۱۳۹۷ دی ۹, یکشنبه

تأملی در مقاله ی زنی راجع به زنان ایران (۵)


مقاله ای
 از
 ملکه محمدی 
(پورهرمزان)
زنان ایران
در دو انقلاب و دو انتخابات
منبع اصلی: مجله دنیا
(مجله "دنیا" شماره ۳ سال ۱۳۵۸)
 
  خلاصه شده و منتشر شده
 در
راه توده

ویرایش و تحلیل
از
ربابه نون
 
۱
مدعی می شوند که رضا شاه با کشف حجاب، 
به 
جنبش برابر خواهی زنان ایران 
یاری رساند. 
 
این یک توهم است، 
زیرا کشف حجاب هرگز موجب تحمل تشکل های زنان توسط رضاشاه نشد.

این برخورد ملکه محمدی به مسئله کشف حجاب
یکی از برخوردهای معیوب حزب توده ایران به مسائل مختلف است.
 
این برخورد ملکه محمدی
برخوردی سوبژکتیویستی است:
 
مسئله کشف حجاب
باید
به طور اوبژکتیو (عینی)
مورد تحلیل قرار گیرد.

درست به همان سان
که
مسئله حجاب
می بایستی 
مورد تحلیل عینی قرار گیرد.


حزب توده ایران
به هر دلیلی
هر دو
را
ماستمالی می کند:
 
هم
کشف حجاب
را
رلاتیویزه می کند.
(نسبیتی در آن وارد می سازد و از تحلیل مشخص و عینی اش فرار می کند)
و
هم
مسئله حجاب
را
به بهانه سمتگیری ضد امپریالیستی کذایی ارتجاع سیاه
تماتیزه نمی کند 
و
یا
حتی
به مراتب، بدتر
توجیه می کند.
 
چنین برخوردی
که
در همه زمینه ها تکرار می شود،
برای حزب طراز نوین طبقه کارگر
شرم انگیز است.
 
۲
مدعی می شوند که رضا شاه با کشف حجاب، 
به 
جنبش برابری خواهی زنان ایران 
یاری رساند. 
 
این یک توهم است، 
زیرا کشف حجاب هرگز موجب تحمل تشکل های زنان توسط رضاشاه نشد.
 
رضا شاه فاشیست
طبیعی است
که
تشکل توده ای زنان
را
تحمل نکند و در هم بکوبد.
 
کشف حجاب
اما
بی اعتنا به سوبژکت آن و بی اعتنا به فرمالیسم مربوطه
آب به آسیاب جنبش برابری خواهی زنان می ریزد.

چون
خود کشف حجاب و حضور فرمال زنان در جامعه
گام مهمی برای شروع تشکل و مبارزه است.

درست
به همان سان
که
حجاب
اقدامی آنتی فمینیستی و ارتجاعی ـ فوندامنتالیستی 
است.

۳
او 
ضمن سرکوب جنبش عمومی مردم، 
جنبش زنان
 را 
نیز
 سرکوب کرد، 
سازمان های واقعی زنان 
را 
برچید
 و 
مجمع زنان تملق گوی دربار بنام "کانون بانوان" 
را 
بر جای آنها نشاند.
 
بیشک.
 
همین کارها را مرجع تقلید رضا شاه
(آیة الله آدولف هیتلر)
هم
انجام داده بود.
 
ولی
این ربطی به کشف حجاب ندارد.
 
حتی
تشکیل همین کانون بانوان
در تحلیل نهایی
به نفع جنبش برابری خواهی زنان بوده است.
 
۴
در
زمان رضاشاه،
 زنان
 نه تنها نتوانستند از مبارزه خود در راه مشروطیت و حکومت قانون، 
میوه چینی کنند، 
بلکه محرومیت زنان ازحقوق اجتماعی صورت قانونی یافت.
رضا شاه
عضو و جزو اشرافیت فئودال
 بوده است.
 
رضا شاه
هیتلر فئودالیسم
 بوده است.
 
به همان سان 
که
خمینی و گربه نره و سید علی
یلسین و گربه چف و پوتین فئودالیسم 
هستند.
 
رضاشاه
به لحاظ طبقاتی
فرقی
با اشرافیت روحانی نداشته است.
 
شازده رضا
هم
به لحاظ طبقاتی
فرقی با طبقه حاکمه کنونی در طویله جماران ندارد.
 
۵
 قانون مدنی
 که 
در سال ۱۳۱۱ به تصویب رسید، 
میراث دوران رضا شاه است 
که 
فصل مربوط به حقوق خانواده آن 
با
 الهام از سنن قرون وسطائی، 
یاسای بردگی و بندگی زن است.
 
این دلیل بر صحت تحلیل ما ست.
 
رضا شاه 
به عنوان فئودال بزرگ
باید هم با الهام از سنن قرون وسطایی و در چارچوب فقه اسلامی (ایده ئولوژی فئودالیسم)
عمل کند.

انتظاری جز این از او
نه
رئالیستی است 
و 
نه
راسیونالیستی.
 
این هم ربطی به کشف حجاب ندارد.
 
۶
و
 قانون انتخابات زمان رضا شاه، 
زنان
 را 
در 
زمره مجانین، افراد نا بالغ و سفیه 
از
شرکت درانتخابات 
باز داشت.
 
انتظار دیگری 
از
رضاشاه نمی توان داشت.
 
زنان حتی در کشورهای موسوم به دموکراسی های غربی
تا
سال های ۱۹۶۰
حق انتخاب کردن و شدن نداشته اند.
 
بورژازی 
در رقابت با کشورهای سوسیالیستی
مجبور می شود که زنان را متظاهرانه آدم حساب کند 
و
پس از شکست سوسیالیسم
چنان وانمود کند
که
انگار
از بدو تشکیل جامعه بورژوایی
زنگرا بوده است.

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر