۱۳۹۷ بهمن ۶, شنبه

مشاجره بر سر یونیورسال ها (دعوا بر سر مفاهیم عام) (۱)


پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین
  
۱
·    مشاجره بر سر یونیورسال ها (مفاهیم عام) عنوانی است برای کشمکش های جریانات مختلف اسکولاستیک بر سر واقعی بودن، مجازی بودن و یا درجه واقعیت مفاهیم عام (یونیورسال ها)
·    عام بطورکلی در رابطه اش نسبت به منفردهای (مشخص)، افراد (مشخص) و به اصطلاح چیزهای حسی.  

۲

·    در واقع، مبنای این کشمکش ها عبارت است از انتقاد ارسطو از آموزش ایده ای افلاطون و ارائه معنی دیگری از آن:

الف
·    آموزش ایده ای افلاطون، ایده ها را واقعیت اصیل، واقعیت اولیه می داند و به ترانسندنس (ماورای مادی بودن) ایده ها معتقد است.

ب
·    ارسطو ایده ها را به معنی دو برابر کردن بیهوده چیزها تلقی می کند و ترانسندنس مورد ادعا را فرضیه زایدی می داند.

۳
·    مشاجره بر سر یونیورسال ها به لحاظ تاریخی ـ مسئله ای بر این مبنا بوده است.

۴
·    مشاجره بر سر واقعیت یونیورسال ها در اسکولاستیک آغازین، قبل از همه، پس از ترجمه مقدمه کتاب نئوافلاطونیستی به نام پورفیریوس، شروع می شود که  توسط بوتیوس، به زبان لاتین صورت گرفته بود که در آموزش مقوله ای ارسطو به میراث مانده بود.

۵
·    این اثر در قرون وسطای آغازین اشاعه وسیع داشت.

۶
·    پورفیریوس به پیروی از ارسطو به تدریس پنج مفهوم منطقی می پرداخت.
·    این پنج مفهوم عبارت بودند از مفاهیم عام، نحوه و نوع احکام و نحوه صدور احکام، در مغایرت با مفاهیم عام، یعنی مقوله ها.

۷
·    پنج مفهوم منطقی  فوق الذکر به شرح زیر بوده اند:

الف
·    نوع
ب
·     گونه
پ
·     تفاوت
ت
·     خاصیت  و یا خودویژگی ضرور (جبری)

ث
·    خاصیت و یا حالت تصادفی.

۸

·    ولی تعیین ضرورت (جبری بودن) و کامل واقعی بودن آنها را، بویژه واقعی بودن مفاهیم نوع و گونه را، صراحتا مستلزم بررسی همه جانبه می دانست و به عنوان «یک وظیفه» مطرح می کرد.

۹

·    پورفیریوس می نویسد:
·    «من در رابطه با مفاهیم نوع و گونه به پرسش های زیر پاسخ نخواهم داد:

الف
·    آیا مفاهیم نوع و گونه وجود خارجی دارند و یا فقط در ذهن ما وجود دارند؟

ب
·    و اگر وجود خارجی دارند،  آیا جسمانی اند و یا غیرجسمانی اند؟

پ
·    آیا آنها جدا از چیزهای حسی اند و یا در چیزهای حسی اند و یا از چیزهایی ساخته شده اند؟
·    زیرا چنین کاری امر مهمی است و به بررسی همه جانبه نیاز دارد.»

۱۰
·    پورفیریوس با این فرمولبندی، اگر هم بطور مسکوت، مفهوم واقعیت حاصل از انتقاد ارسطو از آموزش ایده ای افلاطون را زیر علامت سؤال قرار می دهد.
·    البته با جانبداری ضمنی از ایده افلاطونی.
·    امری که برای توسعه کل اسکولاستیک، عواقب مهمی به دنبال داشته است.

۱۱
·    زیرا پورفیریوس با عدم برخورد به راه حل ارسطوئی مسئله و با عدم موضعگیری صریح نسبت بدان، همه کسانی را که نظرات او را مرجع می دانستند و به سبب وضع ادبیات در دوران اسکولاستیک آغازین، باید هم مرجع قرار می دادند، از ارسطو کنده و به دامن افلاطون می اندازد.

۱۲
·    اسکولاستیک آغازین راه حل پورفیریوس را به مثابه راه حل درجه اولی با اشتیاق تمام به خدمت گرفت.

۱۳
·    بعدها اسکولاستیک واپسین، در تمامت خود، بارها مسئله یونیورسال ها را در وسعت و حدت بی سابقه ای در کانون بحث خود قرار داد.
·     آنسان که توسعه اسکولاستیک در مسیری طولانی با تاریخ کشمکش و مشاجره بر سر یونیورسال ها در قرون وسطی عجین شده است.

۱۴
·    این امر تصادفی نبود.
·    آنچه که در نظر اول، به مثابه مسئله ای معرفتی ـ نظری (مربوط به تئوری شناخت) راجع به واقعیت (واقعی بودن) عام جلوه می کردد، مسائل تئولوژیکی (فقهی) اساسی را مطرح می کرد، که برای کلیسای کاتولیکی، بالکل و برای سیستم متافیزیکی و دگم های کلیسائی، بالاخص، از اهمیت حیاتی ـ مماتی برخوردار بوده اند.

۱۵
·    چون انکار واقعیت عام، نهایتا به انکار واقعیت متعالی، یعنی نزدیکی مورد ادعای کلیسای کاتولیکی به خدا، منجرمی شد.
·    یعنی هیرارشی (سلسله مراتب) کلیسائی زاید و مطرود از آب در می آمد و کلیسا، به مثابه نهاد، بطورکلی، زیرعلامت سؤال قرار می گرفت.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر