کولبرتیسم، کامرالیسم
بریگیته بورمایستر
برگردان
شین میم شین
بریگیته بورمایستر
(متولد ۱۹۴۰)
دانشمند ادبیات، دکتر
فلسفه، نویسنده، مترجم، محقق و مؤلف آثار بیشمار
عضو هیئت رئیسه کانون
نویسندگان آلمان
عضور کمیته دفاع از
نویسندگان زندانی
از آثار او:
آزادی، برابری، مالکیت
(مسائل تئوری دولت و تئوری
جامعه در روشنگری فرانسه)
(۱۹۷۳)
۱۴
· سیستم ارز که مارکس
«اولین مترجم جهان مدرن» و «مادرسیستم» مرکانتیلیسم
می نامد، بیانگر تئوریکی این انحلال اقتصاد طبیعی فئودالی بوسیله اقتصاد پولی و
تجاری بوده است.
۱۵
· (از آنجا که اکنون نتیجه نهائی تولید، پول بود ـ
و در نتیجه تجارت، پول جهانی، بود ـ و پول ـ به نوبه خود ـ می توانست به هر کالائی
تبدیل شود، پس میان پول و ثروت علامت تساوی گذاشته شد و گنج اندوزی (زر اندوزی، پول اندوزی) به
عادی ترین آماج کردوکار اقتصادی مبدل شد.
۱۶
· بنابرین، تئوری پول در کانون سیستم ارز قرار
گرفت.
۱۷
· یعنی تبدیل فراورده های تولیدی به کالا ـ در
بازار جهانی ـ و تبدیل کالا به پول.
۱۸
· مشخصه کل سیستم عبارت شد از ممنوع اعلام کردن بی
چون و چرای خروج فلزات کمیاب و سکه از کشور.)
۱۹
· پیدایش شیوه تولید جدید، یعنی شیوه تولید
کاپیتالیستی ـ اما ـ فقط وابسته به اقتصاد پولی و تجارت نبود.
۲۰
· زیرا پول و کالا از آغاز هنوز سرمایه محسوب نمی
شوند.
۲۱
· پول و کالا می بایستی ـ به قول مارکس ـ به
سرمایه تبدیل شوند.
۲۲
· شرط اصلی برای تشکیل رابطه ی سرمایه عبارت بود
از دو قطبی شدن بازار کالا، یعنی جدا کردن مولدین بیواسطه از وسایل تولید.
۲۳
· این روند تاریخی جدا سازی مولدین بیواسطه از
وسایل تولید، به اصطلاح انباشت اولیه نامیده
می شود.
۲۴
· انباشت اولیه پیشتاریخ بیواسطه کاپیتالیسم (سرمایه داری) است.
۲۵
· سرمایه پولی تشکیل شده از طریق تجارت و
نزولخواری و غیره و تشکیل طبقه «آزاد» کارگران مزدبگیر از طریق سلب مالکیت، دو
عنصر اصلی روند تبدیل «جامعه کشت و کار فئودالی» ـ به قول مارکس ـ به جامعه صنعتی
بورژوائی محسوب می شوند که در تفکر مرکانتیلیست ها
انعکاس می یابد.
۲۶
· توسعه سیستم ارز و تبدیل آن به مرکانتیلیسم در انگلستان صورت می گیرد.
۲۷
· مرکانتیلیسم ـ به مثابه اقتصاد سیاسی، بمثابه سیستم نگرش ها
و تئوری های اقتصادی ـ در انگلستان تشکیل می شود.
۲۸
· مرکانتیلیسم در فرانسه و آلمان فقط بمثابه سیستم اقدامات
اقتصادی ـ سیاسی وجود داشته است.
۲۹
· از این رو ست که مارکس نیز فقط اقتصاد دانان بورژوائی واقعی قرن هفدهم و هجدهم
را مرکانتیلیست می نامد.
۳۰
· انگلستان تنها کشور اروپائی بود که در آن،
پیدایش سرمایه صنعتی با دوره طولانی فئودالیسم در
حال فروپاشی قطع نشده بود.
۳۱
· انگلستان اگرچه در قرن هفدهم و هجدهم هنوز یک
کشور کشاورزی بود، اما طبقه زمینداران بزرگ ـ به قول مارکس ـ با «شرایط زندگی
بورژوائی» نه در تضاد، بلکه «در انطباق کامل قرار داشته است.
۳۲
· مالکیت ارضی طبقه زمینداران بزرگ، نه مالکیت
فئودالی، بلکه مالکیت بورژوائی بوده است.
۳۳
· طبقه زمینداران بزرگ از سوئی، جمعیت لازم برای
کار در کارگاه های مانوفاکتور را در اختیار بورژوازی صنعتی می گذاشتند و از سوی
دیگر قادر بودند که اراضی کشت را در اختیار توسعه ای قرار دهند که با سطح صنعت و
تجارت انطباق دارد.
۳۴
· از این رو، طبقه زمینداران بزرگ با بورژوازی،
منافع مشترک داشتند و لذا متحد آن بوده اند.»
۳۵
· دولت فئودالی ـ استبدادی انگلیس، قبل از انقلاب، سیاستی را پیشه کرده
بود که برای توسعه سرمایه مناسب بود:
الف
· از مستعمرات انگلیس که روز به روز بر تعدادشان
افزوده می شد، مواد خام و مواد غذائی ارزانقیمت وارد انگلستان می شد.
ب
· نیروی دریائی سلطنتی، انحصار تجاری انگلستان را
در بخش اعظم جهان تضمین می نمود و انقلاب بورژوائی، ضامن قاطع سیاست اقتصادی باب
طبع بورژوازی بود.
پ
· بنا بر سطح توسعه اقتصادی (تجارت بسیار توسعه
یافته و صنعت جوان)، مرکانتیلیست ها ـ
عمدتا ـ اقتصاد دانان سرمایه تجاری بودند و ممنوعیت صدور پول با منافع عملی سرمایه
تجاری در تضاد مستقیم قرار داشت.
ت
· زیرا ـ آن سان که مرکانتیلیست
های آغازین انگلیس استدلال
می کردند ـ خروج پول از انگلستان ـ مثل هر کالای دیگر ـ در خدمت شکوفائی تجارت و
تکثیر ثروت ملی بود.
ث
· برای اینکه از طریق کلاهبرداری و حقه بازی می
توان قیمت های متفاوت در کشورهای دیگر را به نفع خود مورد بهره برداری قرار داد.
ج
· درک مرکانتیلیسم
از باروری تجارت، بنیادی بود.
ح
· نگرش حسگرایانه ی بیواسطه گردش سرمایه، نشان می داد که کالاها ارزان
خریده و گرانتر فروخته می شوند.
خ
· بدین طریق، این نظریه پا گرفت که سود در تجارت ـ
بویژه در تجارت خارجی ـ حاصل می آید.
د
· از این رو، تمامت سیاست
اقتصادی مرکانتیلیستی در
تبعیت آماج واحدی قرار داده شد و آن عبارت بود از تهیه بیلان تجاری اکتیو.
۱
· (بیلان تجاری
عبارت است از مقایسه ارزش صادرات و واردات اقتصاد ملی در دوره معین.
۲
· بیلان تجاری دو نوع است:
الف
· بیلان تجاری اکتیو، بیلانی است که در آن ارزش صادرات بیشتر از
ارزش واردات است.
۲
· بیلان تجاری پاسیو (منفعل)، بیلانی است که در آن ارزش واردات بیشتر از
ارزش صادرات است. مترجم)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر