۱۳۹۷ آبان ۲۸, دوشنبه

قید و بند های عشق ـ عشق در قید و بندها (۱۰)


مارتین بلومن تریت

قید و بند های عشق ـ عشق در قید و بندها
راجع به آنتروپولوژی منفی روابط عاشقانه

برگردان
شین میم شین 

۱۹
بی اعتنا به اینکه تاریخ روانکاوی
در
خطوط وسیعش
پیشرفت انتقادی کمپلکس اودیپوس است،
زنان
را
بیشتر از هر تئوری دیگر
به خود مشغول داشته است.

۲۰
تمایل موقتی تئوری فمینیستی به میتولوژیزاسیون مجدد (اسطوره کردن مجدد) زن و چیزواره سازی زن
نیز
به توپ اعتراض بسته شده است.

برای اینکه
پدرسالاری
کماکان
سیستم اجتماعی ئی است
که
در آن
زنان نیز وجود مردانه دارند.

آنهم
نه
فقط
به عنوان نیروی تاریخی مستور.

۲۱
اینکه
دودیسی (دی فرمیسم) جنسی
یعنی قطبیت جنسی
به لحاظ تاریخی
دیرهنگام تبلیغ شده،
دلیلی بر آن نمی شود که بتوان آن
 را
به طرز کنستروکتیویستی
به مثابه قانون  تاریخی صرف اعلام کرد.

۲۲
اینکه در مبحث بویژه امریکایی
ـ به مثابه جنبش مخالفت با بیولوژیسم  قطبیتی افراطی ـ
فاکتوم بیولوژیکی به طور انتزاعی نفی شده،
در همان زمان
وقتی که زنان دوباره بر زنیت پافشاری کرده اند،
به مثابه بن بست نمودار گشته است.

۲۳
این استدلال و دلیلتراشی
به همان منطق نتیجه گیری نهایی منجر شده
که
برتری طبیعی مرد
در طول قرون اثبات شده است.

۲۴
جریان آنتی نومیکی بحث قطبی ساز
نشان داده
که
هر دو قطب
در صدد پیدا کردن نقصی در قطب دیگر بوده است.

(مثلا زنان نقص مردان را در آن اعلام کرده اند، که عاجز از زایمان و شیردادن اند. مترجم)

۲۵
خروج از این بن بست
فقط می تواند در شناختی باشد،
مبنی بر اینکه
روابطه جنسیتی
با شرایط طبیعی در رابطه اند و در رابطه خواهند ماند،
بدون اینکه
 آن
علتش باشد.

۲۶
این هم جبر طبیعی است
که
دودیسی جنسیتی
به طور اجتماعی وساطت می شود
اما
در شناخت کامل دلایل اجتماعی مشخص آن
به روی بشر بسته می ماند.

۲۷
ما
نمی توانیم بدانیم
که
طبیعت زنانه و طبیعت مردانه آدمیان چیست.

برای اینکه آن را تا کنون فقط و فقط تحت شرایط بحث هژه مونیال تمایزات جنسیتی درک و تفسیر کرده ایم
و
زنده باد فمینیسم
که
آن
را
دچار بحران ساخته است.

ادامه دارد.

۱ نظر: