شی جین پینگ
(تاریخ تولد: ۱۹۵۳)
و
پینگ لییوان
پینگ لییوان
سیاستمدار چینی و عالیرتبهترین مقام جمهوری خلق چین است
ویرایش و تحلیل
از
شین می مشین
۱
قسمتهائی از نطق
این جور سخنرانی ها
شی جین پینگ
در
مراسم ۹۵ سالگرد تأسیس حزب کمونیست چین
( ۱ ژوئیه ۲۰۱۶)
"هنگامیکه
در آئینه مینگریم خود را نیک می شناسیم
و
اکنون با تعمق در گذشته
میدانیم
چه باید کرد".
(چن شو، مورخ چینی)
حتما
نباید
توسط خود سخنران تهیه شده باشند.
بی اعتنا به این حقیقت امر و بی اعتنا به چند و چون ترجمه این سخنرانی
ما
به تحلیل فرازهایی از آن خطر می کنیم
تا
تصور نسبتا رئالیستی راجع به سطح فکری حزب کمونیست چین
به دست آوریم
و
ضمنا
تفکر مفهومی
را
تمرین کنیم.
۲
"هنگامیکه
در آئینه مینگریم خود را نیک می شناسیم
و
اکنون با تعمق در گذشته
میدانیم
چه باید کرد".
(چن شو، مورخ چینی)
رهبر حزب کمونیست
سخن و سخنرانی اش
را
با
حدیثی
از
مورخی چینی
شروع می کند.
چرا و به چه دلیل؟
حدیثی
از
صدر مائو
وجود نداشته است؟
از
کلاسیک های مارکسیسم ـ لنیینسم
چی؟
آخر
این چه روند و روالی است،
تارانتابابو؟
۳
"هنگامیکه
در آئینه مینگریم خود را نیک می شناسیم
و
اکنون با تعمق در گذشته
میدانیم
چه باید کرد".
عجب جفنگی!
انعکاس آیینه وار
سطحی ترین نوع انعکاس است
که
از حد سطح چیزها، پدیده ها روندها و سیستم ها
فراتر نمی رود.
با
نگریستن در آیینه،
مگر می شود،
کسی خود را نیک بشناسد؟
ضمنا
آیینه نگری
چه ربطی به تعمق در ماضی دارد؟
علاوه بر این،
تعمق در ماضی
در بهترین حالت
خطاها و خریت های نسل های قبلی
را
به یاد آدمی می آورد
و
نه
وقوف به «چه باید کرد»
را.
۴
امروز
ما
تاریخ خود را مورد بررسی قرار میدهیم
نه
بخاطر
اینکه از موفقیت های خویش راضی شویم،
و
نه
برای اینکه به دنبال بهانه ای
برای چشم پوشی بر مشکلاتی که هم اکنون با آن مواجه هستیم
بپردازیم (بگردیم)،
بلکه
برای این هدف که با جمعبندی تجربیات گذشته،
از
قوانین تاریخی بیاموزیم
و
به
خود
آن قدرت و شهامت را بدهیم که به پیش رویم.
از این طرز سخن حریف
فقر مفهومی
می تراود.
روده درازی
فی نفسه
نشانه فقر فلسفی است.
ماضی
را
اول باید تحلیل کرد،
بعد
درس لازم از آن گرفت.
راستی
چه فرقی میان تجارب و تجربیات هست؟
تجارب = تجربه ها
تجربیات = تجربی ها = چیزهای غیرنظری = غیر تئوریکی
۵
با جمعبندی تجربیات گذشته،
از
قوانین تاریخی بیاموزیم
با جمعبندی تجارب که نمی توان از قوانین تاریخی (؟) آموخت.
با
کار فکری عرقریز می توان تجارب را به دانش تجربی تبدیل کرد.
تجربه
فی نفسه
محل اعجاز نیست.
تجربه باید مورد تحلیل قرار گیرد و به تئوری استحاله یابد
تا
بتواند چراغ راه گردد.
با
حلاجی تجارب
می توان به قوانین عینی هستی (و نه تاریخی) پی برد.
وقتی به عنوان مثال
آب
را
در ماضی
۵۰ درجه سانتیگراد گرم کرده ایم و نجوشیده
۸۰ درجه سانتیگراد گرم کرده ایم و نجوشیده
بعد
۱۰۰ درجه سانتیگراد گرم کرده ایم و جوشیده،
به قانون فیزیکی زیر پی می بریم:
آب
تحت فشار جو در ۱۰۰ درجه سانتیگراد می جوشد.
قوانین از واقعیت استخراج می شوند
و
نه
برعکس.
تئوری از پراتیک (تجربه)
استخراج می شود.
۶
در
هجدهمین کنگره ملی حزب کمونیست چین تأکید گردید
که
ادامه توسعه سوسیالیسم
با ویژگی های چینی،
وظیفه تاریخی طولانی در بر خواهد داشت
و
مبارزات بزرگ با
ویژگی های تاریخی
را
در پیش خواهیم داشت.
یا ترجمه معیوب است و یا حریف حرف زدن بلد نیست:
منظورش احتمالا این است
که
وظیفه کمونیست های چین
تداوم بخشیدن به توسعه سوسیالیستی جامعه است.
حیرت انگیز
اما
چسباندن صفت «تاریخی» بر پیشانی هر چیز است:
قوانین تاریخی
وظیفه تاریخی
مبارزات بزرگ با ویژگی های تاریخی
این نشانه فقر مفهومی و ناشی از فقر مفهومی است.
آدم یاد آخوندهای سرزمین گل و بلبل می افتد.
نکته حیرت انگیز دیگر
تکرار مکانیکی ویژگی های چینی
است.
احتمالا
وقوف روشن به ویژگی های چینی در بین نیست.
هر
انقلابی در هر گوشه جهان
در
دیالک تیک منفرد (خاص) و عام
صورت می گیرد.
نقش تعیین کننده
در
دیالک تیک منفرد (خاص) و عام
از آن عام است
و
نه
از آن خاص
تا
طوطی وش تکرار شود.
۷
تمام اعضای حزب باید آگاه باشند
که
ما
باید همواره و در تمام اوقات آماده باشیم تا به پیشواز چالش های بزرگ
برویم،
با
ریسکهای بزرگ و موانع روبرو شویم،
با
حل مشکلات اساسی،
خود
را
وقف راه سوسیالیسم چینی کرده و درحفظ و تحکیم رهبری حزب بکوشیم
تا
حزب ما،
کشور ما و مردم ما
پیروز گردند.
این حرف ها
بیشتر به هارت و پورت و یاوه شبیه اند:
الف
باید
با
ریسکهای بزرگ و موانع روبرو شویم،
ریسک های بزرگ؟
کمونیست ها
باید
به تجهیزات معرفتی و نظری مجهز باشند
تا
ریسک نکنند.
ریسک کسب و کار جمارانیان است.
تلاوت دعایی و عبور از مین زارهایی
ب
با
حل مشکلات اساسی،
خود
را
وقف راه سوسیالیسم چینی کنیم
حالا
حتما
باید
پس از حل مشکلات اساسی
خود
را
وقف سوسیالیسم کرد؟
اصلا
منظور از این جفنگ چیست؟
پ
سوسیالیسم چینی
سوسیالیسم
لامصبا
یک فرماسیون اقتصادی است.
سوسیالیسم
را
که
با
معاییر جغرافیایی
نمی سنجند.
سوسیالیسم
فرماسیون اقتصادی ئی است
که
جای فرماسیون اقتصادی کاپیتالیستی
را
می گیرد.
ت
و درحفظ و تحکیم رهبری حزب بکوشیم
تا
حزب ما،
کشور ما و مردم ما
پیروز گردند.
فقط حفظ و تحکیم حزب؟
حزب نباید توسعه یابد؟
ضمنا
این کشور قاره وار چین
سگ
ندارد؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر