دیروز در خدمت امروز برای رسیدن به فردا
سرچشمه:
(راه توده، ۷۱۸)
ویرایش و تحلیل
از
مسعود بهبودی
۱
آن روز که ما بانگ برداشتیم:
روبروی خاتمی نایستید،
هرچه فریاد دارید و نامه دارید
خطاب به رهبر بنویسید
که
۷۰ در صد اختیارات حکومتی
در
دست او
ست.
آن روز که بانگ برداشتیم:
بعد از خاتمی دولتی سپاهی در ایران تشکیل خواهد شد
و دلائل آن را نیز بیان داشتیم.
اولین بانگ نئاندرتال ها
نوشتن فریاد و نامه به سیدعلی به عوض خاتمی بوده
است.
دلیلش
هم
که روشن بوده است:
۷۰ در صد اختیارات حکومتی
در
دست رهبر
بوده است.
دومین بانگ نئاندرتال ها
پیشگویی تشکیل دولت سپاهی پس از خاتمی
است.
۲
مصطفی معین نجفآبادی
پزشک و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران،
بنیانگذار و رهبر جبهه دموکراسی خواهی و حقوق بشر ایران
کاندیدای
اصلاح طلبان پیشرو در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران
ویکیپدیا
آن زمان
که
در
فاصله دو مرحله انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری،
با
شهامت و بدون فرصت طلبی
اعلام داشتیم:
ما در مرحله نخست به معین رأی دادیم
اما در مرحله دوم
میان احمدی نژاد و هاشمی رفسنجانی
همگان را دعوت به حمایت از هاشمی می کنیم.
به
چه دلیل تجربی و منطقی
رأی دادن به معین
و
ترجیح دادن کوسه کثافت به لاشخور
هم
نشانه پهلوانی نئاندرتال ها
ست
و
هم
دلیل تبری آنان از اوپورتونیسم
است؟
هر
الاغی
در
هر
طویله ای
می توانست
همین کار
را
بکند.
دلیل فخر فروشی به رأی دادن به این و یا آن نماینده طبقه حاکمه
چیست؟
حزب توده
را
توده
تربیت کرده
که
به
لاشخورهای طبقه حاکمه
رأی دهد
و
بدتر
حتی
از
این
ذلت،
فضیلت
اختراع کند؟
۳
آن روز
که
احمدی نژاد از صندوق ها بیرون آمد و دولت نظامی تشکیل شد،
بانگ برداشتیم،
که
به
هوش باشید.
زنده باد.
مطمئنید که لاشخور از صندوق ها بیرون آمده و نه از جاهای دیگر؟
خوب
دیگر چه شق القمرهایی کرده اید؟
۴
آن دوره
که
باید درباره خطر حکومت نظامی ها سخن می گفتیم
پشت سر ماند.
پشت سر ماند؟
اوراکل
از
خطر حکومت نظامی
خبر نداده بود؟
واویلا.
مگر می شود که نئاندرتال ها از پیش بینی و پیشگویی حکومت نظامی عاجز باشند.
چی شد؟
۵
زمان را از دست دادید،
امروز باید بدانیم
که
این دولت چرا برسرکار آورده شده و هدف از تشکیل دولت نظامی چیست؟
نه این که چرا این فرمانده و یا آن فرمانده در کابینه است.
یعنی چه؟
نئاندرتال ها
حرف دهن خود
را
حتی
نمی فهمند؟
من - زور
از
آن دوره
که
باید درباره خطر حکومت نظامی ها سخن می گفتیم
پشت سر ماند.
چیست؟
توده مقصر بوده و یا چاه «توده»؟
دانستن حضور این و یا آن فرمانده در کابینه
که
با
کشف چرایی تشکیل دولت نظامی
منافات ندارد؟
ضمنا دولت لاشخور
دولت سپاهی و یا نظامی بود؟
دلیلش
را بگوییم؟
لاشخور می خواست
به
چاوز
در
مقابله با کودتا
کمک نظامی کند.
۶
آن روز
که
موسوی
را
از
عوامل قتل عام ۶۷
معرفی می کردند
و
ما نوشتیم
این یک دروغ است و دامی است که امنیتی های حکومتی
علیه موسوی روی فضای مجازی
پهن کرده اند.
عجب تحلیلی!
تفاوت طبقاتی
موسوی با لاشخور
چیست؟
سبز و سیاه
مگر
دو جناح طبقه حاکمه واحدی نیستند؟
امنیتی ها
چه پایگاه طبقاتی دارند؟
نکند از کره مریخ آمده باشند؟
از کجا فهمیدید که موسوی مطهر مطلق است
و
در
تعقیب حزب توده
و
ارشاد سران و سرداران آن
به
صراط مستقیم
نقشی نداشته است؟
پسر مطهری
می گفت
که
در
تعقیب حزب توده
رقابت شدیدی میان وزارت داخله (تحت فرمان میرحسین) و بچه های من در سپاه
وجود داشت.
حریف دروغ می گفت؟
وزرات داخله
در
تعقیب مستمر حزب توده
نقش نداشت؟
موسوی مطهرتر از پسر مطهری بود؟
۷
آن دوران ۸ ساله
که
حتی در یک شماره راه توده،
برای افشای باند احمدی نژاد
غفلت نکردیم
و
مرتب بانگ برداشتیم
که
این دولت و نظامی های حامی آن
به
فرمان بانک جهانی و صندوق بین المللی پول
عمل می کنند.
زنده باد.
علیرغم افشاگری های مستمر چاه «توده»
لاشخور
بار دیگر انتخاب شد؟
مگر می شود؟
راستی
چرا
نئاندرتال ها
موسوی
را
بر
لاشخور
ترجیح دادند؟
چه تحلیل طبقاتی از ایندو داشتند؟
موسوی
دشمن سپاه و بانک جهانی و صندوق بین المللی پول
بود؟
لاشخور
که
رفیق صمیمی چاوز و فیدل بود.
این
قطب نما
را
چرا
برای طرفداری از لاشخور
نادیده گرفتید؟
به
این مزخرفات
باید نام تحلیل طبقاتی داد؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر