قهرمانِ منفرد یا مجاهدِ خلق؟
احسان طبری
ویرایش و تحلیل
از
یدالله سلطان پور
این
پیوند
دیالکتیک تئوری انقلابی و عملِ انقلابی،
ما
را
از
طرفی
از
همه تئوری
باف های کابینه نشین و عناصرِ تجرید پرست و عالمانِ بی عمل،
و
از
طرف
دیگر
از
همۀ "پراتیسیست" های بی اعتنا به تئوری انقلابی
که
می خواهند
از تجربه محدود و تنگ مایۀ خود،
همه حقایقِ عالم
را
بیرون کشند،
جدا می
کند.
همانطور که ذکرش گذشت،
مفاهیم این مفهوم طبری
«همه تئوری باف های کابینه نشین و عناصرِ تجرید پرست و عالمانِ بی عمل»
«همه تئوری باف های کابینه نشین و عناصرِ تجرید پرست و عالمانِ بی عمل»
یعنی
تئوری
باف
کابینه نشین
عناصرِ تجرید پرست
عالمانِ بی عمل
قابل بحث اند:
۱
تئوری باف کابینه نشین
مفهوم رایج در این زمینه
روشنفکر کافه نشین
است.
افراد تهی مغز حراف
در این مفهوم تجرید می یابند:
عنقلابیون چپنما
که
جز علافی و عیاشی
فکر و ذکری ندارند.
اجامر تروتسکیست و چپ نو و شاملوئیست ها و شاملوچیست ها غیره
جزو و عضو روشنفکران کافه نشین
محسوب می شوند.
طبری
اما
مفهوم جدیدی بر اساس آن ساخته است:
تئوری باف کابینه نشین
کابینه
حاوی معانی متفاوت زیر است:
دفتر
اطاق کار
اطاق خلوت
دبیرخانه
هیئت دولت
هیئت وزیران
به
همین دلیل
بحث روی این مفهوم طبری
مشکل می گردد:
چون فرق میان فرد منزوی نشسته در اتاق خلوت خود
و
سیاستمدار نشسته در هیئت وزیران
از زمین تا آسمان است.
ضمنا
سیاستمدار کابینه نشین
که
فرصت تئوری بافی ندارد.
امروزه
هر کابینه نشینی
تئوری باف شخصی خود
را
دارد
که
مشاور
نامیده می شود.
ولایتی
پزشک اطفال سابق و مالک حور و قصور مجلل حی و حاضر
مشاور ولی فقیه
است.
یعنی
برای ولی
تئوری می بافد و خرمن دلار درو می کند.
۲
عناصرِ تجرید پرست
منظور طبری
افراد انتزاعی اندیش
است.
مفهوم انتزاعی در ادبیات مارکسیستی
به
دو معنی متفاوت
به
کار
می رود:
الف
به
معنی تفکر راجع به چیزی
بدون اعتنا
به
مشخصیت آن
چیز.
واژه ها
در
این صورت
بی محتوا و توخالی
می گردند.
لنین
با
مشاهده اینجور «تفکر»
خونش به جوش می آمد
و
داد می زند:
چیزها فقط به طور مشخص وجود دارند
و
باید
مشخصا
مورد بررسی قرار گیرند.
۲
عناصرِ تجرید پرست
تفکر
اما
اگر تفکر باشد،
همیشه انتزاعی است.
چون
تشکیل مفاهیم و احکام
که
بلافاصله
البسه مادی واژه و جمله
در بر می کنند،
از
طریق تجرید (عمل فکری انتزاع)
صورت می گیرد.
تئوریسین
در
قاموس طبری
شیفته مجردات
است.
یعنی
شبیه شخص شخیص احمد شاملو ست
که
مادام العمر
در به در
به
دنبال مجرد گشته است.
من
آن مفهوم مجرد
را
جسته ام
پای در پای آفتابی بی مصرف
که
پیمانه می کنم
با
پیمانه ی روزهای خویش
که
به
چوبین کاسه ی جذامیان
ماننده است
من
آن مفهوم مجرد
را
جسته ام
من
آن مفهوم مجرد
را
می جویم
پیمانه ها، به چهل رسید و از آن برگذشت
افسانه های سرگردانی ات
ای قلب در به در
به پایان خویش نزدیک می شود
بی هوده
مرگ
به
تهدید
چشم می دراند:
ما به حقیقت ساعت ها
شهادت نداده ایم
جز به گونه ی این رنج ها
که
از
عشق های رنگین آدمیان
به
نصیب
برده ایم
چونان خاطره ئی
هر یک
در میان نهاده
از نیش خنجری
با درختی
با این همه از یاد مبر
که ما
– من و تو –
انسان
را
رعایت کرده ایم
خود
اگر
شاهکار خدا بود
یا نبود
و
عشق
را
رعایت کرده ایم
در باران و به شب
به زیر دو گوش ما
در فاصله ئی کوتاه از بسترهای عفاف ما
روسبیان
به
اعلام حضور خویش
آهنگ های قدیمی
را
با
سوت
می زنند.
در
برابر کدامین حادثه
آیا
انسان
را
دیده ای
با
عرق شرم
بر جبینش؟
آن گاه که خوش تراش ترین تن ها را به سکه ی سیمی توان خرید
مرا
دریغا دریغ
هنگامی که به کیمیای عشق
احساس نیاز
می افتد
همه آن دم است
همه آن دم است
قلبم را در مجری کهنه ئی
پنهان می کنم
در اتاقی که دریچه ئی اش
نیست
از
مهتابی
به
کوچه ی تاریک
خم می شوم
و
به
جای همه نومیدان
می گریم
آه
من
حرام شده ام!
با این همه،
ای قلب در به در
از یاد مبر
که ما
من و تو
عشق را رعایت کرده ایم،
از یاد مبر
که ما
من و تو
انسان را
رعایت کرده ایم،
خود اگر شاه کار خدا بود
یا نبو.
پایان
۳
عالمانِ بی عمل
عالم بی عمل
از
مفاهیم فئودالی ـ قرون وسطایی ـ فقهی ـ اسلامی
است.
یکی از مشخصات طبری (و سایه)
به
خدمت گرفتن واژه های فئودالی ـ فقهی
و
پر کردن آنها با محتوای مدرن
است.
عالم بی عمل
در
آثار سعدی و حافظ
و
در
افکار عمومی،
به
شیخی، زاهدی، عارفی، عابدی، آخوندی
اطلاق می شود
که
امر به معروف می کند
ولی
شخصا
مفسد فی الارض
است.
یعنی
به
تئوری خود
تره
حتی
خرد نمی کند.
۴
عالمانِ بی عمل
طبری
برای تخریب اعتبار طرفداران تئوری
آنها
را
به
بی اعتنایی به پراتیک
متهم و محکوم می کند.
امروز
خیلی از عنقلابیون
روشنگری
را
به
عنوان بی عملی
تصور و تصویر می کنند.
عمل
از
دید این حواریون طبری و دشمنان طبری
یعنی
دشنام دادن به این و آن.
انتشار خبر اختلاس این و آن.
دفاع خرکی و الکی از حزب فلان و بهمان.
تظاهرات جلوی سفارت جمهوری جماران و یا در خیابان های فرنگستان.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر