۱۳۹۷ دی ۹, یکشنبه

مرکانتیلیسم (۲)


کولبرتیسم، کامرالیسم
بریگیته بورمایستر
برگردان
شین میم شین
 بریگیته بورمایستر
(متولد ۱۹۴۰)
دانشمند ادبیات، دکتر فلسفه، نویسنده، مترجم، محقق و مؤلف آثار بیشمار
عضو هیئت رئیسه کانون نویسندگان آلمان
عضور کمیته دفاع از نویسندگان زندانی
از آثار او:
آزادی، برابری، مالکیت
(مسائل تئوری دولت و تئوری جامعه در روشنگری فرانسه)
(۱۹۷۳)

۱۴
·      سیستم ارز که مارکس «اولین مترجم جهان مدرن» و «مادرسیستم» مرکانتیلیسم می نامد، بیانگر تئوریکی این انحلال اقتصاد طبیعی فئودالی بوسیله اقتصاد پولی و تجاری بوده است.

۱۵

·      (از آنجا که اکنون نتیجه نهائی تولید، پول بود ـ و در نتیجه تجارت، پول جهانی، بود ـ و پول ـ به نوبه خود ـ می توانست به هر کالائی تبدیل شود، پس میان پول و ثروت علامت تساوی گذاشته شد و گنج اندوزی (زر اندوزی، پول اندوزی) به عادی ترین آماج کردوکار اقتصادی مبدل شد.

۱۶
·      بنابرین، تئوری پول در کانون سیستم ارز قرار گرفت.

۱۷
·      یعنی تبدیل فراورده های تولیدی به کالا ـ در بازار جهانی ـ و تبدیل کالا به پول.

۱۸
·      مشخصه کل سیستم عبارت شد از ممنوع اعلام کردن بی چون و چرای خروج فلزات کمیاب و سکه از کشور.)

۱۹
·      پیدایش شیوه تولید جدید، یعنی شیوه تولید کاپیتالیستی ـ اما ـ فقط وابسته به اقتصاد پولی و تجارت نبود.

۲۰
·      زیرا پول و کالا از آغاز هنوز سرمایه محسوب نمی شوند.

۲۱
·      پول و کالا می بایستی ـ به قول مارکس ـ به سرمایه تبدیل شوند.

۲۲
·      شرط اصلی برای تشکیل رابطه ی سرمایه عبارت بود از دو قطبی شدن بازار کالا، یعنی جدا کردن مولدین بیواسطه از وسایل تولید.

۲۳
·      این روند تاریخی جدا سازی مولدین بیواسطه از وسایل تولید، به اصطلاح انباشت اولیه نامیده می شود.

۲۴
·      انباشت اولیه پیشتاریخ بیواسطه کاپیتالیسم (سرمایه داری) است.

۲۵
·      سرمایه پولی تشکیل شده از طریق تجارت و نزولخواری و غیره و تشکیل طبقه «آزاد» کارگران مزدبگیر از طریق سلب مالکیت، دو عنصر اصلی روند تبدیل «جامعه کشت و کار فئودالی» ـ به قول مارکس ـ به جامعه صنعتی بورژوائی محسوب می شوند که در تفکر مرکانتیلیست ها انعکاس می یابد.

۲۶
·      توسعه سیستم ارز و تبدیل آن به مرکانتیلیسم در انگلستان صورت می گیرد.

۲۷
·      مرکانتیلیسم ـ به مثابه اقتصاد سیاسی، بمثابه سیستم نگرش ها و تئوری های اقتصادی ـ در انگلستان تشکیل می شود.

۲۸
·      مرکانتیلیسم در فرانسه و آلمان فقط بمثابه سیستم اقدامات اقتصادی ـ سیاسی وجود داشته است.

۲۹
·      از این رو ست که مارکس نیز فقط اقتصاد دانان بورژوائی واقعی قرن هفدهم و هجدهم را مرکانتیلیست می نامد.

۳۰
·      انگلستان تنها کشور اروپائی بود که در آن، پیدایش سرمایه صنعتی با دوره طولانی فئودالیسم در حال فروپاشی قطع نشده بود.

۳۱
·      انگلستان اگرچه در قرن هفدهم و هجدهم هنوز یک کشور کشاورزی بود، اما طبقه زمینداران بزرگ ـ به قول مارکس ـ با «شرایط زندگی بورژوائی» نه در تضاد، بلکه «در انطباق کامل قرار داشته است.

۳۲
·      مالکیت ارضی طبقه زمینداران بزرگ، نه مالکیت فئودالی، بلکه مالکیت بورژوائی بوده است.

۳۳
·      طبقه زمینداران بزرگ از سوئی، جمعیت لازم برای کار در کارگاه های مانوفاکتور را در اختیار بورژوازی صنعتی می گذاشتند و از سوی دیگر قادر بودند که اراضی کشت را در اختیار توسعه ای قرار دهند که با سطح صنعت و تجارت انطباق دارد.

۳۴
·      از این رو، طبقه زمینداران بزرگ با بورژوازی، منافع مشترک داشتند و لذا متحد آن بوده اند.»

۳۵
·      دولت فئودالی ـ استبدادی انگلیس، قبل از انقلاب، سیاستی را پیشه کرده بود که برای توسعه سرمایه مناسب بود:

الف
·      از مستعمرات انگلیس که روز به روز بر تعدادشان افزوده می شد، مواد خام و مواد غذائی ارزانقیمت وارد انگلستان می شد.

ب
·      نیروی دریائی سلطنتی، انحصار تجاری انگلستان را در بخش اعظم جهان تضمین می نمود و انقلاب بورژوائی، ضامن قاطع سیاست اقتصادی باب طبع بورژوازی بود.

پ
·      بنا بر سطح توسعه اقتصادی (تجارت بسیار توسعه یافته و صنعت جوان)، مرکانتیلیست ها ـ عمدتا ـ اقتصاد دانان سرمایه تجاری بودند و ممنوعیت صدور پول با منافع عملی سرمایه تجاری در تضاد مستقیم قرار داشت.

ت
·      زیرا ـ آن سان که مرکانتیلیست های آغازین انگلیس استدلال می کردند ـ خروج پول از انگلستان ـ مثل هر کالای دیگر ـ در خدمت شکوفائی تجارت و تکثیر ثروت ملی بود. 

ث
·      برای اینکه از طریق کلاهبرداری و حقه بازی می توان قیمت های متفاوت در کشورهای دیگر را به نفع خود مورد بهره برداری قرار داد.

ج
·      درک مرکانتیلیسم از باروری تجارت، بنیادی بود.

ح
·      نگرش حسگرایانه ی بیواسطه  گردش سرمایه، نشان می داد که کالاها ارزان خریده و گرانتر فروخته می شوند.

خ
·      بدین طریق، این نظریه پا گرفت که سود در تجارت ـ بویژه در تجارت خارجی ـ حاصل می آید.

د
·      از این رو، تمامت سیاست اقتصادی مرکانتیلیستی در تبعیت آماج واحدی قرار داده شد و آن عبارت بود از تهیه بیلان تجاری اکتیو.

۱
·      (بیلان تجاری عبارت است از مقایسه ارزش صادرات و واردات اقتصاد ملی در دوره معین.

۲
·      بیلان تجاری دو نوع است:

الف
·      بیلان تجاری اکتیو، بیلانی است که در آن ارزش صادرات بیشتر از ارزش واردات است.

۲
·      بیلان تجاری پاسیو (منفعل)، بیلانی است که در آن ارزش واردات بیشتر از ارزش صادرات است. مترجم)

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر