۱۳۹۸ اردیبهشت ۱۸, چهارشنبه

تأملی در مقاله ای از دکتر محمد امیدوار (۱۳)

 
اهمیت و نقش مارکسیسم
در رهاسازیِ طبقهٔ کارگر و ستم‌دیدگان در دوران ما
دکتر محمد امیدوار
سخنگوی کمیته مرکزی حزب توده ایران

تحلیلی
از
یدالله سلطان پور

۱
آثار مارکس
در
نقد شالوده‌های نظام سرمایه‌داری،
سرشت ذاتی آز،‌ نابرابری، و نظام طبقاتیِ سرمایه‌داری،
که
در
آن
اقلیتی مطلق
مالک و کنترل‌کنندهٔ وسایل تولید است
و
دیکتاتوری اقتصادی‌اش
را
به سود اقلیت ”داراها“ علیه ”ندارها“ اعمال می‌کند،
امروزه نیز مثل همان زمان
که
او
”سرمایه“
را
نوشت،
همچنان صادق است.

حریف
در 
این جمله
ضمنا
به
«تعریف» نظام سرمایه داری
خطر می کند:
 
نظام سرمایه داری
در
قاموس حریف
اولا
نظامی مبتنی بر حرص و آز، نابرابری و طبقات اجتماعی 
است.
 
ثانیا
در
نظام سرمایه داری
اقلیت مطلقی
هم
مالک وسایل تولید
است
و
هم
کنترل وسایل تولید
را
به عهده دارد.
 
ثالثا
اقلیت مطلقی
دیکتاتوری اقتصادی اش
را
به نفع دارا ها و به ضرر ندارها 
اعمال می کند.
 
۲
در
قاموس حریف
همه این خصوصیات نظام سرمایه داری
از زمان حیات مارکس تا کنون
همچنان
صادق اند.
 
نتیجه نهایی از این کشفیات
این است
که
آثار مارکس = مارکسیسم
 موضوعیت و اهمیت دارند.

ای کاش
یلی
از
خویش برون آید 
و
به
استالینیست ها
بگوید:
 
مارکسیسم
را
به خیرتان امید نیست.
شر مرسانید.

ما بهتر است 
که
 این انتقادات حریف
از 
نظام سرمایه داری 
را 
مورد بررسی گذرا قرار دهیم:
 
۳
 
نظام سرمایه داری
اولا
نظامی مبتنی بر حرص و آز
است.
 
بالزاک
نویسنده بزرگ فرانسه
که
طرفدار فئودالیسم
بود،
در
یکی از آثارش تحت عنوان «اوژنی دگرانده»
آز بورژوازی
(پدر اوژنی)
را
مورد انتقاد فئودالی قرار داده است.
 
 
فیلمش دیدنی است.
 
یکی از مهم ترین سجایای اخلاقی اشرافیت فئودال و روحانی
حیف و میل و ریخت و پاش نعمات مادی
است.

ولخرجی
دست و دل بازی
بزرگواری کذایی
بی اعتنایی به زحمت و ثروت و نعمت
 است.

بورژوازی
ضمن انتقاد انقلابی از اشرافیت کثافت فئودال و روحانی
حراست از نعمات و ثروت و تمایل شدید به تکثیر آن
را
برجسته می کند.
 
بورژوازی
به عوض پرستش اصل و نسب و خون و تبار و خرافه و خدا توسط اشرافیت فئودال و روحانی
به
پرستش بت کالا
(فتیشیسم کالایی)
روی می آورد.
 
کالا
توسط بورژوازی
به
مقام خدا
ارتقا داده می شود.
 
عملا
خدا
از
ملکوت اعلی
به
زیر کشیده می شود
و
بسان سجایای فئودالی و روحانی
به
گور 
سپرده می شود.
 
کالا
چیست؟
 
مارکس
هم
کالا
را
به 
عنوان سلول اصلی اندام سرمایه داری
تعریف 
و
هم
کالا پرستی
را
تحلیل کرده است.
 
آنچه
که
اشرافیت فئودال و روحانی
تحت عنوان آز
تحقیر می کند،
در
حقیقت
تحقیر کالا
ست.
 
ادبیات فئودالی
و
بویژه آثار سعدی
مملو
از
همین تحقیر
است
که
ما
بررسی و منتشر کرده ایم
و
بررسی و تحلیل آنها ادامه می یابد.
 
مراجعه کنید
به
تحلیل گلستان و بوستان و غزلیات سعدی
و
خودآموز خوداندیشی
 
کالا 
چیست
و
دلیل کالاپرستی
چیست؟
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر