شین میم شین
نه اندیشه
مادرزاد وجود دارد
و
نه اندیشیدن
مادرزادی.
اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار
فراگرفت.
۱
نه هرجای مرکب توان تاختن
که جاها سپر
باید انداختن
معنی تحت اللفظی:
همه جا نمی توان اسب تاخت.
بعضی جاها باید تسلیم شد.
سؤال
مبارزه بی امان سعدی و حدود
یکصد سال بعد، حافظ با اهل طریق و عرفان
از همین نکته سرچشمه می گیرد.
وگرنه هم سعدی و هم حافظ
بخش اعظم الف (خردستیزی) عرفان را نه تنها
قبول دارند، بلکه وسیعا تبلیغ می کنند.
جواب
مبارزه بی امان سعدی و حدود
یکصد سال بعد، حافظ با اهل طریق و عرفان
از همین نکته سرچشمه می گیرد.
وگرنه هم سعدی و هم حافظ
بخش اعظم ایراسیونالیسم (خردستیزی) عرفان
را نه تنها قبول دارند، بلکه
وسیعا تبلیغ می کنند.
جامعه ـ تئوری سعدی و بویژه
حافظ
از سر تا پا ایراسیونالیستی
و خردستیز است.
موضع سعدی راجع به شناخت خدا،
همان موضعی است که شیخ محمود شبستری
ـ عارف معاصر
سعدی در آذربایجان ـ
اتخاذ کرده است:
شیخ محمود شبستری «گلشن راز»
در آلا فکر کردن
شرط راه است
ولی در ذات حق
محض گناه است.
معنی تحت
اللفظی:
اندیشیدن در هر
زمینه ای
به راهیابی منجر
می شود.
ولی
اندیشیدن در
زمینه خدا
گناه محض
است.
سؤال
دلیل این رهنمود شیخ شبستر روشن
است :
اندیشیدن راجع به خدا همان
و
ت در وجود او همان.
جواب
دلیل این رهنمود شیخ شبستر روشن
است :
اندیشیدن راجع به خدا همان
و
تردید در وجود او همان.
۲
نه هرجای مرکب
توان تاختن
که جاها سپر
باید انداختن
سعدی با اعلام عجز انسان از
شناخت ذات حق،
وارد موضع معرفتی ـ نظری
معروف به ندانمگرائی (اگنوستیسیسم) می شود.
ندانمگرائی سعدی در موارد دیگر،
ندانمگرائی نیم بند و ناپیگیر
است،
که
به جای خود مورد بحث قرار خواهد گرفت.
حافظ این گرایش معرفتی ـ
نظری سعدی را از آن خود می کند و تمامت سیستم فلسفی خود
را
بر آن استوار می سازد.
حافظ
ندانمگرای قاطع، پیگیر و تمام عیار
است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر