پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین
فصل ششم
وظیفه فکری فلسفه کلاسیک بورژوایی
آلمان
فصل ششم
بخش چهارم
ادامه
۵۱
· به همین دلیل، فلسفه کلاسیک بورژوایی آلمان را باید
در رابطه اش با روند توسعه جامعه بورژوایی
درک کرد.
۵۲
· به عبارت دقیقتر، در رابطه اش با مسئله گذار از
فئودالیسم به کاپیتالیسم در المان در نقطه عطف قرون ۱۸ و ۱۹ درک کرد.
۵۳
· در فلسفه
کلاسیک بورژوایی آلمان، هم توسعه بین المللی جامعه بورژوایی نمودار می گردد و هم
مسئله ملی گذار از فئودالیسم به کاپیتالیسم.
۵۴
· فلسفه های کانت، فیشته (و شلینگ) و هگل، شاخص
مراحل حل و فصل تئوریکی مسئله جامعه بورژوایی از جنبه های بین المللی و ملی در
آلمان در نقطه عطف قرون ۱۸ و ۱۹ محسوب می شوند.
۵۵
· روند توسعه جامعه بورژوایی در دوره فلسفه کلاسیک
بورژوایی آلمان، نقطه اوج خود را در انقلاب فرانسه (در تدارک بی واسطه آن، در
مرحله تشدید آن و پیامدهای بیواسطه آن) داشته است.
۸۶
· به این پیوند فلسفه خود با انقلاب فرانسه، به
ویژه فیشته و هگل آگاه بوده اند.
۸۷
· فیشته در نامه ای به سال ۱۷۹۵ اعلام می دارد که
به هنگام «تحریر مطلبی در رابطه با تصحیح قضاوت خلق راجع به انقلاب فرانسه، به اشارات و حدسیات
آموزه علمی رسیده بوده است.»
· (شولتس، «مکاتبات فیشته»، ۱۹۲۵، جلد ۱، ص ۶۱)
۸۸
· این شهادت نامه شخصی فیشته با توصیفات هگل در
«درس هایی راجع به تاریخ فلسفه» مطابقت دارد که در آنها، سیستم فلسفی کانت، فیشته
و شلینگ به مثابه فلسفه هایی توصیف می شوند که در آنها، «انقلاب در فرم افکار تقریر
می یابد و اعلام می گردد.»
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر