پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین
فصل هفتم
اعلام فلسفی استقلال انسان
توسط ایمانوئل کانت
فصل هفتم
بخش اول
قسمت ۷
ادامه
۱۷
· منظور کانت این است که هیچ چیزی به مثابه چیز درخود،
یعنی به مثابه چیزی در ورای شعور، نمی تواند شناخته شود.
۱۸
· هر شناختی برای کانت، همواره فقط شناخت پدیده ها
(فنومن ها، نمودها) ست.
· شناخت نمود چیزها ست.
· شناخت چیزها به همان سان که برای ما نمودار می
گردند، است.
۱۹
· «ما به اندازه کافی اشاره کرده ایم که هر آنچه
که در زمان و مکان می بینیم، همه چیزهایی که موضوع ممکنه دانش (و دانش تجربی) اند،
چیزی جز فنومن ها و یا پدیده ها (نمودها) نیستند.
· یعنی چیزی جز تصورات صرف ما نیستند.
· پدیده هایی که چه به صورت ماهیت منبسط و چه به
صورت سلسله تغییرات تصور می شوند،
در ورای افکار ما وجود درخود ندارند.»
· (کانت، «نقد خرد محض»، ص ۱۸)
۲۰
· ادعای کانت مبنی بر غیرقابل شناخت بودن چیز
درخود، اما به معنی انکار وجود چیز درخود نیست.
· بلکه بر عکس، «این بدان معنی است که از مفهوم فنومن ویا پدیده به طور کلی، طبیعتا معلوم
می شود که باید چیزی منطبق با آن وجود داشته باشد.
· چیزی که فی نفسه، فنومن و یا پدیده نیست.
· یعنی، چیزی است که مستقل از حسیت است.»
(کانت، الف، ص ۲۵۱)
(کانت، الف، ص ۲۵۱)
· چیزی که چیز درخود است.
۲۱
فنومن
· کانت با مفهوم «چیز درخود» در صدد نشانه گذاری
سرحدات شناخت بشری است:
· «مفهوم نومن (ضد دیالک تیکی فنومن)، یعنی چیزی
که اصلا نه، به مثابه موضوع حواس بشری، بلکه به مثابه چیز درخود است.
· چیز در خودی که فقط به مدد فهم محض اندیشیده می
شود.
· چیزی که لازم است تا نگرش حسی تا حدی فراتر از
چیز درخود بسط داده نشود و به اعتبار عینی
شناخت حسی محدود نگردد.
· از این رو، مابقی که دور از دسترس شناخت حسی است،
نومن نامیده می شود و بدین طریق نشان داده می شود که شناخت حسی به عرصه
آن (به عرصه چیز درخود) که توسط فهم، اندیشیده می شود، گسترش نیابد.»
· (کانت، «نقد خرد محض»، ص ۳۱۰)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر