۱۳۹۷ دی ۴, سه‌شنبه

تأملی در مقاله ی زنی راجع به زنان ایران (۲)


مقاله ای
 از
 ملکه محمدی 
(پورهرمزان)
زنان ایران
در دو انقلاب و دو انتخابات
منبع اصلی: مجله دنیا
(مجله "دنیا" شماره ۳ سال ۱۳۵۸) خلاصه شده و منتشر شده
 در
راه توده

ویرایش و تحلیل
از
ربابه نون
 
۱
زنان ایران، 
ایستاده
 بر 
سنت نیرومند مبارزات خود 
برای آزادی، استقلال ملی و برابری حقوق ملی صد سال اخیر، 
درانقلاب (عنگلاب) بهمن ۵۷ 
رخسار درخشانی از خود به نقش کشیدند، 
که
 آن 
را 
می توان نوزائی زن ایرانی نامید.
 
ملکه محمدی
بسان دیگر رهبران حزب توده ایران
بی اعتنا به واقعیت عینی،
یعنی
به طرز سوبژکتیویستی
حکم صادر می کند.
 
ایراد اول این جمله او
انقلاب تصور و تصویر کردن عنگلاب است.
 
معلوم نیست
که
چگونه
شکست انقلاب سفید
را
و
 روی کار آمدن اشرافیت فئودال و روحانی و بورژوازی کثافت سنتی
را
نه،
شکست انقلاب بورژوایی سفید،
بلکه
پیروزی انقلاب خدا می داند، چی
قلمداد می کند.
 
تئوری
فقط تئوری نیست.
 
تئوری 
ضمنا
رهنمای عمل آدمی است.
 
عجز از تمیز انقلاب از عنگلاب
به
فاجعه می انجامد
و
انجامیده است.
 
این خطای تئوریکی خطیر حزب توده ایران
برای توده و جنبش کمونیستی ـ کارگری کشور
بسیار گران تمام شده است.
 
۲
زنان ایران، 
ایستاده
 بر 
سنت نیرومند مبارزات خود 
برای آزادی، استقلال ملی و برابری حقوق ملی صد سال اخیر، 
درانقلاب (عنگلاب) بهمن ۵۷ 
رخسار درخشانی از خود به نقش کشیدند، 
که
 آن 
را 
می توان نوزائی زن ایرانی نامید.
 
خطای دیگر مادر ستمدیده ما
هوموژن و همگون و یکپارچه تصور و تصویر کردن
زنان جامعه است:

معلوم نیست
که
مادرمان
با
اتکاء بر کدامین اسناد و مدارک و فاکت های عینی
به چنین نیتجه ای رسیده است.

نوزایی زن ایرانی
تصور و تصویر کردن عنگلاب اسلامی
چیزی جز وارونه اندیشی و وارونه بینی و وارونه نمایی نیست.

هر کور و کری
می بیند
که
پیروزی عنگلاب اسلامی
به معنی بر باد فنا رفتن کلیه دستاوردهای جنبش زنان ایران 
و
تحت ستم عریان و علنی قرار گرفتن زنان جامعه بوده است.

زنان
در
جریان پیروزی عنگلاب اسلامی
به هر دلیلی
عمدتا
نقش آنتی فمینیستی و ضد انقلابی
 بازی کرده اند.

فخر انگیز
برای جنبش زنان ایران
مقاومت زنان طرفدار انقلاب بورژوایی سفید
 بوده است.

حضور اعتراضی مادران انقلابی ما
در
خیابان ها
نشانه بارز توسعه فکری و فرهنگی آنان در اثر و در روند انقلاب بورژوایی سفید بوده است.

۳
بدون فداکاری و قهرمانی آنان
 سقوط شاه 
به ثمر نمی رسید.

درست است.

این ولی شرم انگیز است و نه فخر انگیز.

این نشانه بارز بی شعوری زنان ایران بوده است.

این
نوعی شلیک کردن بر ران خویش بوده است.

این
نوعی خودستیزی بوده است.

۴
 اما بی درنگ باید افزود 
که 
جنبش مبارزاتی زنان
 فقط در جریان این انقلاب مردمی (عنگلاب ضدمردمی) بود
 که 
توانست بر چنین قله رفیعی ازبلوغ و رشد دست یابد
 و 
به نوبه خود
 ویژگی هایی به انقلاب  (عنگلاب) ببخشد.
 
عجب جفنگیاتی!
 
شرکت زنان در شکست انقلاب سفید و حمایت آنان از ارتجاع سرخ و سیاه،
عینا و عملا
حرکتی ضد انقلابی و ضد زن بوده است.
 
زنان زحمتکش ایران به دلیل فقدان تشکیلات مستقل خویش،
یا
پاسیو مانده بودند
و
یا
به اوباش فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی
پیوسته بودند.
 
تنها بخش متشکل زنان در سازمان انقلابی - بورژوایی سفید بودند
که
با 
بقیه فرق داشتند
و
موضع مقاومت و مخالفت اتخاذ کرده بودند.

۵
بلوغ و ویژگی که در مقاطع مختلف طی ۳۰ سال گذشته  خود را نشان داده است.
 
این مقاله در سال ۱۳۵۸ انتشار یافته است.
 
منظور ملکه محمدی
از
«۳۰ سال گذشته» 
دوره سلطنت محمد رضا شاه است.

دلیل وارونه بینی مادرمان
توهم رهبری حزب توده ایران
نسبت به عنگلاب اسلامی بوده است.

این مسئله مستقلا مورد تحلیل قرار گرفته و قرار خواهد گرفت.
 
۶
برای نخستین باردر تاریخ مبارزات یکصد ساله ایران، 
زنان کارگر، دهقان، خانه دار، روشنفکر، دختران دانش آموز و دانشجو
 به صورت یک جنبش میلیونی فراگیر درانقلاب (عنگلاب) شرکت کردند.
 
شرکت زنان در جنبش ارتجاعی 
عمدتا
تحت تأثیر جو ارتجاعی و ضد انقلابی حاکم بوده است.
 
سوار بر توهم بوده است
و
نه
آگاهانه و اندیشیده.
 
مبارزات زنان در سال های ۳۰ 
تحت رهبری تشکیلات زنان حزب توده ایران
اصالت فمینیستی و انقلابی داشته است
و
نه
افتادن آنان به دنبال آخوندهای کثافت.
 
۷
 (ما همین حرکت یکپارچه را هم درانتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶ و هم در انتخابات خرداد ۱۳۸۸ شاهد شدیم.) 
 
این
تبصره
توسط دار و دسته راه توده
اضافه شده است.
 
جنبش جدید زنان
که
در دفاع از تهوع سبز اوج گرفت،
باید مستقلا مورد بحث قرار گیرد.
 
۸
شرکت زنان از جنبش تنباکو گرفته تا انقلاب مشروطیت 
و
 تا مبارزه علیه ارتجاع و برای برابری حقوق، 
در دوران پهلوی، 
از
 نظرکمی وکیفی 
به هیچ روی قابل سنجش با رویداد ۳۰ سال اخیر ایران نیست 
و
 این از ویژگی های مبارزه زنان در دوران (دوره) انقلاب (عنگلاب) ۵۷ است.
 
ملکه محمدی
میان محمدرضاشاه پس از کودتا 
و
محمد رضا شاه پس از پیرزوی انقلاب سفید
علامت تساوی می گذارد.
 
این
یکی از بدترین اشتباهات حزب توده ایران بوده است.
 
انقلاب سفید
ماهیت بورژوایی داشته است
و
فاقد خصلت آنتی فمینیستی بوده است.
 
آزادی بورژوایی ـ فرمال زنان
یکی از اصول اساسی انقلاب سفید بوده است.
 
یکی از بهانه های مخالفت اشرافیت فئودال و روحانی با انقلاب بورژوایی سفید
همین اصل آزادی زنان بوده است.
 
ملکه محمدی
نسبت به ارتجاع سیاه
چنان دچار توهم شده،
که
عاجز از در نظر گرفتن دستاوردهای فمینیستی انقلاب  سفید است.
 
این غفلت از دیدن واقعیت عینی جامعه
برای حزب توده ایران شرم انگیز است.

فخرانگیز
موضع فمینیستی صریح سازمان راه کارگر از همان روزهای نخست پیروزی ارتجاع بر انقلاب سفید
بوده است.

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر