پروفسور دکتر گونتر هیدن
برگردان
شین میم شین
۱
· پرکتیسیسم عبارت است از درک یکجانبه رابطه تئوری و پراتیک.
۲
· پرکتیسیسم گرایشی است که جنبه عملی فعالیت
تولیدی و اجتماعی ـ تاریخی انسان ها را مطلق می کند و ضمنا به جنبه نظری (تئوریکی)
آن کم بها می دهد.
۳
· پرکتیسیسم فقط نتایج بی واسطه
کردوکار عملی انسان ها را در نظر می گیرد.
۴
· پرکتیسیسم استقلال نسبی تئوری
را نادیده می گیرد و ارزش گرانبهای تئوری
را در پیش بینی عواقب کردوکار عملی و نقش
راهنمای آن را برای پراتیک به باد فراموشی
می سپارد.
۵
· پرکتیسیسم توسعه تئوری را
به لزوم عملی بی واسطه آن وابسته و
موکول می سازد.
۶
· رابطه منفی پرکتیسیسم
نسبت به تئوری سبب وابستگی آن به فاکتورهای گذرا، موقتی و تصادفی می شود.
۷
· پرکتیسیسم از درک دورنمای
عام توسعه عاجز می ماند.
۸
· پرکتیسیسم از درک نقش علوم اجتماعی
در پیش بینی، برنامه
ریزی و رهبری و هدایت توسعه اجتماعی، که برای انجام درست وظایف اجتماعی به تدارک تئوریکی حداکثر و فراگیر نیاز مبرم دارند،
عاجز می ماند.
۹
· پرکتیسیسم درسیاست، به سبب نادیده گرفتن ضرورت کار تئوریکی، دچار بی
پرنسیپی و اپورتونیسم می
شود.
۱۰
·
پرکتیسیسم با
تقلیل عرصه تئوری به حل مسائلی که اهمیت
بی واسطه عملی دارند، عرصه شناخت تئوریکی
را تنگ می کند و دورنماهای توسعه آتی پراتیک
را محدود می سازد.
۱۱
· پرکتیسیسم هم به توسعه تئوری
و هم به توسعه پراتیک صدمات زیانباری
وارد می سازد.
۱۲
· پرکتیسیسم با مارکسیسم ـ لنینیسم بیگانه است.
۱۳
· بنا بر آموزش مارکسیسم ـ لنینیسم، طبقه کارگر و
متحدانش باید در مبارزه به خاطر آماج های سیاسی،
اقتصادی و فرهنگی مشخص، شناخت
قانونمندی های عام و دورنمای توسعه را راهنما و راهبر خویش سازد و این
امر تنها به برکت تئوری میسر می شود.
۱۴
· پرکتیسیسم نمی تواند با توسعه
اجتماعی مبتنی بر برنامه و نقشه و
آگاهی در سوسیالیسم سازگار باشد.
۱۵
· برای اینکه پرکتیسیسم
خودپوئی را بر آگاهی مقدم می داند.
· خودپوئی را بر آگاهی
ترجیح می دهد.
۱۶
· لنین در رد پرکتیسیسم
و گرایشات انحرافی مشابه، به درستی می گوید:
· «بدون تئوری انقلابی، جنبش انقلابی هم نمی تواند وجود داشته باشد!»
· (لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۵، ص ۳۷۹)
· مراجعه کنید به دیالک تیک آگاهی و خودپوئی،
دیالک تیک پراتیک و تئوری.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر