جبههٔ فرو غلطیدهگان
ن. برین
تحلیلی
از
یدالله سلطان پور
۱
جبههٔ فرو غلطیدهگان
این عنوان این «تحلیل» حریف است.
منظور حریف از این عنوان چیست؟
فروغلتیدن
به
چه معنی
است؟
غلتیدن
یعنی
غلتخوردن
غلتزدن
غلتخوردن در روی زمین از یک پهلو به پهلوی دیگر
فروغلتیدن
یعنی
به
پایین غلتیدن
مثلا
از کوه به دره
ظاهرا
کسانی
که
فروغلتیده اند،
جبهه ای
تشکیل داده اند.
مثل اینکه پس از عنگلاب اسلامی
مد شده
که
وقتی
مثلا
غلتیده
را
جمع می بندند،
خیلی صاف و ساده
گان
بدان
می افزایند:
غلتیده گان
اما
قاعدتا
زمانی که آخرین حرف کلمه «ه» باشد،
مثلا غلتیده
«ه»
حذف می شود
و
به
عوض «آن»
«گان»
می نشیند:
درخت
می شود
درختان
و
غلتیده
می شود
غلتیدگان.
این بدعت های نگارشی
چیزی جز خردستیزی نیستند.
۲
اصلاحطلبان و منفعتپرستان و مجریان نظم موجود
تماماً در یک جبهه،
اما در دیدگاهها و مواضعی متفاوت با کارگران و تهیدستان
به
رویارویی تمام عیار
برخاستهاند.
مفاهیمی
که
حریف
به
نیت افشاگری
به
خدمت می گیرد،
مفاهیم طبقه حاکمه طویله جماران اند
و
نه
مفاهیم فلسفی ویا حداقل سوسیولوژیکی (جامعه شناسی):
اصلاحطلبان
منفعتپرستان
مجریان نظم موجود
۳
برخاستهاند.
اصلاحطلبان و منفعتپرستان و مجریان نظم موجود
تماماً در یک جبهه،
اما در دیدگاهها و مواضعی متفاوت با کارگران و تهیدستان
به
رویارویی تمام عیار
من ـ زور حریف
این
است
که
جناح های مختلف طبقه حاکمه
(اصلاحطلبان و منفعتپرستان و مجریان نظم موجود )
در
جبهه واحدی اند.
مگر قرار بود، جناح های طبقه حاکمه واحدی
جبهه های متفاوت داشته باشند؟
در هر طبقه اجتماعی
هم
اقشار متفاوت وجود دارند
و
هم
به
دلایل مادی و فکری و فرهنگی
اختلاف نظر
وجود دارد.
۴
اصلاحطلبان و منفعتپرستان و مجریان نظم موجود
اما در دیدگاهها و مواضعی متفاوت با کارگران و تهیدستان
به
رویارویی تمام عیار
کشف مهم حریف
این است
که
جناح های مختلف طبقه حاکمه
به
لحاظ دیدگاه و موضع (سنگر طبقاتی و ایده ئولوژیکی)
با
کارگران و تهیدستان
تفاوت دارند.
مگر
قرار بود، وحدت داشته باشند؟
۵
اصلاحطلبان و منفعتپرستان و مجریان نظم موجود
تماماً در یک جبهه،
اما در دیدگاهها و مواضعی متفاوت با کارگران و تهیدستان
به
رویارویی تمام عیار
حیرت انگیز برای حریف
این است
که
جناح های مختلف طبقه حاکمه
(اصلاحطلبان و منفعتپرستان و مجریان نظم موجود )
(اصلاحطلبان و منفعتپرستان و مجریان نظم موجود )
به
رویارویی تمامعیار
(احتمالا با یکدیگر و با کارگران و تهیدستان)
برخاسته اند.
رویارویی تمامعیار اجامر
خواه بر ضد یکدیگر و خواه بر ضد کارگران و تهیدستان
در
همه جای جهان
امری عادی و طبیعی
است.
بخشی از این رویارویی تمامعیار
واقعی
است
چون حضرات نمایندگان منافع اقشار مختلف طبقه حاکمه اند
و
بخشی از آن
تئاترال
برای خر کردن خلایق رأی دهنده
است.
رویارویی تمامعیار همه جناح های طبقه حاکمه با کارگران و تهیدستان
که
بایدی
است.
طبقه کارگر
اگر
می خواهد که کسی از منافعش دفاع کند،
باید
به
عوض انتخاب اجامر طبقه حاکمه،
رهبران خود
را
انتخاب کند.
۶
حریف
طبقه حاکمه
را
به
دو جناح رادیکال و اصلاح طلب
طبقه بندی می کند:
الف
آن جناحی که شمشیر از روی بسته،
چهرهای گشاده و موضعی روشن دارد
که
خاکریز خود
را
نیز
با
ادوات جنگی و ایدئولوژیکاش استحکام بخشیده،
کشتار و شکنجه و زندانی میکند،
جناح رادیکال طبقه حاکمه
موضع عملی و نظری روشن
دارد.
آیا واقعا چنین است؟
فقط کافی است که حریف اراجیف سید علی و مشد حسن و سرلشگر سلیمان و امام جمعه و لیلی فرمانداران و غیره
را
مقایسه کند
و
به
کشف تناقضات و تصورات و تهوعات متنوع
نایل آید.
لیلی فرمانداران
توده عاصی
را
دزد
قلمداد می کند.
سید علی
امروز
اشرار
فردا
شهدا
محسوب می دارد
و
می خواهد
از
کیسه خلیفه
حق الشهدا
(دیه)
هم
بدهد.
خودش
در
سنت حضرت علی
نان جو می خورد و آب خالی
و
ضمنا
تجلیگاه شخص شخیص خدا ست.
سلیمان سرلشگر
از
جنگ جهانی
دم می زند.
یکی دیگر
از
اغتشاشگران
گزارش می دهد.
امام جمعه تهران
از
مردم خاطی
سخن می گوید
و
از
مسئولین
می خواهد
که
توده خاطی
را
مورد عفو و بخشش قرار دهند.
حالا
نوبت به حریف حواس پرت رسیده
که
از
وحدت نظر در جناج رادیکال طبقه حاکمه
دم می زند.
ب
ولی
در
این میان
اصلاحطلبان
سررشتهٔ امور
را
از
دست
داده
و
دچار تناقضگوییهای مهوع و رسواکننده
هستند.
جناح دوم طبقه حاکمه
(اصلاح طلبان)
به
نظر حریف
دچار تناقض گویی
شده اند.
حواس پرتی حریف
وقتی روشنتر می شود
که
دلیل قوی برای ادعای خود می آورد:
به
طبقهٔ متوسط
آویختهاند
تا
از
بحران «پل صراط»
بگذرند.
حریف حواس پرت
فارسی
هم
که
بلد نیست:
منظورش
گذر از پل صراط بحران
است
و
نه
گذر از بحران پل صراط.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر