جمعبندی
از
مسعود بهبودی
قداره کش های بولیوی به وسیله نئولیبرال های امریکا و اروپا به میدان خزیده اند
این افعی را باید به موقع از سر کوفت .
حریف
۱
ظاهرا
این نئولیبرالیسم
در کشور ما
به
اسطوره ای
استحاله می یابد.
۲
اسطوره ای مه آلود و مبهم و موهوم
۳
خلایق همه کاسه ها و کوزه ها را بر سر این اسطوره خرد و خراب می کنند
آن سان که اصل قضیه به کلی فراموش می شود.
۴
جلاد جماران فرمان حمام خون صادر می کند
و
خیلی ها به نئولیبرالیسم دشنام می دهند.
۵
تضاد موجود میان بومیان و «کولیان» و کوچیان تازگی که ندارد.
۶
هدف
اصلا
دست یابی به معادن لیتیوم بولیوی است که برای تولید باطری های ماشین های مدرن مناسب برای محیط زیست لازم است
برای رسیدن به بهار،
باید ایستاد و طبیعت را در آغوش گرفت
و به قانون آن که سرمنشاء
هرتغییری است سر تعظیم فرود آورد.
حریف
۱
تحولات طبیعی
قانونمندند
۲
انفجار آتش فشان
قانونمند است و قابل درک و توضیح و تا حدودی حتی قابل پیش بینی
است.
۳
تشکیل و جریان سیل
هم به همین سان.
۴
تغییرات طبیعی بنا بر جبر کور (بنا بر قوانین عینی طبیعی)
صورت می گیرند.
۵
جامعه اما طبیعت دوم است.
۶
جامعه
طبیعتی است که روح در آن
نفوذ کرده است
۷
جامعه طبیعت روحمند است.
۸
جامعه طبیعتی است که توسط انسان
( و بخشا توسط نباتات و جانوران)
تغییر یافته و می یابد.
۹
انسان با کشف قوانین عینی طبیعت
به تغییر آن نایل می آید.
۱۰
تمکین به قوانین طبیعی
نه عقلی است و نه علمی و نه مثبت و مفید.
۱۱
انسان باید طبیعت را تحول بخشد تا بتواند زندگی کند.
۱۲
حفظ محیط زیست که به معنی تمکین به قوانین طبیعت نیست.
۱۳
انسان و جامعه بشری
ضمنا جزئی از طبیعت اند و حامی مهم طبیعتند.
۱۴
تاکنون
صدها نوع حبوبات، غلات، دانه جات و میوه جات و سبزیجات و انواع بیشمار جانوران توسط جامعه بشری
اهلی شده اند و توسعه یافته اند.
۱۵
اگر انسان نبود نسل خیلی از نباتات و جانوران برافتاده بود.
۱۶
خود انسان هم موجودی طبیعی است
و
توسعه غول آسای انسان
نیز
به معنی توسعه طبیعت است.
۱۷
منظور حریف
حفظ هارمونی میان جامعه و طبیعت است.
حراست از محیط زیست است.
۱۸
پیش شرط حفظ هارمونی میان طبیعت و جامعه
اما
تشکیل جامعه کمونیستی است:
کمونیسم = هومانیسم متکامل + ناتورالیسم متکامل
۱۹
کمونیسم
به
معنی اداره بخردانه جامعه و برخورد بخردانه به طبیعت
است.
اندکی راجع به دیالک تیک وسیله و هدف
(زبان و هماندیشی)
۱
تازه
اینجا
لطمه چندان مهیب نیست.
۲
خیلی ها چنان می نویسند که واژه ها به مورچه ها و جملات به زنجیره متشکل از مورچه های چسبیده به هم شباهت پیدا می کنند.
۳
آن سان که اعصاب خواننده
خرد می شود
و
قید پیگیری در مطالعه متن را و کشف حقیقت را می زند و می رود.
۴
سیاوش کسرایی در این زمینه تلاش عملی کرده است
و
مهندس انصاری
مطلب مفصلی در دفتر شورای هنرمندان در این زمینه نوشته است:
اندیشه ها، مفاهیم و زبان فارسی در قلمرو ولایت فقیه
که ما بخشا مورد تأمل قرار داده ایم.
۵
تحت عنوان
ناهنجاری های جدید در زبان فارسی
۶
ضمنا سعی کنیم از بحث کلی بپرهیزیم .
۷
برای این کار
نظرات را مشخصا ذکر کنیم و راجع به انها موضع مشخص بگیریم تا هماندیشی توسعه یابد و قطع نشود و مثله و مخدوش نگردد.
۸
مثال:
سرنگونی ولایت فقیه
مثلا توسط جناح بورژوازی مدرن
سلطنت طلبیسم و جبهه ملی و حزب چپ و غیره
در
تحلیل نهایی
و
فقط در تحلیل نهایی
به حفظ حاکمیت طبقاتی بورژوازی به عنوان طبقه اجتماعی
منجر می شود.
۹
ولی
رفرم نیست.
۱۰
سرنگونی ج. ا.
بسان سرنگونی فاشیسم خواهد بود.
۱۱
مرتجع ترین و هارترین و خردستیزترین قشر طبقه (بورژوازی) سرنگون خواهد شد
این
ولی
به لحاظ توسعه نیروهای مولده
گامی عظیم به جلو خواهد بود.
۱۲
ثروت عظیم تلنبار شده در دست طبقه حاکمه کنونی
توسط بورژوازی مدرن (برخاسته از انقلاب سفید)
بازپس گرفته خواهد شد.
۱۳
واکنش خونین طبقه حاکمه به هر جنبش مدنی
به همین دلیل هم است.
۱۴
حتی خطر امکان ناپذیر گشتن برگشت اجامر به حوزه های علمیه می رود.
۱۵
یعنی طرز تفکر مذهبی
لطمه بزرگی خواهد دید.
۱۶
اگر سلطنت طلب ها با مجاهدین خلق
متحد شوند
که
بعید هم نیست
آخوندها باید دنبال سوراخ موش بگردند
و
شکرگزارباشند
اگر سرنوشتی بسان مادران و خواهران و پدران و برادران ما در خاوران
پیدا کنند.
اندکی اندر باب دیالک تیک استراتژی و تاکتیک
اما مبارزه با نئولیبرالیسم در شکل و الزام منطقی آن نمیتواند با خواست سرنگونی جا همراه نباشد.
حریف.
۱
نه.
اگر طبقه حاکمه
مثلا بورژوازی
منافعش ایجاب کند
صرفنظر از نئولیبرالیسم کذایی که سهل است،
حتی می تواند قوانین سوسیالیستی تصویب کند.
۲
ما پس از جنگ جهانی دوم
در المان غربی
شاهد این اعوجاج تاکتیکی بورژوازی بوده ایم.
۳
در مناطقی که حزب ک. آلمان قوی بوده
مثلا نورد راین وست فالین
بورژوازی مونوپولیستی آلمان
قوانینی تصویب کرد
که دولت را به سلب مالکیت از بورژوازی
و اجتماعی کردن مالکیت بر وسایل تولید
مجاز می دارد.
۴
این قوانین کماکان وجود دارند.
۵
طبقه کارگر به عنوان طبقه حاکمه نیز
اگر منافع طبقاتی اش ایجاب کند
مالکیت خصوصی را مجاز می دارد تا هژه مونی طبقاتی اش را حفظ کند.
۶
سیاست اقتصادی نوین معروف به نپ
چیزی جز این اعواجاج تاکتیکی نبوده است.
۷
خط مشی کنونی ح. ک. چین
نیز به همین سان
۸
ضمنا چرا اینقدر بد می نویسید:
مثال:
به گفتهی مشهور.
«ی» را کسی حق ندارد به «ه» بچسباند.
مثال دیگر:
گروه های سلطنت طلب از این دستهاند
باید دسته اند
نوشته شود.
«ه»
در آخر واژه ها
باید
دست نخورده
بماند.
این نوعی خردستیزی و تخریب کومونیکاسیون (هماندیشی) است.
نظری بر شعارهای دانشجویان جماران
الف
دانشجوی زندانی
آزاد باید گردد
کارگر، معلم، دانشجو
اتحاد اتحاد
۱
محتوای این شعار
همان شعار حزب توده ای ۱۶ اذر معروف است:
اتحاد
مبارزه
آزادی
۲
این شعار
شعاری انتزاعی و نامشخص است.
۳
فاقد اعتبار عینی و علمی و اقعی است.
۴
معلوم نیست که کدام طبقات اجتماعی باید متحد شوند.
ب
نان، کار، آزادی، ادارهی شورایی
۱
منظور از اداره شورایی چیست؟
۲
تشکیل دیکتاتوری پرولتاریا و تبدیل ایران به شوروی؟
۳
پیش شرط تشکیل دولت شوراها (شوروی)
وجود پیشاپیش شوراهای کارگری، دهقانی، نظامی و حزب بلشویک و امثال لنین است.
۴
با شورای اسلامی دانشگاه و یا کارخانه که نمی توان دولت شوراها تشکیل داد.
۵
دولت شورباها با رهبرانی از قبیل احمقی نجات می توان تشکیل داد.
پ
جواب ما تفنگ نیست
اینهمه کشته کم نیست
۱
این به معنی درخواست برخورد مسالمت امیز دولت با داشنجویان معترض است.
ت
خیابونا خونی شد
آزادی قربانی شد
قضائی جلادان
مقدمتان خون باران
فقر کشتار گرانی
مردم شدن قربانی
۱
مگه آزادی وجود داشت که قربانی شده باشد؟
خون باران شدن مقدم رئیسی به چه معنی است؟
قربانی شدن مردم معترض به گرانی
را
طبقه حاکمه انکار نمی کند
حتی به رخ مردم می کشد تا به هراس افکند.
ث
سرکوب پایان راه نیست
مقاومت زندگیست
از هفتتپه تا تهران
زحمتکشان در زندان
بیکاری بیکاری
حجاب زن اجباری
فرزند کارگرانیم
کنارشان میمانیم
۱
اداره شورایی با فرزند کارگران قلمداد کردن دانشجویان تشکیل نمی شود.
۲
اداره شورایی با تشکیل دیکتاتوری پرولتاریا تحت رهبری حزب بلشویک تشکیل می شود
۳
این جور شعارهای آبکی بوی جماران می دهند.
ج
ایستادهایم در سنگر
دانشجو و کارگر
تبعیض جنسیتی محکوم است، محکوم است
علینژاد و ارشاد
ارتجاع و انقیاد
۱
صفت ارتجاع در این شعار
به
فردی و نهادی اطلاق می شود و نه به طبقه حاکمه
۲
قربانی کردن و یا تخریب اعتبار مهره ای
از خدعه های دیرآشنای طبقه حاکمه است.
۳
در همین خیزش آبانماه
روحانی و لیلی و غیره هم فدا شدند و مورد حمله زرگری هر زرگری قرار گرفتند.
۴
این چیزها محتوایی جز عوامفریبی ندارند.
ح
ستاره در پرونده
دانشجومون در بنده
اساتید اساتید
حرف بزنید نترسید
استادمون ذلیلن
ذلتو میپذیرن
۱
از این شعار
خریت دانشجویان نعره می زند.
۲
اساتید دانش کاه ها
عضو و جزو طبقه حاکمه اند.
۳
اساتید دانش کاه ها
یا
متعلق به جناح حاکم طبقه حاکمه اند
و
یا
متعلق به جناح اوپوزیسیونی طبقه حاکمه اند.
مثلا عضو جبهه ملی و غیره اند.
۴
استادی که عضو حزب بلشویک باشد
استثنا و کیمیا ست.
خ
از هفتتپه تا تهران
زحمتکشان در زندان
۱
اینکه توضیح واضحات است.
۲
جماران هم منکرش نیست.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر