تحلیلی
از
ملیحه سراب
خطای رایجی
در جامعه و شاید هم در جهان
جا افتاده
و
آن
عبارت است
از
گذاشتن علامت تساوی میان اسم و ایسم.
۱
در نتیجه
می توان
غلط ترین ادعا
را
با
نسبت دادن به شخصیت معروف چه بسا ناشناخته ای
به عنوان حقیقت به خلایق قالب کرد.
۲
از همین روانشناسی غالب
هر شیادی
سوء استفاده می کند.
۳
هر ادعای مطلوب و مفید
در نهایت بی شرمی به شخصیتی نسبت داده می شود
تا
بهتر در رگ جامعه گرفتار در جهل تزریق شود.
۴
بهترین ترفند
بریدن اندیشه ای
از
مطلبی
و
تبلیغ اندیشه ایزوله ی چه بسا باطل
با
سوء استفاده از اوتوریته معینی.
۵
ما
با
توطئه گذاشتن علامت تساوی میان اسم و ایسم
سر و کار داریم.
اما
تفاوت میان اسم و ایسم
از
زمین تا آسمان
است.
۶
مثال:
تفاوت میان مارکس و مارکسیسم
از زمین تا آسمان است.
۷
مارکس فردی است.
شخصیتی است
با
بیوگرافی خاص خود.
با
نقاط قوت و ضعف خاص خود.
با
صعود و سقوط فکری خاص خود.
۸
هر نوشته و سخنی
از
مارکس
حتما
نباید اعتبار مارکسیستی داشته باشد.
۹
هر نوشته و گفته و قطعه بریده شده از متون مارکس
را
نمی توان و نباید
به عنوان
متن و فکری مارکسیستی
تصور کرد
و
به خورد خلایق داد.
۱۰
خیلی ها
در نهایت بی شعوری و بی شرمی
چرت و پرت هایی
را
که
مارکس
تحت تب هذیان آور
نوشته است،
ترجمه می کنند
و
به عنوان مارکسیسم
به خورد خلایق می دهند.
۱۱
خیلی ها
ضمن خصومت با پرولتاریا و رسول پرولتاریا
جمله از سرتاپا غلط زیر
را
وسیعا منتشر می کنند و یا از منابر متنوع عرعر می کنند:
مذهب افیون توده است
و
به
مارکس نسبت می دهند.
۱۲
راست هم می نویسند و می عرعرند
که
این ادعا از مارکس است.
هر راستی اما حقیقی نیست.
راست نمودین
می تواند باطل بودین (ماهوی) هم باشد.
۱۳
نقل قول
(افوریسم)
زمانی معتبر است
که
جامع و مانع باشد
حاوی حقیقت عینی باشد.
یعنی
محک پراتیک (تجربه و آزمون و آزمایش)
صحت آن را اثبات کند.
۱۴
مارکس
فقط
نگفته که مذهب افیون توده است.
مارکس گفته که مذهب دیالک تیک آه توده و افیون توده است.
ضمنا
در این رابطه کلی مسئله شکافی کرده است.
۱۵
علاوه بر این
مارکس
اوتوریته مذهبی
نیست
پیامبر و امام و فرشته آسمانی نیست،
تا
هر جمله ای از او وحی منزل تلقی شود.
مارکسیسم هم مذهب نیست.
۱۶
مارکس
و
هر اوتوریته و شخصیت دیگر
فرزند زمانه خویش است
و
بضاعت فکری او در حد بضاعت زمانه او ست.
۱۷
به همین دلیل
نمی توان
میان گفتار و آثار مارکس و مارکسیسم علامت تساوی گذاشت
و
به خودفریبی و عوامفریبی مبادرت ورزید.
۱۸
این در مورد هر شخصیتی صادق است.
مثلا
نمی توان میان هر جمله ای از شیمیستی و شیمی علامت تساوی گذاشت.
شیمی
علمی
است
با
مفاهیم، مقولات، قوانین، احکام و تئوری های خاص خود.
شیمی
ربط تعیین کننده ای به شیمیست ندارد.
اگرچه شیمیست در تدوین و توسعه مفاهیم و مقولات و احکام شیمی
خدمات ارزنده کرده است.
۱۹
مارکسیسم
علم و ایده ئولوژی همزمان
است.
۲۰
خطای خطیری است،
اگر
کسی میان سخنان و آثار مارکس و مارکسیسم
علامت تساوی بگذارد.
مارکسیسم
سیستمی متشکل از مفاهیم و مقولات و احکام و تئوری ها و قوانین خاص خویش است.
۲۱
این در مورد لنین و لنینیسم
هم
صادق است.
۲۲
وحی منزل تلقی کردن هر اندیشه لنین
نشانه نادانی است،
اگر نشانه عوامفریبی و تبهکاری نباشد.
۲۳
مارکسیسم ـ لنیینسم
مذهب نیست.
۲۴
سیستم به اتمام رسیده و بسته نیست.
۲۵
افکار و آثار کلاسیک ها و هر کس دیگر
باید
توسعه داده شوند.
توسط فلاسفه مارکسیستی ـ لنینیستی
توسعه
هم
داده شده اند و داده خواهند شد.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر