دیوار چین
تحلیل
از
میمحا نجار
چرا دیوار برلین فرو ریخت؟
مسعود دلیجانی
دیوار
به معنی مرزبندی چیزی و یا کسی و یا جامعه و همبودی
با
محیط پیرامونش
است.
۱
اولین دیالک تیک دیوار
(دیالک تیک اشیاء و محیط پیرامون)
احتمالا
قبل از پیدایش سلول زنده در زمین
پس از بارش باران های سیل آسا
برپا شده است.
آب
توسط خاک
محاصره شده،
دور حجم عظیمی از آب،
دیوار خاکی
کشیده شده است
و
دریا ها و اقیانوس ها تشکیل یافته اند.
و
یا
به عبارت دیگر
خاک
توسط آب،
محاصره شده،
دور سطح عظیمی از خاک،
دیوار آبی
کشیده شده است
بدین طریق،
جزایر و شبه جزایر و غیره
تشکیل یافته اند.
۲
نوع دیگری از دیوار طبیعی و عینی
در
اثر حرکت قطعات کره ارض
و
تشکیل دیوار آبی
حول هر قطعه زمین
برپا شده است.
بدین طریق
قاره ها
تشکیل یافته اند.
۳
نوع جدیدی از دیوار طبیعی
پس از پیدایش انواع لایتناهی موجودات زنده
برپا شده است.
هر حشره و خزنده و پرنده و حیوان
برای خود
خانه ای
ساخته است
و
در نتیجه
با
محیط پیرامونش
مرزبندی
کرده است.
دیالک تیک دیوار
در این جور موارد
میان موجود و محیط
تشکیل یافته است.
فونکسیون دیوار
تأمین امنیت نسبی
برای تداوم زیست و تکثیر نوع توسط موجودات بوده است.
۴
نوع دیگری
از
دیالک تیک دیوار
میان انسان و محیط زیست
برپا شده است
که
بیشک
میراث حیات طبیعی انسان ها
و
نتیجه تقلید انسان ها از سایر موجودات طبیعی
بوده است.
هنوز هم بقایای خانه های انسانی بر فراز درختان تنومند جنگل ها و یا در دل غارها
وجود دارند.
خانه
در
فرم آغازینش
نیز
حاکی
از
دیالک تیک دیوار
است
که
میان آدمی و محیط
کشیده شده است.
این فرم های دیالک تیک دیوار
نیمه طبیعی ـ نیمه جامعه ای
(نیمه اوبژکتیو ـ نیمه سوبژکتیو)
بوده اند.
۵
دیالک تیک دیوار
به معنی جامعه ای اش
دیواری
است
که
توسط انسان تولید شده است:
تولید
در
فلسفه فردوسی
عبارت است
از
آفرینش چیز از نا چیز
مثلا
تشکیل دیوار از نعمات طبیعی (خاک و آب و کاه)
فردوسی
صدها سال قبل از تولد مارکس
مفاهیم چیز و ناچیز
را
توسعه داده
و
برای بشریت به میراث نهاده است.
که
یزدان
ز
ناچیز
چیز
آفرید.
یزدان فردوسی
نه
برده دار انگل آسمانی
بلکه
کارگری مولد و زحمتکش
است.
یاد حکیم سرخ طوس
به
یاد
باد.
۶
در
شاهنامه فردوسی
مولدین خانه ها و قصرها و برج ها و باروهای (دیوارهای) بلند
دیوان
بوده اند
و
ضمنا
علامه
بوده اند
و
به فوت و فن تفکر و تکلم و تحریر
مسلط بوده اند.
واژه دیوار
احتمالا
با
واژه دیو
خویشاوند است.
دیوان
را
می توان
نیاکان پرولتاریا
محسوب داشت.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر