۱۳۹۸ خرداد ۲۶, یکشنبه

دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی (۴۰۲)


پروفسور دکتر 
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و
دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)

برگردان
شین میم شین  


 تعاون
(همکاری، کئوپراسیون)

۳۶
·    رهبریت (اداره، مدیریت) که فونکسیونش از همکاری (تعاون) نشئت می گیرد، به عرضه، وساطت و تنظیم طرز عمل انسان های اجتماعا (به طرز جامعه ای) تعیین شده می پردازد.
·    انسان های اجتماع تعیین شده، یعنی انسان های موجود در مناسبات جامعه ای معین و در وهله اول در مناسبات تولیدی معین و ضمنا در مناسبت همکاری (تعاونی) در روند تولید.

۳۷
·    همکاری (تعاون) ساده کاپیتالیستی به مثابه فرم خاصی از جامعه ای گشتن (اجتماعی گشتن) کار، توسعه یافته است و نقطه آغازینی برای توسعه شیوه تولید کاپیتالیستی بوده است.

·    مراجعه کنید به مناسبات اجتماعی، مناسبات تولیدی، شیوه تولید

۳۸
·    مشخصه همکاری (تعاون) ساده کاپیتالیستی انجام مشترک کار واحدی توسط تعداد معینی کارگر دستمزدگیر است که تحت فرمان سرمایه داری کار می کنند و مورد استثمار قرار می گیرند.

۳۹
·    همکاری (تعاون) ساده کاپیتالیستی در گذار از مانوفاکتور مبتنی بر تقسیم کار به سیستم کاپیتالیستی کارخانه توسعه یافته است.

۴۰
·    مشخصه همکاری (تعاون) سوسیالیستی ماهیتا عبارت است از کار مشترک و کمک متقابل انسان های آزادگشته از استثمار کاپیتالیستی.
·    ضمنا مهم ترین مشخصه اش عبارت است از شکوفایی وسیع اکتیویته ی کریاتیو (فعالیت مبتنی بر آگاهی و خلاقیت) زحمتکشان که در مسابقه سوسیالیستی، در جنبش نوین، در کار همبودین (مشترک) سوسیالیستی و غیره تبیین می یابد.

·    مراجعه کنید به مسابقه سوسیالیستی، کار همبودین (مشترک) سوسیالیستی

۴۱
·    در جامعه سوسیالیستی میان دو فرم از تعاون (همکاری) تفاوت گذاشته می شود.
·    معاییر (معیارهای) این تفاوتگذاری اما نسبی اند: 

الف
همکاری درونکارخانه ای

·    همکاری درونکارخانه ای به همکاری مبتنی بر آماجآگاهی و برنامه ریزی میان کارگران منفرد و گروه های کار اطلاق می شود که به ایفای فونکسیون های مختلف در روند تولید در کارخانه ای مشغولند.

ب
همکاری میانکارخانه ای

·    همکاری میانکارخانه ای به همکاری مبتنی بر آماجآگاهی و برنامه ریزی میان کارخانجات به لحاظ حقوقی و اقتصادی مستقل اطلاق می شود که در تولید فراورده نهایی معینی به ایفای فونکسیون های متفاوت می پردازند.

۴۲
·    همکاری درونکارخانه ای و میانکارخانه ای در رابطه متقابل تنگاتنگی با یکدیگر قرار دارند.

۴۳
·    با بر قراری مالکیت جامعه ای (اجتماعی) سوسیالیستی بر وسایل تولید، بنیان عینی لازم برای تبدیل تولید جامعه ای (اجتماعی) به همکاری تماجامعه ای پدید می آید.

۴۴
·    بدین طریق، تبدیل نسبتا مستقل همکاری های گروهی که به واسطه مالکیت خصوصی بر وسایل تولید از همدیگر جدا شده اند، در روند تدریجی  نسبتا پیچیده ای که در آن دولت سوسیالیستی نقش رهبری و سازماندهی به عهده دارد، به همکاری تمامجامعه ای صورت می گیرد که در آن کار بنا بر پلان از قبل تعیین شده معینی انجام می یابد.

۴۵
·    در این روند، تغییر همکاری میانکارخانه ای در مقابل همکاری درونکارخانه ای نقش مسلط بازی می کند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر