۱۳۹۷ آبان ۱۰, پنجشنبه

تأملی در لاطائلات سید جواد طباطبایی (۳)


سید جواد طباطبایی
(۱۹۴۵)
  استاد و پژوهشگر ایرانی در زمینهٔ فلسفه و تاریخ و سیاست 
  عضو سابق هیئت علمی و معاون پژوهشی دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران 
  از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۵ مشغول تدریس در مؤسسه مطالعات سیاسی-اقتصادی «پرسش» 
  در حال حاضر مدیر گروه فلسفهٔ مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی
تحصیلکرده
در
  دانشگاه پانتئون- سوربن، دانشگاه تهران

ویرایش و تحلیل
از
 ربابه نون

۱
کلمه‌ دموکراسی
 اگر درست فهمیده شود،
 نقطه مقابل مردم سالاری
 است.
 
کلمه‌ مونارشی یا مونارکی به معنای سلطنت، 
الیگارشی به معنای حکومت گروه متنفذ و صاحب مال و منال است 
ولی
 «آریستوکراسی» 
به معنای نظام اشرافی و آدم‌ های با فضیلت و بهترین‌ ها 
ست. 
ارسطو می‌ گوید:
 آریستوکراسی به معنای بهترین مردمان است.
 
اساتید دانش کاه  های طویله جمکران
کلمه می بینند و بس.
 
کلمه دموکراسی = کلمه مردم سالاری
کلمه مونارشی = کلمه سطل ننه ات طلب
کلمه اولیگارشی = کلمات حکومت گروهی متنفذ و صاحب مال و منال
کلمه آریستوکراسی = کلمه نظام اشرافی = کلمات آدم های با فضیلت = کلمه بهترین ها

۲
کلمه 
 برای اساتید دانش کاه های طویله جمکران
تنها وسیله تعیین کننده برای تحلیل است.
 
اساتید 
هرگز از خود نمی پرسند 
که 
کلمه چیست؟
 
کلمه از کجا آمده است؟
 
آغازگاه شناخت قرار دادن کلمه
 به چه دلیل است 
به چه معنی است 
و
 دال بر چیست؟
 
۳
متخصصان زبان یونانی
 توضیح داده اند 
که
 کلمه‌ دموکراسی 
بر مبنای الگوی آریستوکراسی ساخته 
و 
دیرتر از کلماتی چون مونارکی یا مونارشی 
در زبان یونانی ظاهر شده است. 
 
اکنون تحلیل بند تنبانی ـ بند کلماتی دموکراسی = مردم سالاری
شروع می شود.
 
اگر می خواهی بدانی دموکراسی چیست و چرا نقیض مردم سالاری است،
پس سیر و سرگذشت کلمه دموکراسی
را
از
زبان متخصصان زبان یونانی
بشنو.
 
متخصصان زبان یونانی
گفته اند
که
کلمه دموکراسی
در
خیاطی یونانیان
 بنا بر الگوی کلمه اریستوکراسی
بریده شده است.
 
ضمنا
گفته اند
که
دهه ها و یا سده ها
بعد از کلمه مونارشی = سطل ننه ات طلب
در
زبان یونانی
ظاهر شده است.
 
زنده باد متخصصان زبان یونانی و اساتید دانش کاه های عیرانی.
 
تحلیل اعلی مال کربلی به همین می گویند.
 
۴
متخصصان زبان یونانی
 توضیح داده اند 
که
 کلمه‌ دموکراسی 
بر مبنای الگوی آریستوکراسی ساخته 
و 
دیرتر از کلماتی چون مونارکی یا مونارشی 
در زبان یونانی ظاهر شده است. 
 
سؤال این است
که
چرا کسی از پامنبری های اساتید نمی پرسد:
دلیل تشکیل کلمه دموکراسی
 پس از تشکیل کلمات مونارشی و اریستوکراسی 
چیست؟

ضمنا
کلمه چیست و چگونه تشکیل می شود؟

آخر
این چه دانش کاه فلسفه  است
که
 نه،
 استاد فلسفه
از زاد و ولد کلمه
خبر دارد
و 
نه،
دانشجوی درس فلسفه.
 
۵
در زبان یونانی برای «فرمانروایی» دو فعل داریم، 
یکی «کراتِین» و دیگری «آرخِین». 
 
تا مرگ شیخ خاین
تحلیل ادامه دارد.
 
آنهم
چه تحلیلی:
 
وقتی پامنبری ها فهمیدند 
که
زادروز  کلمه دموکراسی 
سالها پس از زادروز کلمات مونارشی و اریستوکراسی است،
استاد
می رود سر کلمه فرمانروایی.
 
سؤال ناقابل از اساتید:
این کلمه فرمانروایی
دیگر از کجا آمده است؟
 
اصلا
چه ربطی به دموکراسی دارد؟
 
کسی باید به سراغ کلمه فرمانروایی برود
که
دموکراسی
را
بسان امیر حسین آریانپور
به غلط
مردم فرمایی و یا مردم سالاری و یا حکومت مردم
ترجمه کند
و
نه
کسی که هنوز ترجمه ای از این کلمه سحرآمیز 
عرضه نکرده است.
 
۶
در زبان یونانی برای «فرمانروایی» دو فعل داریم، 
یکی «کراتِین» و دیگری «آرخِین»: 
دومی
 یعنی با تحکم فرمان راندن
 به عبارت دیگر 
سلطه برقرار کردن،
 حکومت کردن.
 
اما
 اولی
 کمی متفاوت است،
 فرمان راندن بی‌ تحکم را نشان می‌ دهد.
 
فرمانروایی چیست؟
 
برای تعریف فرمانروایی و هر چیز دیگر
چه باید کرد؟
 
آیا 
باید دنبال افعالی در زبان یونانی گشت؟
 
یعنی
اگر
کسی زبان یونانی را بسان اساتید علامه جماران نداند،
نمی تواند تعریفی از فرمانروایی عرضه دارد؟
 
فرمانروایی 
بنا بر افعال مربوطه در زبان یونانی
 به دو دسته تقسیم می شود:
 
الف
فرمان راندن با تحکم

ب
فرمان راندن بی تحکم.

تحکم 
به چه معنی است؟

تحکم
یعنی
حکم‌ کردن
 حکومت‌ کردن‌ به زور
فرمانروایی
 زورگویی
   زور گفتن
 تعدی کردن 
 داوری کردن
 قضاوت عادلانه کردن 
  فتوای شرعی دادن 

 
فرض کنیم 
که
منظور یونانی ها
از
تحکم
حکومت با زور 
بوده است.

مگر می توان بدون زور اعمال اوتوریته کرد؟
حکومت کردن پیشکش.

حتی
در خانواده
مادر و پدر
برای اعمال اوتوریته
به تحکم و زورگویی نیاز دارند.
 
بندرت می توان کودکی پیدا کرد
که
حاضر باشد
که
از خواب شیرین سحرگاهی دل برکند 
و
 زیر برف و باران
 راه مدرسه در پیش گیرد.
  
خوب
این دو نوع فرضی و اوتوپیکی حکومت 
چه ربطی به دموکراسی دارند؟

۷ 
شما وقتی کلمه‌ مونارشی یا مونارکی را نگاه می‌ کنید 
این از آرخِین گرفته شده است، 
یعنی برقراری سلطه یک نفر بر دیگران.
 
عجب اجامری در طویله جماران کرسی استادی را غصب کرده اند:
ما
خیلی هم زور می زنیم 
ولی
قسم به قبر قمر بنی هاشم
 در کلمه مونارشی و یا مونارکی و یا سطل ننه ات طلب
کمترین نشانی از آرخین = با تحکم حکومت کردن نمی یابیم.
 
حتما
حریف 
ذره بینی در اختیار دارد.
 
۸
این بدان معنی است
که
اساتید دانش کاه ها
حتی به متد بند تنبانی ـ بند کلماتی خویش
 پای بند نیستند.

چون
در 
این تحریف مونارشی
چیزی در کلمه نمی یابند،
ره افسانه می زنند.

۹
الیگارشی هم از آرخِین آمده است.
 
از کجا معلوم است که کلمه اولیگارشی هم بسان کلمه مونارشی
از
کلمه آرخین آمده است؟
 
حداقل
قسمی به قبر قمری بخور تا قانع شویم.
 
۱۰
تنها آریستوکراسی از کلمات قدیمی‌ تر با کراتِین آمده است،
 
خیلی خیلی ممنون.
 
اولا
این جفنگجمله به چه معنی است؟
 
تنها اریستوکراسی از کلمات قدیمی تر
با
کراتین امده است؟
 
ثانیا
از کجا به این مسئله پی می توان برد؟
 
آخر
لامصبا
حداقل دلیلی، سندی و یا مدرکی عرضه دارید
 تا خلایق خواهی نخواهی خر شوند و قبول کنند.
 
 ۱۱
به عبارت دیگر 
به گفته ارسطو، 
حکومت اشراف، در واقع حکومت بهترین مردمان و فرمان راندن توأم با عدالت است.
 
 عجب دلیل قوی مقوی ئی.
 
چون
ارسطو گفته که حکومت اشراف
حکومت بهترین مردمان است و ضمنا فرمان راندن توأم با عدالت است،
پس نتیجه می گیریم
که
تنها آریستوکراسی از کلمات قدیمی‌ تر با کراتِین آمده است 
 
بیا
و
کشتی ما در شط شراب انداز
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر