مهریه،
هدیه ای کلان در ازای یک عمر خدمات جنسی
زهرا باقری شاد
ویرایش و تحلیل
از
ربابه نون
اگنس هلر،
فیلسوف مجارستانی
در
مقاله ای
به
نام عشق، ازدواج و خانواده
می گوید
که
ازدواج یک قرارداد اجتماعی بوده
و
نفس آن
نشانگر بی اعتمادی افراد به یکدیگر
است.
از
نظر او،
ازدواج
در
نقطه مقابل عشق
قرار می گیرد.
۱
ازدواج یک قرارداد اجتماعی بوده
و
نفس آن
نشانگر بی اعتمادی افراد به یکدیگر
است.
زهرا
بسان اکثریت قریب به اتفاق آل عبا
خیال می کند
که
اجامر اجنبی
همان
حضرت جبرئیل
اند
و
هر چه بر زبان می آورند،
وحی منزل
است.
در
قاموس اگنس هلر
قرار داد اجتماعی کذایی بودن ازدواج،
همان
و
بی اعتمادی طرفین قرارداد ازدواج به همدیگر،
همان.
سؤال
فقط
این است
که
بعضی ها
چگونه
به
این نتیجه رسیده اند؟
ضمنا
من ـ زور بعضی ها
از
قرار داد
چیست؟
قرار داد
به
اتفاق نظر دو یا چند تن در امری
و
به
عقد عهد و پیمانی
اطلاق می شود.
فرهنگ واژه ها
اگر
زنی با نری
قرار داد ازدواج می بندد،
این
قبل از همه
دال
بر
اعتماد زن به نر است
و
نه
دال
بر
بی اعتمادی اش.
چون
همین زن
هرگز
به
عقد همان قرار داد
با
کس دیگر که غیر قابل اعتماد باشد،
تن در نمی دهد.
۲
ازدواج یک قرارداد اجتماعی بوده
و
نفس آن
نشانگر بی اعتمادی افراد به یکدیگر
من ـ زور زهرا و یا مراد زهرا (اگنس هلر)
از
بی اعتمادی متقابل زن و نر
نه
بی اعتمادی،
بلکه
تضمین مادی و اخلاقی و قانونی و شرعی قرار داد کذایی ازدواج
است.
ایرانی جماعت
فلسفه فقیر
(مفهوم فقیر)
اند.
یعنی
حرف دهن خود و همنوع خود
را
نمی فهمند.
به
همین دلیل
عاجز
از
تفکر
اند.
چه بسا
عرعر
را
با
تفکر
عوضی می گیرند.
اگنس هلر
(البته اگر این خرافه او درست ترجمه شده باشد)
هم
خر
است
و
نه
خردمند.
۳
ازدواج یک قرارداد اجتماعی بوده
و
نفس آن
نشانگر بی اعتمادی افراد به یکدیگر
است.
آنچه
که
خلایق مفهوم فقر
نمی توانند ببینند،
اولا
این حقیقت امر
است
که
ازدواج امری غریزی، طبیعی، عینی، تحمیلی و جبری
است.
قوای غول آسایی
مثلا
در
هیئت غرایز،
موجودات زنده
را
تحت سلطه خود دارند
و
مرتب
از
آنها
سلب اختیار و اراده و حتی سلب توان تفکر و تصمیمگیری
می کنند.
سعدی
به
وجود این قوای غول آسا
وقوف داشته است:
تشنه سوخته
در
چشمه جوشان
چو رسید
تو
مپندار
که
از
پیل دمان اندیشد.
معنی تحت اللفظی:
تشنه
علیرغم ایستادن فیل خشمگین بر لب چشمه
فیل
را
نادیده می گیرد
و
خود
را
بی اختیار
به
آب حیاتبخش
می رساند.
اینجا
غرایز غول آسا
افسار آدمی
را
و
جانور
را
در دست دارند
و
او
را
اختیار زدایی می کنند.
حریفی
می گفت:
من
همان لحظه از ازدواج
که
آخوند برای عقد «قرار داد»
وارد خانه شد
پشیمان شدم.
پشیمانی
اما
در
مقابل غولان غریزه
موشی
بیش
نیست.
۴
ازدواج یک قرارداد اجتماعی بوده
و
نفس آن
نشانگر بی اعتمادی افراد به یکدیگر
همانطور که ذکرش گذشت،
ازدواج
(تشکیل خانواده)
فرم
است.
محتوای این فرم
تولید مثل و حفظ و توسعه و تحکیم نوع
است
که
فرمان بی چون و چرای قوای غول آسای غریزی، طبیعی و درونی
است.
آنچه
که
زهرا و یا هلر
به
چالش می کشند،
فرم
است.
فرمالیسم
فلاکت فکری بی خبران از خرد و مفاهیم
است.
این
فرمالیسم زهرا و یا هلر
اما
خود
به
نوبه خود
قابل تحلیل
است:
چون
بدون فرم
هرگز
محتوایی
وجود ندارد.
اگر
خیلی مترقی و مدرن باشیم،
معلقی عنقلابی بزنیم
و
ازدواج
را
نفی کنیم،
برای تولید مثل و حفظ ناگزیر نوع
باید
فرم دیگری
جز ازدواج
پیدا کنیم.
سؤال
از
زهرا و هلر
این
است
که
چه الترناتیو و یا بدیلی
برای ازدواج
(تشکیل خانواده)
دارند؟
۴
از
نظر اگنس هلر،
ازدواج
در
نقطه مقابل عشق
قرار می گیرد.
وقتی از بیگانگی هلر و زهرا
از
خرد و مفاهیم
سخن می رود،
به
همین دلیل است:
عشق
حلقه عاطفی ـ غریزی پیوند انسان ها به یکدیگر
است.
در
حالیکه
ازدواج
(تشکیل خانواده)
فرم
است.
خود عشق
(البته اگر هلر و زهرا توانستند تعریفی از آن ارائه دهند)
فرم های مختلف، متفاوت و متضاد
به
خود
می گیرد
و
محتواهای مختلف و متفاوت و متضاد.
در
جنبش ۶۸ در اروپا
عنقلابیون بورژوایی
بر
ضد سنن حاکم
و
بر
ضد استبلیشمنت بورژوایی
همین عندیشه هلر
را
جامه عمل پوشاندند.
ازدواج تحقیر و نفی و حذف شد.
الترناتیو ازدواج
جفتگیری خرکی همه با همه
گشت.
نویسنده ای اطریشی
در
رمانی
نتیجه این عنگلاب
را
تبیین داشته است:
دختران جوانی با توله های بی پدر
و
تا
دلت بخواهد
درد سر.
آنچه
که
به
ظاهر
فمینیستی
نمودار می گردد،
ماهیتا
آنتی فمینیستی
(زن ستیز)
است.
حریفه ای
فلسفه فمینیسم بورژوایی
را
به
شرح زیر
تبیین داشته است:
«آزادی» زنان
توطئه نران عیاش
است
تا
به
لحاظ نعمت سکس
کمبودی
نداشته باشند
و
کیف خر کنند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر