دیروز در خدمت امروز برای رسیدن به فردا
سرچشمه:
(راه توده، ۷۱۸)
ویرایش و تحلیل
از
مسعود بهبودی
۱
آن روز
که
با
صراحت نوشتیم
با تمام نیرو باید در انتخابات ۹۲ شرکت کرد
و
به
روحانی
رأی
داد
چه جسارتی!
هنر نزد عیرانیان است و بس.
نه
رستم دستان
می توانست
شرکت در انتخابات مهندسی شده توسط ارتجاع سیاه
را
با
تمام نیرو
با
صراحت پادو
بنویسد
و
نه
حتی
افراسیاب.
۲
و
پس از انتخابات و پیروزی روحانی نیز نوشتیم
که
با تمام نیرو باید از این دولت در برابر مخالفان حکومتی آن
دفاع کرد.
وقتی
کسی
به
عوض ذره ای مغز اندیشنده
شلغم
در
کدوی کله
داشته باشد،
فقط
می تواند از این لاطائلات تحویل خلایق خر بدهد:
مگر
قرار بود،
پس از انتخاب مشد حسن
آنهم با تمام نیرو و دعوت توده به انتخاب او با صراحت تام و تمام،
شعار سرنگونی اش
را
بدهید؟
ضمنا
من ـ زور نئاندرتال ها
از
انتخاب کسی با تمام نیرو
چیست؟
انتخابات
یعنی
نوشتن اسم مشد حسن
و
انداختنش در صندوق رأی.
با تمام نیر و یا بدون نیرو
آخرسر
مشد حسن از صندوق رأی بیرون می آید و نه مشد حسین.
آدم یاد فدائیان فئودالی می افتد
که
می گفتند:
ما باید اعلامیه پخش کنیم،
مثلا
برای توسعه فکری توده
بنویسیم که داس چیست و تفنگ چیست.
این کار
را
اما
باید
مسلحانه
یعنی
با
تمام نیرو
انجام دهیم.
سران شان چنین اند عیرانیان.
ملل دیگر
ول معطلند و از این هنرها ندارند.
۳
ما
فقط
رأی
نداده ایم
که
پس از احساس انجام مسئولیت به خانه باز گردیم.
یعنی
نئاندرتال ها
نسبت به رأی دادن به یکی از اجامر جماران
احساس مسئولیت کرده اند؟
ضمنا
حتی پس از انتخاب مشد حسن
دست بردار نبوده اند؟
چه کرده اند؟
قبل از رأی گیری،
دولتی
وجود نداشته تا به نئاندرتال ها
وعده دهد.
فقط
مشد حسن بوده و کلیدش.
نئاندرتال ها
فقط
می توانستند از سوراخ کلیدش سیر دل نگاه کنند
و
کیف خر کنند.
قاعدتا
اگر مشد حسن به وعده های خود وفا نکند،
نئاندرتال ها
باید
در
انتخابات بعدی
مشد حسین
را
با
تمام نیرو
انتخاب کنند.
کار دیگری که برای کسی مقرر نشده است.
مگر نه؟
در
طویله های دیگر جهان
مگر
قضیه
غیر از این است؟
۵
ما تمام این سخنان را دیروز گفتیم،
با
این یقین
که
به
امروز
می رسیم.
عجب بدبختی است.
مگر قرار بود
به
عوض رسیدن از دیروز به امروز
به
فردا برسید؟
مگر
یقین به رسیدن از دیروز به امروز
شق القمری
است؟
خوب
نتیجه اینهمه یقین به رسیدن از دیروز به امروز
چی شد؟
۶
ما تمام این سخنان را دیروز گفتیم،
با
این یقین
که
به
امروز
می رسیم.
یعنی به روز تحمیل عقب نشینی حکومت در برابر مردم
برای انتخابات مجلس شورا
و
غفلت نکردن از انتخابات میان دوره ای مجلس خبرگان رهبری.
«مفاهیم»
نئاندرتال ها
را
باش:
امروز
یعنی
روز تحمیل عقب نشینی حکومت در برابر مردم
برای انتخابات مجلس شورا
و
غفلت نکردن از انتخابات میان دوره ای مجلس خبرگان رهبری.
ویرایش:
امروز
یعنی
روز تحمیل عقب نشینی به حکومت توسط مردم
برای انتخابات مجلس شورا
و
روز غفلت نکردن از انتخابات میان دوره ای مجلس خبرگان رهبری.
مردم
دیگر
چه کاره
اند
وقتی
که
نئاندرتال ها
همه کاره اند؟
ضمنا
چرا
انتخابات مجلس شورا
و
انتخابات میان دوره ای مجلس خبرگان رهبری
به
معنی عقب نشینی حکومت
است؟
نئاندرتال ها
حرف دهن خود
را
اصلا
می فهمند؟
۷
ما
هرگر
مشوق انفعال
نه بوده ایم و نه خواهیم بود.
نئاندرتال ها
باید
هرچه زودتر
کلاس اکابری برای بزرگسالان عقب مانده
در
طویله جمکران
پیدا کنند
و
حرف زدن بیاموزند.
و گرنه باید یکی را اجیر کنند تا عرعریات شان را
ویرایش و تصحیح کند.
ویرایش:
ما
هرگز
مشوق انفعال
نبوده ایم
و
نخواهیم بود.
انفعال
به
چه معنی است؟
انفعال
(پاسیویته)
ضد دیالک تیکی اکتیویته (فعالیت مبتنی بر آگاهی و داوطلبی)
است.
پیش شرط اکتیویته
آگاهی
است.
این اما با فضیلت دوم نئاندرتال ها
ناسازگار
است:
مردم
خود
باید تجربه کنند و از تجربه خود بیآموزند.
اگر قرار بر این باشد
که
توده
همه چیز را تجربه کند
و
از
تجارب خود
به
اندازه بخور و نمیر
درس عبرت گیرد،
نه
آگاهی
کسب می کند
و
نه
اکتیویته.
حزب توده
موظف
به
فراگیری تئوری علمی و انقلابی
و
بردن آن به میان توده
است
و
نه
مشوق قاطع مردم
برای (به) استفاده از صندوق های رأی برای بیان نظرشان،
حتی در همان محدوده تنگی
که
حکومت برای آنها
بوجود می آورد.
شرکت در انتخابات
خواست طبقه حاکمه است.
انتخابات و معرکه رأی گیری
برای مشروعیت فرمال بخشیدن به حاکمیت طبقه حاکمه
است.
فرمی از خرپروری
است.
اگر
انتخابات واقعی
مجاز باشد،
طبقه حاکمه
قبل از همه
انتخابات
را
بسان
حزب توده
منحل می کند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر