فرازی از رساله های اقتصادی کارل مارکس
برگردان
شین میم شین
کارل مارکس
۱۵۰ سال پیش
در
اثر خود تحت عنوان «گروندریسه اقتصاد سیاسی»
متد تجزیه ـ تحلیلی علمی خود
را
معرفی می کند.
۱
· اگر ما کشور مفروضی را به لحاظ سیاسی ـ اقتصادی
در نظر بگیریم، از جمعیت آن کشور، تقسیم آن به طبقات، شهر، روستا، دریا، رشته های
تولیدی مختلف، درآمد و مخارج، تولید و مصرف سالانه، قیمت کالاها و غیره آغاز می
کنیم.
۲
· شروع کردن از شرایط رئال، مشخص و واقعی ـ ظاهرا
ـ شیوه درستی به نظر می رسد:
· مثلا در اقتصاد از جمعیت کشور، بنیان و سوبژکت
کل عمل تولیدی جامعه شروع کردن.
۳
· اما با دقت بیشتر می توان به نادرستی این شیوه
بررسی پی برد.
۴
· جمعیت یک مفهوم انتزاعی (مجرد) است، اگر طبقات
جامعه نادیده گرفته شوند.
۵
· طبقات نیز به نوبه خود کلمات توخالی اند، اگر ما
عنصری را که طبقات مبتنی بر آنند، مثلا کار مزدوری، سرمایه و غیره را نشناسیم.
۶
· طبقات تابع مبادله، تقسیم کار، قیمت و غیره اند.
۷
· سرمایه ـ به عنوان مثال ـ بدون کار مزدوری، ارزش،
پول، قیمت و غیره هیچ است.
۸
· اگر ما با جمعیت کشور آغاز کنیم، تصور در هم بر
همی از کل خواهیم داشت و ضمن تحلیل، رفته رفته به مفاهیم ساده تر خواهیم رسید.
۹
· از عوامل مشخص یادشده به مفاهیم مجردتر و نهایتا
به ساده ترین تعارف خواهیم رسید.
۱۰
· از همین جا دوباره مراجعت به سوی جمعیت آغاز می
شود.
۱
· این بار اما نه با تصور مغشوشی از کل، بلکه با
تصوری از کلیت غنی از تعاریف و روابط بیشمار.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر