جمعبندی
از
مسعود بهبودی
کلنجاری بر سر مفهوم خیانت
ممنون.
۱
مفاهیم
بسان منشئات شان
منحصر به فرد
هستند.
۲
یعنی قابل تعویض و جایگزینی نیستند.
۳
بدترین کار فرهنگ های لغات
علامت تساوی گذاشتن میان ده مفهوم متفاوت است.
۴
مفهوم سنگ
نتیجه تجرید انواع مختلف سنگ است.
۵
نمی توان گفت:
سنگ یعنی کله قندی که برای عقد صیغه به ضعیفه داده می شود.
۶
خیانت نمی تواند = دروغ باشد.
۷
خیانت نمی تواند = دفاع از منافع خود باشد.
و الی آخر.
۸
خیانت چیست؟
۹
در گوگول اعلی مال کربلا
آمده:
عدم وفاداری و خیانت را می‌توان زیر پا گذاشتن تعهدی نامید که فرد در رابطه‌ای دوسویه نسبت به آن مسئول بوده‌است،
این عدم تعهد می‌تواند عمدی یا غیرعمدی (؟) باشد،
این موضوع مطابق عرف فرهنگ در بیشتر جوامع موضوعی ناخوشایند است.
ویکی‌پدیا
۱۰
مترادفات شما با این تعریف معیوب گوگولیستی هم اصلا جور در نمی آیند.
۱۱
شما علام کرده اید:
در این مقطع که فشار فوق الطاقه ای بر مردم تحمیل میشود ، منازعه بین سلطنت طلب و چپ گرا و راست گرا و سایر نیروهای اپوزیسیون خیانت بخود و ملت و مملکت محسوب میشود.
۱۲
با چه تعریفی از مفهوم خیانت
به این ادعای مطلقا خرافی و ضد علمی و ضد منطقی (بحث پس از مرگ شیخ) رسیده اید؟
۱۳
ما در صدد کار بر روی این مفهومیم.
ضمنا مدیون شما هستیم.
عمرتان دراز باد.
اولیگارشی مالی
یکی از اقشار طبقه سرمایه داران (بورژوازی) است
و
فرق ماهوی با اقشار دیگر آن ندارد.
از طبقه تا نماینده
۱
آره.
حق با شما ست.
تعیین کننده
ولی طبقه حاکمه است .
۲
هنر
کشف ماهیت طبقه حاکمه است.
نه
حمله به این مهره و آن مزدور
۳
خمینی تعیین کننده نبوده.
۴
خمینی و اجامر
مأموران طبقه حاکمه اند.
۵
طبقه حاکمه از چه کسانی تشکیل شده است؟
۶
خمینی
شاید خیال کند که خودش تصمیم گرفته که پارسایان توده را زجرکش کند
رسوا کند
بی آبرو کند
شقه شقه کند
و در خاوران های آشکار و نهان
جلوی ددان درنده بیندازد.
۷
دستور
ولی از طبقه حاکمه ملی و بین المللی صادر می شود.
۸
میر حسین موسوی
لاشخورالدوله دیلمی
در شب عاشورای توده
پس از عرعر کوسه رفسنجان
در تله ویزیون جهنم جماران
ظاهر شد
و
رو به طبقه حاکمه بین المللی
کرد و گفت:
ما به عهد خود وفا کردیم
شما هم اجر ما را فراموش نکنید.
گرد ها و گردو ها
ممنون
نکاتی دیگر.
۱
تعیین کننده ی روبنای ایده ئولوژیکی
زیربنای اقتصادی است
و نه فرماسیون اقتصادی (آن سان که شما نوشته اید).
۲
چون فرماسیون اقتصادی دربرگیرنده روبنای ایده ئولوژیکی نیز است.
۳
ثانیا سلطنت فرم است.
۴
تعیین کننده
در
دیالک تیک فرم و محتوا
اما محتوا ست.
۵
مثال:
هم
در انگلستان امپریالیستی
فرم سلطنت
هست
هم
در اسپانیا
هم
در تایلند
و
هم
در نپال عهد بوقی.
۶
محتواهای این فرم واحد در این کشورها
اما بکلی متفاوت و متضاد اند.
۷
سلطنت
دیگر
پیوند قرون وسطایی با مذهب را ندارد.
۸
مذهب عملا حذف شده است.
مراجعه کنید به مذهب به مثابه اوتوپی
که
ما
همین روزها ترجمه و منتشر می کنیم.
۹
آنچه به عنوان مذهب
مد شده
پوسته توخالی و تهوع آوری از مذهب است.
۱۰
فوندامنتالیسم شیعی و سنی
به همان اندازه مذهبی اند
که
فاشیسم و کوکلوس کلانیسم و میلیتاریسم مذهبی اند.
۱۱
ستون فقرات مذهب
هومانیسم است
ترحم به همنوع است
حمایت از ضعفا ست
۱۲
در وحشت خانه اوین جماران
پیران ۶۰، ۷۰، ۸۰ ساله پرولتاریا را
دست بند قپانی می زنند و آش و لاش و لاشه می کنند.
۱۳
پاکان و پارسایان بی چون و چرای جهان را
بی شرمانه
به توبه وامی دارند
رسوا می کنند
بعد اعدام می کنند
۱۴
چه بسا شقه شقه می کنند و جلوی ددان درنده تر از خود می اندازند.
۱۵
این کارها
تضاد آشتی ناپذیر با مذهب دارند.
اگرچه به نام خدا و رسول و ائمه صورت می گیرند.
۱۶
ثالثا
مذهب فرمی از شعور جامعه ای است و تعیین کننده ی شعور جامعه ای
وجود جامعه ای است.
۱۷
یعنی دین در افغانستان فئودالی با دین در انگلستان امپریالیستی دو چیز بکلی متفاوت اند.
۱۸
دین ضمنا ایده ئولوژی است
۱۹
ایده ئولوژی اما چیزی طبقاتی است.
۲۰
یعنی دین دهقانان و پیشه وران و دیگر زحمتکشان با دین اشرافیت فئودال و روحانی و تجار و غیره
از زمین تا آسمان تفاوت دارد.
امام زمان به نظر دهقانان
اگر بیاید
چوب در ماتحت آخوندها خواهد کرد.
قبل از همه گردن کلفت این لاشخورها را خواهد زد.
۲۱
شاه پس از انقلاب سفید
اصولا و اساسا
ضد روحانی و ضد مسجد و منبر و محراب بوده است.
۲۲
از دید بورژوازی مدرن
روحانیان مشتی گدا محسوب می شوند.
۲۳
شاه می دید که امپریالیسم زیرپایش را خالی می کند.
۲۴
از هیئت امریکایی
پس از دیدارشان با اجامر جماران
پرسید:
با متحدین جدیدتان به توافق رسیدید؟
۲۵
شاه در مصاحبه هایش
از خمینی به مثابه عن اجوکیتد (بیسواد) نام می برد و اعلام می دارد
که روی کار آمدن این زباله ها
با حمایت امپریالیسم
صورت گرفته است.
۲۶
اگر تیز بیندیشیم
مدافع انقلاب سفید
اتحاد شوروی بوده است
با اینکه شاه پرچم ضد کمونیستی و ضد شوروی برافراشته بوده است.
۲۷
شمس الدین بدیع
همسر ژاله اصفهانی
در خاطراتش نوشته است
و سران حزب توده ایران هم می دانستند.
۲۸
ایراد احزاب برادر
عدم مداخله
در
نظر و خط مشی و سیاست یکدیگر بوده است.
۲۹
وابستگی حزب توده ایران به دیگر احزاب توده ای جهان
تهمت بی شرمانه ای بیش نیست.
۳۰
ای کاش چنین بود
و
احزاب توده ای
همدیگر را اصلاح می کردند و اینهمه اشتباه نمی کردند.
۳۱
آلنده
به
هشدارهای کاسترو
حتی تره خرد نکرد
و
بر سرش آن آمد که بر سر حزب توده ایران آمده است.
۳۲
خمینی و خامنه ای و غیره = پینوچه و نوچه هایش
شعری زورکی و خرکی
۱
این زباله
نه شعریت دارد و نه شعوریت
۲
ژرف اندیشان
جوجه ها را در اواخر پاییز می شمارند.
۳
گاهی تمکین به کسی نه به خاطر هوس کذایی ،
بلکه
چه بسا به خاطر عشقی عظیم به امر پیشرفت جامعه ای است
۴
دل خوش کردن به دیالک تیک ظاهرگرایی
کسب و کار خران است و نه خردگرایان
۵
می توان در شوی تله ویزیونی دشمن
به عنوان تواب ظاهر شد
و
ضمنا
دست به روشنگری علمی و انقلابی زد
و
خنجر بر ستون فقرات دشمن رویاند
دیالک تیک «هرگز توده ای نبودن» و «عمیقا توده ای بودن»
۱
این بدان معنی است
که
حزب توده در هر کشوری
دیالک تیکی از واقعیت و ایده ئولوژی است.
۲
پیوند ایده ئولوژیکی با حزب توده
با شیر مادر اندر می شود و با کفن و دفن بدر می شود.
۳
قوت و عظمت حزب توده
همزمان
در
هسته و حاشیه است.
۴
خدمات عظیم به روشنگری
فقط توسط تشکیلات حزبی صورت نمی گیرد.
۵
بلکه
چه بسا
در حواشی تشکیلات حزبی صورت می گیرد.
۶
این در طبیعت ایده ئولوژی است
که
در ذره ذره جامعه تجلی یابد.
۷
مثلا در هنر (بویژه در پوئه تیک)
در اتیک (اخلاق)
در استه تیک
و
الی آخر
عشق مادر و پدر نسبت به فرزند
(حتی در بین جانوران)
عشقی غریزی و طبیعی
از سویی
و
عشق مولد به مولود (جامعه ای)
از سوی دیگر است.
به همین دلیل قوی ترین عشق است.
دیالک تیک شاه و شیخ
۱
آره.
ما شاید بیش از ۲۰۰ تحلیل
به بهانه های مختلف
در این زمینه منتشر کرده باشیم.
۲
فقط اجنه خوانده اند.
۳
عمرشان دراز باد که امید سگان توده اند.
۴
شاه
و
به عبارت دقیقتر
بورژوازی مدرن
با نفی فئودالیسم
یعنی در اثر انقلاب سفید
جامعه
را
پله ای بالاتر می برد.
۵
جنبش فئودالی ـ فوندامنتالیستی و آوانتوریستی ـ نیهلیستی ـ فاشیستی
پس از پیروزی این انقلاب بورژوایی بزرگ
شروع می شود.
۶
جبهه ارتجاع سرخ و سیاه تحت بیرق های رنگارنگ تشکیل می شود.
۷
همه از دم از جلال آل احمد تا احمد شاملو
از بهرنگ تا پویان
از ساعدی تا جزنی
از رضایی تا رجوی
از خمینی تا شریعتی
آب به آسیاب فئودالیسم می ریزند
تا
رستاوراسیون امکان پذیر گردد و امکان پذیر می گردد.
۸
انقلاب سفید
به معنی اجرای مفاد بخش ضد فئودالی برنامه حزب توده ایران است
۹
توده ای ها هم درست به همین دلیل
با درایت خاصی
به دفاع از انقلاب سفید برمی خیزند.
بخش مهمی از کادر های فکری انقلاب سفید
توده ای بوده اند.
۱۰
شاملو شعری در چالش نظری با همکار توده ای اش سروده که خیلی طرفدار دارد:
این گول بین که
خورشید را گذاشته و با ساعت شماطه دار خویش ...
۱۱
ما این زباله ها را تحلیل و منتشر کرده ایم
امتنان از اجنه که خوانده اند.
۱۲
بورژوازی مدرن اما
با بورژوازی آغازین تفاوت و حتی تضاد دارد.
۱۳
به همین دلیل
هم
خطاهای خطیری صورت می گیرند و انقلاب بورژوایی تازه پا شکست می خورد و اشرافیت فئودال و روحانی هار
مجددا به قدرت می رسد و فاجعه می آفریند.
۱۴
به همین دلیل بخشی از رهبری حزب توده ایران که پس از انقلاب سفید به وطن برمی گردند تا بر ضد اشرافیت فئودال و روحانی هار به حمایت از انقلاب برخیزند
اعدام می شوند.
۱۵
این شاه و حامیان امپریالیستی اش بوده اند که حزب توده ایران را به دامن اشرافیت فئودال و روحانی هار هل می دهند و تبر بر ریشه انقلاب سفید فرود می آورند.
۱۶
درد در این زمینه
یکی دو تا نیست.
دیالک تیک فرم و محتوا
سایه : من هرگز توده ای نبوده ام
گفتن این حرف در این اوضاع ، به نظرم زوال عقل و پیری است.
حریف ساده لوح
۱
سایه
که سایه معمولی نیست.
۲
سایه
فیلسوف بی ریا و بی ادعای توده است.
۳
منظور سایه
عضویت صوری و فرمال در حرب توده ایران
است.
۴
و گرنه
در و دیوار می داند
که
سایه
تجسم زلال حزب توده ایران و احزاب توده جهان است.
۵
تک تک سلول های اندام سایه
توده ای است.
به ستوه آمده ایم.
پیشه وری کجایی؟
آه
خداوندا
آیا دولت اسلامی معاویه بیشتر ستمگر بوده یا این که دولت اسلامی حسن روحانی این همه ستمگر است؟
حریف
۱
دولت
مفهوم دقیق و درستی نیست.
۲
دولت چیست؟
۳
دولت
چماق طبقه حاکمه است.
۴
پیش به سوی افشای طبقه حاکمه و براندازی طبقه حاکمه و تعویض طبقه حاکمه.
۵
تعویض دولت
که
کاری ندارد.
۶
پیش به سوی تمرین و آموزش تفکر مفهومی
و
خروج از ساده لوحی
عمر خیام
در مجموع
۱۵ رباعی سروده که در کتابخانه و یا موزه شهر وین اطریش حریفی دیده است.
۱
ما
بیش از ۶۰ رباعی
را
تحلیل و منتشر کرده ایم
که به نام او منتشر شده اند
۲
کسروی صلواة الله علیه
در نقد رباعیات خیام
به طعنه و طنز و تمسخر می پرسد:
کار بهتری
ای علامه
جز عرق خوری به نظرت نرسید؟
آخرین سخنان فیدل کاسترو
۱
بعد از مرگم
جنازه ام را بسوزانید
چون با دفن کردنم دو مترمربع زمین میهنم ضایع میشود
۲
ﺑه ﻨﺎﻡ ﻣﻦ ﻫﻴﭻ ﭼﻴﺰ ﺭا نامگذاری ﻧﻜﻨﻴﺪ
۳
به ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺑﮕﻮﻳﻴﺪ ﻛﻪ ﻓﻘﻄ اﺯ ﻛﻠﻤﻪ ﻓﻴﺪﻝ استفاده کند.
چون ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻳﻚ اﻧﻘﻼﺑﻲ ﺑﺎﻳﺪ فروتن و خادم خلق ﺑﺎﺷﺪ
ﻳﻚ ﻣﺰﺭﻋﻪ ۲۰۰۰ مترمربعی ﻛﻮﭼﻚ ﺩاﺭﻡ
ﺁﻧ ﺮا ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺷﮕﺎﻩ ﻓﺮﺯﻧﺪاﻥ اﻧﻘﻼﺑﻲ ﻭﻃﻦ ﺑﺴﺎﺯﻳﺪ
ﻭﻧﺎﻣﺶ ﺭا ﻛﻮﺑﺎی ﻧﻮﻳﻦ ﺑﮕﺬاﺭﻳﺪ
۴
ﺩﺭ ﺣﺴﺎﺏ ﺑﺎﻧﻜﻲ اﻡ ﺷﺼﺖ ﻫﺰاﺭ ﭘﻮﻝ ﻛﻮﺑﺎ ﺩاﺭﻡ
ﻣﻌﺎﺩﻝ ﻣﻌﺎﺩﻝ ﺳﻪ ﻫﺰاﺭ ﺭﻭﺑﻞ ﺭﻭﺳﻲ
ﺁﻥ ﭘﻮﻝ ﺭا ﺑﻪ ﻓﻘﻴﺮ ﺗﺮﻳﻦ ﻓﺮﺩ ﺷﻬﺮ اﮔﺮ ﻳﺎﻓﺘﻴﺪ ﺑﺪﻫﻴﺪ
ﻭﺑﻪ اﻭ ﺑﮕﻮیید
ﺭﻭﺯﻱ ﺩﻭﺑﺎﺭ ﺳﻴﮕﺎﺭ ﺭا ﺁﺗﺶ ﺯﻧﺪ
تا ﺑﻌﺪ اﺯ ﻣﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺪاﻧﻨﺪ ﺣﺘﻲ ﺳﻴﮕﺎﺭ ﺑه ﻤﻦ ﻭﻓﺎ ﻧﻜﺮﺩ
۵
ﺑﻪ ﻫﻴﭻ ﻓﺮﺯﻧﺪ اﻧﻘﻼﺑﻲ اﻳﻦ ﻭﻃﻦ اﺟﺎﺯﻩ ﻧﺪﻫﻴﺪ ﺩﺳﺖ بیگانه ﺭا ﺑﺒﻮﺳﺪ
اﮔﺮ ﺑﻮﺳﻴﺪ اﺯ ﻛﺸﻮﺭ ﺑﻴﺮﻭﻧﺶ ﻛﻨﻴﺪ
۶
ﺑﻪ ﺩﻛﺘﺮﻡ
تکلیفی تعیین کرده ام
ﻣﺎﻧﻊ ﻛﺎﺭﺵ ﻧﺸﻮﻳﺪ
ﺯﻳﺮا ﺑﺮاﻱ ﻛﺸﻒ ﻋﻘﻞ ﺳﻠﻴﻢ ﻓﺮﺯﻧﺪاﻥ اﻧﻘﻼﺑﻲ اﻳﻦ ﻭﻃﻦ ﻛﺎﺭﻱ ﺧﻮاﻫﺪ ﻛﺮﺩ
۷
روی ﻟﺒﺎﺱ ﻫﺎﻳﻢ
ﺑﻌﺪ مرگم
ﭼﺎﺩﺭ ﺳﻔﻴﺪی بیندازید
ﺗﺎ ﻫﻤﻪ ﺑﺪاﻧﻨﺪ که رئیس کشورشان
ﻛﻔﻦ ﭘﻮﺵ ﺷﺪ
تعویض مفاهیم
به مثابه ترفندی دیرآشنا
۱
این جفنگ حریف
دقیقا همان دروغ طبقه حاکمه است.
۲
مفهوم استثمار
در
این دروغ
با
مفهوم دزدی
تعویض می شود.
۳
مارکس
در چالش نظری
با
رئیس آنارشیسم
به افشای این دروغ برخاسته است.
یادش به یاد باد
پیر پرولتاریا
رفیق به چه معنی است؟
۱
ما با ۴ نوع رابطه میان ـ انسانی سر و کار داریم:
الف
آشنایی
ب
عشق
پ
دوستی
ت
رفاقت
۲
رفاقت رابطه فوق العاده کمیاب و فوق العاده ارجمندی است.
۳
روی این مفهوم
باید کار فکری عمیق صورت گیرد.
۴
در مفهوم رفاقت
همه عناصر ماهوی آشنایی و عشق و دوستی
تجرید می یابند
و تعمیق می یابند.
۵
پیدا کردن دوست
مستلزم پیش شرط های طبقاتی است.
رعیت و عمله نمی توانند با اشراف زاده و بورژوا دوست شود.
۶
پیدا کردن رفیق
گذار از پیش شرط های عینی ـ طبقاتی
به
شرایط عملی ـ سیاسی است.
۷
با رفاقت
رزم طبقاتی گره می خورد.
۸
عشق
در رفاقت
تجلی غنی نوینی کسب می کند.
۹
مثال
حفظ اسرار تحت شکنجه و آزار
مثلا
پرهیز اکید از معرفی همرزم
به برکت چنین عشق نیرومندی
میسر می شود.
۱۰
مبارز انقلابی
چه بسا
خودکشی می کند
تا
رفیقش
لو نرود
و تحت شکنجه و آزار قرار نگیرد.
۱۱
رفیق حتی در کره مریخ یافت نمی شود
تا سوار خر پرنده شویم و به دیدارش برویم
و
نماز جماعتی با رفقا بخوانیم
و
ضمنا
کیف خر کنیم.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر