۱۳۹۸ دی ۲۳, دوشنبه

خرد ـ انسان ـ تاریخ (۱۲۸)

 
 
پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین
 
فصل هفتم
اعلام فلسفی استقلال انسان
توسط ایمانوئل کانت

فصل هفتم
بخش اول
قسمت ۷
 ادامه
 
 
۱۷
·     منظور کانت این است که هیچ چیزی به مثابه چیز درخود، یعنی به مثابه چیزی در ورای شعور، نمی تواند شناخته شود.

۱۸
·     هر شناختی برای کانت، همواره فقط شناخت پدیده ها (فنومن ها، نمودها) ست.
·     شناخت نمود چیزها ست.
·     شناخت چیزها به همان سان که برای ما نمودار می گردند، است.

۱۹
·     «ما به اندازه کافی اشاره کرده ایم که هر آنچه که در زمان و مکان می بینیم، همه چیزهایی که موضوع ممکنه دانش (و دانش تجربی) اند، چیزی جز فنومن ها و یا پدیده ها (نمودها) نیستند.
·     یعنی چیزی جز تصورات صرف ما نیستند.
·     پدیده هایی که چه به صورت ماهیت منبسط و چه به صورت سلسله تغییرات تصور می شوند، در ورای افکار ما وجود درخود ندارند.»
·     (کانت، «نقد خرد محض»، ص ۱۸)

۲۰
·     ادعای کانت مبنی بر غیرقابل شناخت بودن چیز درخود، اما به معنی انکار وجود چیز درخود نیست.
·     بلکه بر عکس، «این بدان معنی است که  از مفهوم فنومن ویا پدیده به طور کلی، طبیعتا معلوم می شود که باید چیزی منطبق با آن وجود داشته باشد.
·     چیزی که فی نفسه، فنومن و یا پدیده نیست.
·     یعنی، چیزی است که مستقل از حسیت است.»
(کانت، الف، ص ۲۵۱)
·     چیزی که چیز درخود است.

۲۱

فنومن

·     کانت با مفهوم «چیز درخود» در صدد نشانه گذاری سرحدات شناخت بشری است:
·     «مفهوم نومن (ضد دیالک تیکی فنومن)، یعنی چیزی که اصلا نه، به مثابه موضوع حواس بشری، بلکه به مثابه چیز درخود است.
·     چیز در خودی که فقط به مدد فهم محض اندیشیده می شود.
·     چیزی که لازم است تا نگرش حسی تا حدی فراتر از چیز درخود  بسط داده نشود و به اعتبار عینی شناخت حسی محدود نگردد.
·     از این رو، مابقی که دور از دسترس شناخت حسی است، نومن نامیده می شود و بدین طریق نشان داده می شود که شناخت حسی به عرصه آن (به عرصه چیز درخود) که توسط فهم، اندیشیده می شود، گسترش نیابد.»
·     (کانت، «نقد خرد محض»، ص ۳۱۰)

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر