۱۳۹۸ مرداد ۷, دوشنبه

بحثی با حرفا راجع به اسلام (۲)

تحلیل
از
میم حجری
حریف
  محمد خیلی فمینیست بود.
 از دختر شش ساله الی زن نود ساله 
را 
به 
فیض دخول برسانید.
 زنا 
را 
سنت ساحت . 
کنیز پروری و غلام پروری را شرعی . 
۱
بحث بند تنبانی
به
همین بحث حریف
باید 
گفت.
بحث در این کامنت
بر
سر چیست؟
۲
بحث بر سر ادعای زیر از حریفی است: 

اسلام دینی‌ست که نه حقوق زنان را به رسمیت می‌شناسد 
و 
نه عزت و احترامی برای کودکان بی‌نوا قائل است.
حریف
ما
به
این ادعای حریف
واکنش علمی و انقلابی
نشان داده ایم.
۳
یعنی
از
حقیقت عینی 
حتی الامکان
حراست به عمل آورده ایم.
۴
اسلام
یکی 
از 
ادیان بزرگ
 است.
بحث
راجع به دین
به
طور کلی
چیز دیگری است
که
مستقلا
صورت گرفته و صورت می گیرد.
۵
اسلام
بسان هر دین دیگر
 دیالک تیکی از تئولوژی و ایده ئولوژی
است.
۶
به
همین دلیل
طبقاتی
است.
۷
اسلام یکسان برای همه اعضای همه طبقات جامعه بشری
وجود ندارد.
۸
مارکسیسم
هم
دیالک تیکی از علم و ایده ئولوژی
است.
۹
مارکسیسم 
هم
طبقاتی
است.
مارکسیسم
 ایده ئولوژی پرولتاریا
ست.
۱۰
 به
همین دلیل
محتوای  ایده ئولوژیکی مارکسیسم
را
اعضای طبقات اجتماعی دیگر
نمی توانند بفهمند.
فقط
می توانند
از
محتوای علمی مارکسیسم
لبی 
تر کنند
 و 
خیال کنند
 که  
ایده ئولوژی پرولتاریا
را
 فهمیده اند.
۱۱
 ایده ئولوژی
را
اعضای طبقات اجتماعی
با
شیر مادر 
اندر می کنند
و
با
کفن و دفن
از
خود
به
در 
می رانند.
۱۲
درست
به
همین
اجامر رنگارنگ طبقه حاکمه امپریالیستی
به
 ایده ئولوژی زدایی توده های زحمتکش 
می پردازند.
حتی
از
زبان چپنمایان
به
انکار  ایده ئولوژی بودن مارکسیسم
می پردازند.
یعنی
می خواهند
مارکسیسم
را
تا
درجه علوم مختلف تنزل دهند
و
طبقاتیت (خصلت و ماهیت طبقاتی) آن
را
به
تاراج
برند.
مراجعه کنید
به

بحثی راجع به ایده ئولوژی و فلسفه



 
-->۱۳
  محمد خیلی فمینیست بود.
 از دختر شش ساله الی زن نود ساله 
را 
به 
فیض دخول برسانید.
 زنا 
را 
سنت ساحت . 
کنیز پروری و غلام پروری را شرعی . 
۱
بحث
در
این کامنت
 راجع به اسلام 
است.

بحث 
بر 
سر رابطه حضرت محمد با زنان
نیست.

۲
موقع بحث با همنوع
باید
از
موضوع بحث
خارج نشد 
و
به
صحرای کربلا
 نزد.

۳
بحث بر سر این
 است
که
اسلام آغازین
ایده ئولوژی آنتی فمینیستی
(زن ستیزی)
و
کودک ستیز
نبوده
است.
به
این دلیل
که
اسلام
به
مثابه ایده ئولوژی طبقه اجتماعی انقلابی برده دار
با
زنده به گور سازی نوزادان مؤنث
مخالفت اکید کرده است
و
حمایت از کودکان و زنان
را
توصیه کرده است.
۴
اینکه
در
فرماسیون اقتصادی برده داری
انسان ها
را
چه زن و چه مرد
برده 
می کنند
و
بسان متاعی
در
بازار برده فروشی
خرید و فروش می کنند،
مسئله دیگری
است.
۵
دفاع اسلام 
از
فرماسیون برده داری
و
رابطه جنسی رسول الله
با
زنان
ربطی
به
خصلت فمینیستی اسلام آغازین
ندارد.
۶
این گشتاور (ممان) فمینیستی 
در
 اسلام آغازین به مثابه ایده ئولوژی طبقه اجتماعی انقلابی برده دار
خود
قابل بحث و درک و توضیح
است.

۷
دلیل زنده به گورسازی نوزادان مؤنث در عربستان
و
به
کرکس ها در قله کوه ها سپردن سالخوردگان خانواده ها در ژاپن
سطح نازل توسعه نیروهای مولده 
بوده است.

جامعه
توان تولید مایحتاج حیاتی کافی
برای همه اعضای خود
را
نداشته است.

یعنی
گذار 
از
 فرماسیون اقتصادی کمونیستی در حال تجزیه و تلاشی آغازین 
به 
فرماسیون اقتصادی برده داری 
 (بیعت کذایی به رسول الله و قبول اسلام به مثابه ایده ئولوژی اشرافیت برده دار و روحانی)
امری حیاتی ـ مماتی
بوده
است:
یعنی
جامعه
بر
سر دو راهی توسعه و تلاشی
قرار داشته است.
۸
این گشتاور (ممان) فمینیستی 
در
 اسلام آغازین به مثابه ایده ئولوژی طبقه اجتماعی انقلابی برده دار
ضمنا
دال
بر
توسعه نیروهای مولده
در
اثر گذار به فرماسیون اقتصادی برده داری
(در اثر پیروزی انقلاب اجتماعی برده داری)
بوده
است.
یعنی
دال
بر
این 
بوده
که
جامعه
توان تهیه و تولید مایحتاج حیاتی کافی
برای همه اعضای خود
را
کسب کرده است.
۹
این گشتاور (ممان) فمینیستی 
در
 اسلام آغازین به مثابه ایده ئولوژی طبقه اجتماعی انقلابی برده دار
ضمنا
دال
بر
راسیونالیته (عقلانیت) سران اسلام آغازین
بوده است.

چون
حذف زنان
در
تحلیل نهایی
به
معنی تخریب جامعه
است.

به
معنی پایان تولید مثل
است.

ادامه دارد.

۲ نظر:

  1. با درود به مدیران گرامی وبلاگ
    از برخی مطالبتان کمال استفاده را می کنم
    دو پرسش دارم خواهشا پاسخ دهید
    تفاوت نگاه فلسفی با نگاه غیر فلسفی
    یعنی نگاهی با رویکرد علوم منفرد چیست
    روز گذشته عمل را از این دو دیدگاه برسی کردید
    ممکن است برای برسی تفاوت این دو نگاه نیز فرصت بگذارید ؟
    باتشکر
    موضوع دوم در مورد منابعی است که این مطالب را از آنها ترجمه می کنید
    امکان ارائه ی آدرس
    آلمانی و انگلیسی این منابع موجود است ؟
    با تشکر
    بخصوص منبع اصلی
    مدل - بحثی که راجع به مدل ترجمه کرده اید منظور است
    با تشکر

    پاسخحذف

  2. تفاوت فلسفه با علم:
    فلسفه (عقل کل اندیش)
    کل را موضوعیت می بخشد.
    فلسفه
    به
    جزء و جزئیات قناعت نمی ورزد.
    علوم از هر نوع
    جزء را موضوعیت می بخشند.
    شیمی
    به
    عنوان مثال
    اتم
    را
    فیزیک مولکول (موله کول)
    را
    بیولوژی
    سلول
    را

    مفاهیم فلسفی و سوسیولوژیکی
    از
    علمای متخصص مربوطه
    اند
    که
    اسم شان
    ذکر می شود.

    اسم شان
    را
    به
    گوگل
    بدهید
    با
    کلیه آثارشان
    آشنا می شوید
    و
    عمیقتر
    آشنا می شوید.

    ما
    فقط
    گام اول
    را
    بر می داریم
    یعنی
    مفاهیم
    را
    معرفی می کنیم.

    مثلا
    راجع
    به
    مدل
    متخصص مربوطه
    کتاب ها
    نوشته است.

    پاسخحذف