر با عرعر خر می پرورد
یعنی
خود را تکثیر می کند
یعنی
جامعه را به طویله تبدیل می کند
ضمنا
خریت ملت
به
خرپروری روحانیت خر مدد می رساند
کلنجاری در زمینه مفاهیم
۱
ما باید میان
انقلاب
عنقلاب
عنگلاب
تفاوت قایل شویم.
۲
انقلاب = گذار از فرماسیون اقتصادی نازل به عالی
مثلا
گذار از فئودالیسم به کاپیتالیسم
انقلاب سفید
انقلاب فرانسه
۳
عنقلاب = استفاده از خرافه به مثابه طعمه در قلاب برای صید خرجماعت
مثلا
شعار طویله بی طبقه توحیدی
حکومت عدل علی
حکومت مستضعفین
استقلال آزادی جنبوری اسلامی
۴
عنگلاب = گلابگیری از عن
مثلا
عنگلاب اسلامی
۴
سپاه پاسداران عنگلاب اسلامی
چیست؟
۵
روی این مفهوم
باید کار کرد.
۶
با پیروزی عنگلاب اسلامی
فوندامنتالیسم شیعی + پان اسلامیسم = همشیره فاشیسم
روی کار آمده است.
سپاه پاسداران عنگلاب اسلامی
قابل قیاس است با گشتاپوی فاشیسم آلمان
از زینب تا فریدون
زینب فرمود:
هر کس ناراضی است برود.
فریدون گفت:
من اینجا عاشقِ این خاکِ اگر آلوده یا پاکم.
من اینجا تا نفس باقی ست می مانم.
من از اینجا چه می خواهم، نمی دانم!
امیدِ روشنایی گر چه در این تیره گی ها نیست،
من اینجا باز در این دشتِ خشکِ تشنه می رانم.
من اینجا روزی آخر از دل این خاک، با دستِ تهی
گل بر می افشانم.
من اینجا روزی آخر از ستیغ کوه، چون خورشید.
سرود فتح می خوانم،
و می دانم
تو روزی باز خواهی گشت
۱
یکی از خدمات مهم خمینی و دار و دسته خونخوارش
فراری دادن بخشی از اعضای جامعه به فرنگستان است
۲
ما که قدردان این لاشخوریم.
۳
با فرار ذلت بار به اروپا
و
زیست ذلت بار در اینجا
از خریت مرده ایم
و
سگ گشته ایم.
اگر در طویله جماران مانده بودیم
همچنان و هنوز
عرعر می کردیم.
۴
فریدون مشیری
شاعر بزرگی است
ولی
از نعمت خرد کل اندیش
بی نصیب مانده است.
۵
طویله جماران
برای فرار آفریده شده است
نه
برای قرار
۶
فریدون مشیری شبیه رفیق شیره ای اش شهریار است
که
حالا در گوشه بهشت
نشسته و شیره می کشد و کیف خر می کند.
زنده باد زینب
که
طویله را مختص خران می داند و نه آدمیان و سگان
احمد شاملو
الف
بنده هنرِ بدونِ تعهد را دو پول ارزش نمیگذارم.
۱
هنر چیست؟
۲
هنر
یکی از فرم های انعکاس (عکس اندازی، عکس برداری) واقعیت عینی است.
۳
در
آثار هنری
واقعیت عینی به طرز عمدتا خودپو انعکاس می یابد.
۴
شعر
آگاهانه سروده نمی شود:
شعر از درون منقلب شاعر
بسان اتشفشان فواره می زند.
۵
شعری که اگاهانه باشد
شعر
نیست.
شعار است
یعنی
ربطی به هنر ندارد.
ب
هنرمند همیشه بر قدرت است نه با قدرت.
۱
نه
قدرت
انتزاعی
است
و
نه
هنرمند
ماورای طبقاتی و ماورای اجتماعی است.
۲
قدرت
هم
می تواند
قدرت مردم باشد
و
هم
می تواند
قدرت طبقه حاکمه انگل باشد و ضد مردم باشد.
۳
هنرمند
هم
می تواند هنرمند مردمی و انقلابی باشد
و
هم
می تواند
ضد مردمی و ارتجاعی باشد.
۴
خود شاملو
هنرمند ضد خلقی است.
کیا رستمی
کسی که خود را مورد مطالعه قرار می دهد،
فقط خود را مورد تحلیل قرار نمی دهد،
بلکه خود را از نو خلق می کند.
۱
این حدیث کیارستمی
مملو از «خطای انسانی» رایج در طویله جماران است:
۲
اولا
مطالعه چیزی
به
معنی تحلیل آن چیز نیست.
۳
تفاوت مطالعه با تحلیل چیست؟
۴
مطالعه
اصولا و اساسا
کردوکاری پاسیو (منفعل) است.
۵
آدمی
البته اگر آدم باشد
با
مطالعه کتابی
عناصر فرمال آن
را
متوجه می شود و حتی می تواند ازبر کند و عرعر کند.
۶
مثلا با مطالعه دیوان حافظ
غزلی را
و
یا بیتی
را
بپسندد و نشخوار کند و کیف خر کند.
۷
اگر
آدمی
تیزهوش باشد
می تواند
عناصری از
محتوای آن را درک کند و لذت ببرد و با تکرارش فخر فروشی کند و پوز بدهد
۸
تحلیل (انالیز، تجزیه و تحلیل) اما
به معنی زیر ذره بین نهادن ذره ذره چیزی و تشخیص ماهیت آن ذره و نهایتا ماهیت آن چیز است.
۹
تحلیل بر خلاف مطالعه
کردوکاری اکتیو (فعالانه و آگاهانه)
است.
۱۰
تحلیل می تواند به کشف حقیقت احکام و یا جملات مربوطه در کتاب منجر شود.
۱۱
انسان
ضمنا
خلق نمی شود.
۱۲
هیچ چیز خلق نمی شود.
۱۳
واقعیت عینی خلق ناپذیر و فنا ناپذیر است
ازلی و ابدی است.
۱۴
پس ادعای خلق مجدد انسان
خرافه کیارستمانه است
زباله است.
۱۵
بشریت بهتر است که اسم طویله جماران را
عوض کند
و
آخوندستان
بگذارد.
۱۶
خلایق روز به روز آخوندتر و خرتر می شوند و نه خردمندتر
نتیجه گیری های الکی و خرکی
مرد جوانی به نزد " ذوالنون مصری " آمد و شروع کرد به بدگویی (انتقاد و نه بدگویی) از کسانی.
ذوالنون انگشتری را از انگشتش بیرون آورد و به مرد داد و گفت :
این انگشتر را به بازار دست فروشان ببر و ببین قیمت آن چه قدر است؟
مرد انگشتر را به بازار دست فروشان برد ولی هیچ کس حاضر نشد بیشتر از یک سکه نقره برای آن بپردازد
مرد دوباره نزد ذوالنون آمد و جریان را برای او تعریف کرد
ذوالنون در جواب به مرد گفت:
حالا انگشتر را به بازار جواهر فروشان ببر و ببین آنجا قیمت آن چه قدر است؟
در بازار جواهر فروشان انگشتر را به قیمت هزار سکه طلا می خریدند!
مرد شگفت زده نزد ذوالنون بازگشت و او را از قیمت پیشنهادی بازار جواهر فروشان مطلع ساخت
پس ذوالنون به او گفت:
دانش و اطلاعات تو از کسانی که گفتی (مورد انتقاد قرار دادی) به اندازه ی اطلاعات فروشندگان بازار دست فروشان از این انگشتر جواهر است.
قدر زر زرگر شناسد
قدر گوهر ، گوهری !
۱
شاید حق با ذوالنون باشد و حریف منتقد
شناخت دقیقی از کسان مورد نظر نداشته باشد
ولی
انتقاد
چه درست و چه نادرست
بهتر از تأیید مکانیکی و کورکورانه است.
۲
انتقاد نشانه داشتن لیاقت خوداندیشی
است.
۳
کیفیت خوداندیشی بحث دیگری است.
۴
ضمنا
ارزیابی حریف می تواند قابل مقایسه با ارزیابی گوهرفروشان گوهرشناس هم باشد
و
انتقادش
به نفع جامعه باشد.
۵
بزرگترین خریت
بدگویی قلمداد کردن انتقاد اجتماعی است.
۶
جامعه
بدون انتقاد اجتماعی
بدون روشنگری
به
مردابی متعفن مبدل می شود.
۷
ایراد یگر این قصه
انکار عینیت ارزش چیزها و کسان است.
۸
انگشتری و آدم
بی اعتنا به ارزیابی دستفروش و گوهرفروش
حاوی ارزش درخودی (ارزش فی نفسه خود) است
۹
ارزش چیزها و کسان
نه
سوبژکتیو
بلکه اوبژکتیو است.
۱۰
یعنی
بی اعتنا به ارزیابی این و آن است.
۱۱
تعیین کننده تفاوت ارزش زباله و گوهر
نه
خریدار دانا و خر
بلکه
ماهیت خود زباله و گوهر است.
۱۲
اگر هم خریداری نباشد
در
گوهریت گوهر
و
در
زباله گیت (زبالگیت) زباله
تغییری رخ نمی دهد
تجربه ای تلخ تر از تلخ ترین زهرها
۱
تبار ایرانی جماعت
به
شتر مرغ
می رسد
که
در حرف
همه فن حریف است:
هم شتر است و هم مرغ.
۲
اما در عمل
نه
شتر است
و
نه
مرغ.
۳
و معلوم نیست که چیست.
۴
پهلوان حرف است و هارت و پورت
۵
اگر دعوت به همکاری کنند،
ادعا می کند که مرغ است و نه شتر تا بار ببرد.
۶
وقتی بگویند
پس پر پرواز باز کن و بپر تا پروازت آغازی باشد برای سازمان یابی پرندگان بی سر و بی سازمان و بی سامان،
می گوید که
شتر
است
و
نه
مرغ
تا
بپرد.
۷
ولی وقتی همه دنبال شیادی به راه افتادند
او هم قدم در راه می نهد وغرغرکنان همه را
هم
همراهی می کند
و
هم
به
گمراهی متهم می کند.
۸
صداقت یعنی حقیقت پرستی
و
نه
خودپرستی و یا خداپرستی ویا پول پرستی، کالاپرستی و پست و مقام پرستی
طرز تفکر دیالک تیکی بند تنبانی شازده
۱
شازده
راست می گوید:
سلطنت و جمهوری فرم هستند
و
در دیالک تیک فرم و محتوا
تعیین کننده
محتوا
ست.
۲
شازده ولی نمی داند که محتوا چیست؟
۳
به همین دلیل
ضمنا
نمی داند که دیکتاتوری هم فرم است
و
تعیین کننده دیکتاتوری
هم
محتوا ست
و
نه فرهنگ و غیره.
۴
محتوای سلطنت در سوئد
سرمایه داری انحصاری ـ دولتی
است
اما
محتوای همان سلطنت در اردن
فئودالیسم است.
۵
ضمنا
تعیین کننده بودن محتوا
هرگز به معنی هیچی و پوچی فرم نیست.
۶
مثال
اگر مشروطه و جمهوری
محتوای واحدی داشته باشند،
مثلا
هر دو کاپیتالیستی ـ بورژوایی باشند
جمهوری صدها بار مترقی تر از مشروطه خواهد بود.
۷
چون
به عوض تمکین خرکی به شازده بیسواد و بی فرهنگ در مشروطه
امکان انتخاب رئیس جمهوری فرزانه و فرهنگمند در جمهوری هست
جامعه شناسی مجسمه سازان
در
فيلم هاى وسترن
مي ديديم
كه
كلانتر
پس از پيروزى بر اشرار ،
با
معلمه مدرسه
به
خانه بخت
مي رفت.
پس
از
جنگ تحميلى به ايران و عراق
كه
براى عده اى نعمت بود
پاسداران مسلح جان بدر برده از جنگ،
نمي توانستند
با
روحانيون
(معلم هاي اخلاق جامعه)
ازدواج كنند
از
اين رو
به
عقد دختركان شان درآمدند
و
با
حفظ حريم اقتصادى روحانيت
در
سود تجارت ،
سهيم شدند.
تيغ در دست زنگیان مست
است
كه
كام دختركان تپل آخوند و مزه پول بادآورده
را
چشيده اند،
طمع شان
افزونتر گشته است.
هر باغ پرحاصل را مصادره و هر كارخانه توليدى
را
از
آن خود
كرده اند.
به آنها بسنده نكرده اند،
همه پروژه ساخت و پاخت داخل و خارج
را
در دست خود دارند.
روستاها و شهرك هايي
را
از
آن خود
كرده اند.
اسكله ها و فرودگاه ها و ايستگاه هاى گمركى بیشماری
از آنِ آنها
ست.
توليد انحصارى مواد مخدر و ترانزيت و توزيع
در
انحصارشان
است.
با
اين همه مشغله تجارى
فرصت براى كسب علم و دانش ،
اندك بوده است.
از اين رو مدرك افتخارى دريافت کرده اند و يا مدرك تحصيلى خريده اند
و
همه
به
لطف ايزد منان
دكتر و مهندس هستند.
يه دهن روضه خوانى
كه
نه همتى ميخواهد و نه غيرتى.
با حساب نصر من الله ،
بى عمامه روضه خوان شدند ،
از آن مداح نمي گويم،
امان از جدايي
فغان از فراقت .
آيا امروز مردم نيازى به آخوند متحجر دارند؟
آيا اينبار پاسداران كه مالك اصلى منابع زير و رو زمينى و ابزار توليد و توزيع هستند سكان كشتى شكسته در طوفان ناشى از جنبش مردم
را
مصادره نخواهند كرد ؟
سى سال است به شغل شريف گمانه زنى اشتغال دارم
نمي دانم چرا بيش از نود درصد آن به وقوع مى پيوندد
ايران
هيچ دشمن خارجى
ندارد.
در خفا با همه كشورهاى پيرامونى دوست است
تماميت ارضى ايران فعلا به نفع غرب است
اگر روزى تشخيص ديگرى بدهند
ايران را به كمك سپاه قطعه بندى خواهند كرد
پایان
تحریف مفاهیم توسط فاشیسم و فوندامنتالیسم
«ما نمی ذاریم مویی از سر مردم ما کم شود.»
سردار جماران و سربار جامعه
۱
منظور از مفهوم «مردم ما» چیست؟
۲
این ۱۵۰۰ نفر در همین چند هفته قبل
جزو مردم شما نبوده اند؟
۳
از عربستان و اسرائیل و امریکا آمده بودند؟
۴
تروریست بودند و می خواستند به دختران و زنان مردم تجاوز کنند که جمجمه و گلو و سینه شان
به
رگبار بسته شد؟
۵
سران حرکات اجتماعی که همین امروز و دیروز
شناسایی و ترور می شوند
جزو مردم شما نیستند؟
کیستند؟
۶
۲۰۰۰ زخمی و ۳۰۰۰ و به روایتی ۱۰۰۰۰ اسیر از همین آبان سیاه
(ژاله جماران)
جزو مردم شما نبوده اند و نیستند؟
۷
مردم شما
اصلا و اصولا
کیستند
این چنین برای تان عزیزند که به خاطرشان حاضرید خون بریزید؟
خلیق
ابوالفضل قديانی
ابوالفضل قدیانی از اعضای ارشد سازمان مجاهدین عنگلاب اسلامی ایران
نوشته است:
"آقای خامنهای باید دست از این قدرت جهنمی بردارد و استعفا دهد و کنار رود تا عرصه برای بر گزاری رفراندوم به منظور تغییر نظام جمهوری اسلامی و استقرار نظام جمهوری دمکراتیک سکولار فراهم گردد.
" طرح تغيير نظام و استقرار نظام جمهوری دمکراتیک سکولار از جانب او به معنی بازتاب يافتن صدای اپوزيسيون جمهوری خواه سکولار دمکرات در داخل کشور است.
انزلی
اتفاقا بعضی از افرادی که در محافلی بنام حزب و اتحاد جمع میشوند هم بایستی استعفا بدهند و جا برای جوانترها باز کند، استعفا دادند فقط منحصر به رهبر و سران نظام نیست
۱
قدیانی
اگر نادان پرور نباشد
نادانسرور است.
۲
اولا
جهنم جماران
جهنمی طبقاتی است.
۲
یعنی
تحت حاکمیت طبقه حاکمه ای است
و
سید علی و سرداران و سران جهنم
مأمورین معذور طبقه حاکمه اند.
۳
قدیانی هم یکی دیگر از مأمورین معذور همان طبقه حاکمه است.
۴
اگر طبقه حاکمه
لازم بداند
قلدر دیگری را مثلا امثال قدیانی و موسوی و کروبی و غیره را می تواند به جای سید علی بنشاند.
۵
تغییر جهنم به جنت
وابسته به جا به جایی مهره های طبقه حاکمه نیست.
۶
تغییر جهنم به جنت
وابسته
به
تعویض طبقه حاکمه
تعویض حاکمیت
تعویض مناسبات تولیدی ا
تعویض فرم مالکیت بر وسایل اساسی تولید
تعویض زیربنای اقتصادی است.
۷
ج. سه کولر دموکراتیک
نماینده کدام زیربنای اقتصادی و کدام طبقه حاکمه است؟
منظور از ج. سه کولر دموکراتیک چیست؟
۸
خوب.
فرض کنیم
رفراندوم شد
و
اکثریت مردم
به طرز دموکراتیکی
مجددا خامنه ای را و یاران او را انتخاب کردند.
۹
مگر دموکراسی قدیانی چیزی جز معرکه انتخابات است؟
۱۰
ضمنا
چرا قدیانی
فرم رفراندوم
را
مطلق می کند؟
۱۱
چرا سید علی را مخاطب قرار می دهد و نه سپاه و ارتش و مردم را؟
۱۲
چرا ارتش و سپاه و مردم
را
به
قیام انقلابی و سرنگونی طبقه حاکمه جهنم جماران فرانمی خواند؟
۱۳
مگر معنی دموکراسی
فرمانفرمایی توده تحت رهبری طبقه کارگر و متحدینش (دهاقین و پیشه وران و روشنفکران خلقی) نیست؟
۱۴
اما من ـ زور انزلی از استعفای سران احزاب و روی کار آمدن جوانترها چیست؟
۱۵
مگر معیار
سن و سال سواره ها ست
مگر درد طویله در حکومت پیران بر جوانان است؟
۱۶
انزلی حواسش پرت است و من ـ زورش از جوانتر ها
شازده رضا و جانان او ست.
۱۷
از
انزلی
چه پنهان
که
سران جهنم جماران
بدترین دشمنان پیران بوده اند و دمار از روزگار پیران در اورده اند.
۱۸
سران و سرداران حزب توده که
با عزت و احترام
به بهشت خاوران
برده شده اند
جوانترین شان ۶۰ ساله بوده است.
۱۹
به اذین می نویسد:
سنم بالاتر از ۷۰ بود
جوانی که هنوز ریش در نیاورده بود
هفت تیر بر جمجمه ام نهاد.
۲۰
جوان دیگری هفت تیر بر جمجمه پورهرمزان پیر نهاده و گفته:
راه زیر زمینی از دفتر کار به سفارت شوروی
را
نشان بده.
۲۱
سطل ننه ات طلب ها
در سطل شان
به عوض عقل
عیران
دارند
و
خر تر از خرترین آخوندها هستند
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر