۱۳۹۷ دی ۱۲, چهارشنبه

«گفته» ها در ناگفته‌ ها، ای پخمه ها (۳۸)


شاهرخ جهانگیری
سن: ۳۴
متاهل
تاریخ اعدام
(۶ اسفند ۱۳۶۲)
نحوه اعدام:
تيرباران
 
مستند سیمرغ
(ناگفته‌ های حزب توده)

قسمت اول

تحلیلی
از
گاف سنگزاد 
 
۱
اتهامات وارده به شاهرخ جهانگیری
 موظف ساختن اعضای تشکیلات مخفی به دادن حق عضویت 
 و 
جمع ‌آوری آن‌
 
عجب اتهاماتی!
 
لاشخورهای خرفت و خر
آسمان 
را
به 
ریسمان
می بافند
تا
نور دیده توده
را
تیرباران کنند
و
خانواده اش
را
بی سرپرست بگذارند.

از
شنیدن و خواندن این اتهامات بندتنبانی
روان هر عضو شریف جامعه بشری
آتش می گیرد.

طولی نمی کشد
که
عطسه کردن
حتی
جرم قلمداد می شود.

وای
اگر
از پی امروز بود، 
فردایی.


۲
 موظف ساختن اعضای تشکیلات مخفی به دادن حق عضویت
 و 
جمع ‌آوری آن‌

کسی که این مزخرفات را فرمولبندی کرده،
در
کاسه سر
به عوض مغز،
چلوکباب دارد:

اجامر
حتی
از
درک دیالک تیک عضو و حزب (جزء و کل)
عاجزند.

به همین دلیل
نمی دانند
که
در
 هر انجمنی
 اعضا حق عضویت می پردازند
و
حزب توده ایران
در این میان استثناء نیست.

ثانیا
نمی دانند که در دیالک تیک جزء و کل 
نقش تعیین کننده
 از
 آن کل است.

در این مورد بخصوص 
نقش تعیین کننده از آن حزب است و نه از ان جزء (شاهرخ جهانگیری)
تا
کسی
را
به دادن حق عضویت موظف کند.

ثالثا
نمی دانند که پرداخت حق عضویت در هر انجمن و حزبی
امری طبیعی است
و
هرگز 
نمی توان
از 
آن
اتهامی سرهم بندی کرد.

۳
 موظف ساختن اعضای تشکیلات مخفی به دادن حق عضویت
 و 
جمع ‌آوری آن‌
 
اتهام دیگر وارده بر فرزند فرزانه توده
جمع آوری حق عضویت
است.
 
ظاهرا
به زعم حضرات
موظف کردن اعضای حوزه به پرداخت حق عضویت
نباید
با 
جمع آوری آن همراه باشد.
 
معلوم نیست
که
این زباله ها 
چه
تصوری از حزب توده ایران دارند.
 
ظاهرا
خیال می کنند که اعضای حزب توده به زور حق عضویت پرداخت می کنند
و
مسئول حوزه
پول ها
را
جمع آوری می کند 
و 
بسان دزدی
 در گاوصندوق خانه اش پس انداز می کند.
 
این 
زباله ها
حزب توده ایران
را
با
سازمان های مافیایی 
عوضی گرفته اند.
 
لاشخورها نمی دانند
که
ای بسا
توده ای ها
که
از 
دار و ندار خود
و
حتی
از
جان شیرین خود
گذشته اند.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر