دنیای دیوانه دیوانه دیوانه
زهره تکابنی
منبع:
اخبار روز
ویرایش و تأمل
از
ربابه نون
در
قرن بیستم
فیلمی
به
این نام
توجه بسیاری
را
به
خود
جلب کرد
اما
در
قرن بیست ویکم
این دیگر فیلم نیست.
واقعیت جهان ما ست.
سرمایه مالی غرق در بحران های ساختاری افسار گسیخته
جهان
را
تهدید می کند.
هرمان کان
بنیانگذار نظریه ی ْسیستم هاْ می گوید:
«شاید بهترین راه برای تحمیل سیاست های مان این باشد
که
خود
را
قدری عصبی و احساساتی
نشان دهیم.
در
این
بازی
بازدارنده
(مرتجع؟)
در
مقایسه
با
کسی که عزمش را جزم کرده و پل ها را پشت سر خود خراب کرده
شانس بیشتری
برای کسب امتیاز
دارد.»
یعنی
بر
خلاف باور عامه
ترامپ
دیوانه نیست.
دستگاه سیاستگذاری آمریکا
ست
که
او
را
دیوانه و غیرقابل پیش بینی
می خواهد
تا
شاید با جذب سرمایه های کشورهای دیگر،
کشور خود
را
از
این بحران ساختار ی
که
ممیزه (مشخصه؟) سرمایه داری
است
نجات دهد.
(جالب است که در دهه هفتاد
تندروان وطنی
نیز
با
طرح رانندگی با اتومبیل بدون ترمز و رل (فرمان؟)
رئیس جمهور خاتمی
را
به
امتیاز دهی
واداشتند).
در
این جهان دیوانگی،
هر عملی
که
منافع سرمایه بین المللی و بویژه سرمایه تسلیحاتی
را
که
امتیار ویژه امریکا ست
تامین کند:
مباح است.
از
درهم پیچیدن طومار عهد نامه های تایید شده توسط سازمان ملل متحد
تا
لغو قراردادهای چند جانبه ترنس آتلانتیک
تا
سعی در تلاشی اتحادیه اروپا
تا
خروج از کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل
ووو
تا
به
رسمیت شناختن بیت المقدس شرقی به عنوان پایتخت اسرائیل برخلاف قطع نامه ۲۴۲ سازمان ملل متحد
و
انضمام جولان به اسرائیل.
درست است
که
در
حال حاضر
آمریکا تک قدرت برتر جهان
است
اما
تاریخ
نشان داده است
که
امبراطوری هائی که چنین قلدرمابانه با ملل دیگر برخورد می کنند
در
واقع
به
خط اخر عمر خود
نزدیک شده اند.
اکنون
نوبت به ایران و مردم عزیز آن
رسیده است
که
با
جنگ اقتصادی بیرحمانه ای دست بگریبان شوند
که
نه
تنها معیشت روزمره شان
را
مختل کرده
که
حتی
از
کمبود دارو های ضروری برای امراض مختلف که خود نیز آن را دیده ام
وا بمانند.
ادعای سر دمداران آمریکا این
است
که
مردم به ستوه آمده اند
و
در صدد براندازی بر خواهند آمد.
آنان
تجارب دهه ها تحریم عراق و لیبی
را
نادیده می گیرند.
مردم وقتی از تامین غذا و دارو برای عزیزان شان در مانده شوند
از
فکر کردن به طغیان
وا میمانند.
در
تمامی تحریم هایی که عمدتاْ توسط آمریکا طی قرن گذشته و قرن کنونی صورت گرفته
مردم به پا نخاستند
و
همه آنها
مقدمه ای برای جنگ فیزیکی توسط آمریکا و متحدان دنیای سرمایه اش شد
که
تاکنون برای خود آنها فاجعه به بار آورده است.
البته آمریکا در دو قرن گذشته به جنبش دموکراسی خواهی ایران ضربه های اساسی زد.
در
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
به
نفع ادامه دیکتاتوری و خفه کردن دموکراسی خواهان
وارد عمل شد
تا
سیطره خود و متحدش بریتانیا
را
بر
نفت ایران
دایمی سازد
و
در
دهه ۲۰۱۰ ـ دهه۹۰ خورشیدی
که
مردم
به
احقاق حقوق خویش برخاسته بودند
دوباره
جنبش دموکراتیک مردم
را خفه کرد.
این
از
یاد ایرانیان میهن دوست
نخواهد رفت.
سرنوشت هر کشوری را فقط و فقط مردم آن کشور باید تعیین کنند
و
آنان
که
زیر سایه سربازان بیگانه
می خواهند
خود
به
جای حاکمیت کنونی بنشینند
برای همیشه تاریخ ایران،
بدنامی دست نشانده بودن را با خود حمل خواهند کرد.
ادامه دارد.
دنیای دیوانه دیوانه دیوانه
زهره تکابنی
منبع:
اخبار روز
ویرایش و تأمل
از
ربابه نون
در
قرن بیستم
فیلمی
به
این نام
توجه بسیاری
را
به
خود
جلب کرد
اما
در
قرن بیست ویکم
این دیگر فیلم نیست.
واقعیت جهان ما ست.
سرمایه مالی غرق در بحران های ساختاری افسار گسیخته
جهان
را
تهدید می کند.
هرمان کان
بنیانگذار نظریه ی ْسیستم هاْ می گوید:
«شاید بهترین راه برای تحمیل سیاست های مان این باشد
که
خود
را
قدری عصبی و احساساتی
نشان دهیم.
در
این
بازی
بازدارنده
(مرتجع؟)
در
مقایسه
با
کسی که عزمش را جزم کرده و پل ها را پشت سر خود خراب کرده
شانس بیشتری
برای کسب امتیاز
دارد.»
بر
خلاف باور عامه
ترامپ
دیوانه نیست.
دستگاه سیاستگذاری آمریکا
ست
که
او
را
دیوانه و غیرقابل پیش بینی
می خواهد
تا
شاید با جذب سرمایه های کشورهای دیگر،
کشور خود
را
از
این بحران ساختار ی
که
ممیزه (مشخصه؟) سرمایه داری
است
نجات دهد.
(جالب است که در دهه هفتاد
تندروان وطنی
نیز
با
طرح رانندگی با اتومبیل بدون ترمز و رل (فرمان؟)
رئیس جمهور خاتمی
را
به
امتیاز دهی
واداشتند).
در
این جهان دیوانگی،
هر عملی
که
منافع سرمایه بین المللی و بویژه سرمایه تسلیحاتی
را
که
امتیار ویژه امریکا ست
تامین کند:
مباح است.
از
درهم پیچیدن طومار عهد نامه های تایید شده توسط سازمان ملل متحد
تا
لغو قراردادهای چند جانبه ترنس آتلانتیک
تا
سعی در تلاشی اتحادیه اروپا
تا
خروج از کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل
ووو
تا
به
رسمیت شناختن بیت المقدس شرقی به عنوان پایتخت اسرائیل برخلاف قطع نامه ۲۴۲ سازمان ملل متحد
و
انضمام جولان به اسرائیل.
درست است
که
در
حال حاضر
آمریکا تک قدرت برتر جهان
است
اما
تاریخ
نشان داده است
که
امبراطوری هائی که چنین قلدرمابانه با ملل دیگر برخورد می کنند
در
واقع
به
خط اخر عمر خود
نزدیک شده اند.
اکنون
نوبت به ایران و مردم عزیز آن
رسیده است
که
با
جنگ اقتصادی بیرحمانه ای دست بگریبان شوند
که
نه
تنها معیشت روزمره شان
را
مختل کرده
که
حتی
از
کمبود دارو های ضروری برای امراض مختلف که خود نیز آن را دیده ام
وا بمانند.
ادعای سر دمداران آمریکا این
است
که
مردم به ستوه آمده اند
و
در صدد براندازی بر خواهند آمد.
آنان
تجارب دهه ها تحریم عراق و لیبی
را
نادیده می گیرند.
مردم وقتی از تامین غذا و دارو برای عزیزان شان در مانده شوند
از
فکر کردن به طغیان
وا میمانند.
در
تمامی تحریم هایی که عمدتاْ توسط آمریکا طی قرن گذشته و قرن کنونی صورت گرفته
مردم به پا نخاستند
و
همه آنها
مقدمه ای برای جنگ فیزیکی توسط آمریکا و متحدان دنیای سرمایه اش شد
که
تاکنون برای خود آنها فاجعه به بار آورده است.
البته آمریکا در دو قرن گذشته به جنبش دموکراسی خواهی ایران ضربه های اساسی زد.
در
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
به
نفع ادامه دیکتاتوری و خفه کردن دموکراسی خواهان
وارد عمل شد
تا
سیطره خود و متحدش بریتانیا
را
بر
نفت ایران
دایمی سازد
و
در
دهه ۲۰۱۰ ـ دهه۹۰ خورشیدی
که
مردم
به
احقاق حقوق خویش برخاسته بودند
دوباره
جنبش دموکراتیک مردم
را خفه کرد.
این
از
یاد ایرانیان میهن دوست
نخواهد رفت.
سرنوشت هر کشوری را فقط و فقط مردم آن کشور باید تعیین کنند
و
آنان
که
زیر سایه سربازان بیگانه
می خواهند
خود
به
جای حاکمیت کنونی بنشینند
برای همیشه تاریخ ایران،
بدنامی دست نشانده بودن را با خود حمل خواهند کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر