تحلیل
از
میمحا نجار
۱
ناجوانمردا
که
بر اندام مرد
زخمها را دید و فریادی نکرد
معنی تحت اللفظی:
ناجوانمردی
را
باش
که
جراحت بر اندام سران و سرداران سالخورده حزب توده
مخاطب سایه
را
دید
ولی
به
دلسوزی و یاری
برنخاست.
این بیت مثنوی مرثیه
اما
به چه معنی است؟
فرد مورد نظر شاعر
کیست؟
شکنجه گر
که
مسئول وارد آوردن جراحات بر اندام قربانی شکنجه بوده است،
قاعدتا
نباید
به
دلسوزی نسبت به او بپردازد
و
بدتر از آن
به
یاری او بشتابد
(به فریاد آید.)
در
این بیت شکایت ـ سرشار مثنوی مرثیه
لاشخور قسی القلب معینی است
که
احتمالا
هم
رئیس شکنجه بوده است
و
هم
شاهد نتایج شکنجه.
شاید منظور سایه
شخص شخیص سید علی خامنه ای جاکش و جلاد
باشد
که
دفتر «کارش»
در
جریان تخریب جسمی، روحی، روانی، شخصیتی و اعتباری اعضای حزب توده
در
زندان اوین
بوده است.
۲
پیر دانا از پسِ هفتاد سال
از چه افسونش چنین افتاد حال؟
معنی تحت اللفظی:
بر سر پیر دانشمند که سنش از ۷۰ سال تجاوز می کرد،
چه بلایی آوردند که به این روز افتاد.
این فراز از مثنوی مرثیه
بازخواست نامه
است.
شاعر
طبقه حاکمه جاکش و جانی و جلاد
را
به
محاکمه می کشد.
از
قسی القلبی اجامر طبقه حاکمه
و
ضحاکان خون آشام جماران
پرده برمی دارد.
فوندامنتالیسم
بی کم ترین تردید
همشیره فاشیسم
است.
بی کم ترین تردید.
فوندامنتالیسم
ضمنا
بسان فاشیسم
ضد مذهبی
است.
اگرچه
بی شرمانه
مذهب
را
گروگان گرفته و آلت دست قرار داده است.
۳
سینه می بینید و زخم خون فشان
چون نمی بینید از خنجر،
نشان؟
معنی تحت اللفظی:
سینه و زخم خون افشان
را
می بینید.
چگونه
در
زخم سینه
نشان خنجر
را
نمی بینید؟
سایه
در
این بیت مثنوی مرثیه،
دیالک تیک علت و معلول
را
به شکل دیالک تیک خنجر و زخم خونچکان بسط و تعمیم می دهد.
اما
مخاطب شاعر
در
این بیت مثنوی مرثیه
کیانند
و
منظور شاعر
چیست؟
۴
سینه می بینید و زخم خون فشان
چون نمی بینید از خنجر،
نشان؟
سایه
در
این بیت مثنوی مرثیه
توده مردم
را
از
سویی
و
توده ستیزان و حزب توده ستیزان
را
از
سوی دیگر
مورد سؤال قرار داده است:
سایه
دعاوی اجامر بی شرم طبقه حاکمه
را
به
چالش می کشد و افشا می کند
که
گویا
سران و سرداران حزب توده
با
مطالعه لاطائلات طباطبایی و مطهری
به
صحت خرافه و بطلان علم
رسیده اند
و
توبه کرده اند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر