۱۳۹۷ آبان ۲۰, یکشنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (۷۸۹)


جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 
تعلقات طبقاتی و سنگر های سیاسی

۱
امروز دوست مان از برتولت برشت افوریسمی منتشر کرده
راجع به شعرا.

۲
چرا شعرا در مقابل جنایات سکوت کرده اند؟

۳
ایراد بینشی برشت هم همین ایراد بینشی جان لاین است.

۴
شعرا که جمعیتی هوموژن و همگون نیستند تا تجلیل و یا تخریب شوند.

۵
هنرمند انتزاعی که وجود ندارد.

۶
هر طبقه برای خود روشنفکران خاص خود را دارد
و حتی تربیت میکند
و تقویت می کند.

۷
شاعر
می تواند زباله باشد.
مثلا فاشیست باشد.
فوندامنتالیست باشد.
نیهلیست و آنارشیست باشد.

۸
شاعر اما می توان انقلابی باشد.
توده ای باشد.

۹
قلب خود را در دل تاریکی از سینه بدر کشد و بسان مشعلی برای تنویر راه
به خدمت گیرد.

۱۰
هر گردی که گردو نیست

از خرد کل اندیش تا هنر و مذهب

۱
هنرمند
مثلا شاعر
مکلف به توضیح نیست.

۲
اصلا قادر به توضیح نیست.

۳
توضیح و علت یابی و ارائه راه حل ممسائل
کار حکیم و یا فیلسوف است.

۴
ضمیر هنرمند
آیینه ای شفاف است و جامعه و جهان را منعکس می کند.

۵
چه بسا
بی آنکه خود بداند که چه می کند .

۶
آثار هنری
بر خلاف تحلیل فلسفی
چه بسا
خودپو و خودجوش اند.

۷
می جوشد از نهادش آتشفشان آواز.

۸
محتوای آثار هنری پس از تحلیل فلسفی
حتی
برای خود هنرمند روشن می شود.

خیز و در کاسه زر آب ِ طربناک انداز
پیشتر زان که شود کاسه سر خاک انداز
حافظ

معنی تحت اللفظی:
پا شو و در کاسه زرین
شراب بریز
قبل از اینکه بمیری و کاسه سرت خاک شود
و
یا
قبل از اینکه بمیری و کاسه سرت
به خاک انداز مبدل شود

از کوروش بزرگ تا گوگوش بزرگ

۱
تو اصلا می دانی که کتاب یعنی چه؟

۲
تو اصلا می دانی
دین چیست؟
اسلام چیست؟

۳
شما به مراتب خر تر از اجامر جمکرانید.

۴
آنها بالاخره مفاهیم فقه را بلدند.

۵
شما مشتی جماعت جاهل و بی خبر از مفهومید.

۶
جامعه ایران در زمان کوروش کبیر و لاشخورهای دیگر
در چه پله توسعه اجنماعی بود؟

۷
چه می دانید از ۲۵۰۰ سال قبل؟

۸
جز هدیه بردن بزرگان و الاغان به شاهان

۹
یک مشت دروغ به دم کوروش و داریوش و غیره می بندید و عوامفریبی می فرمایید.

۱۰
اواخر دهه دوم قرن ۲۱ است
ای عوامفریبان

۱۱
زمان محمد رضا شاه آیین کوروش پیاده شد.

۱۲
چی بود؟

۱۳
شیوه مدارا و اداره طویله از چه قرار بود؟

۱۴
از رادیو تله بیزیون طویله
چه پخش می شد؟

۱۵
راستی سوسن و آغاسی کجا هستند؟

۱۶
حتی احدی از شماها
راکتی برای سرنگون سازی هواپیمای حامل جلاد جماران نداشت.

۱۷
به فرمان امپریالیسم
زمام امور را
دو دستی به دست مشتی شپشو سپردید و فرار کردید.

۱۸
در ترور و تیرباران توده های پابرهنه و سرداران شان
جهانپهلوان بودید
ولی
برای ارتجاع سرخ و سیاه
فشنگی در تفنگ های تان نداشتید.

۱۹
حالا
با پشتگرمی به جاکشان امپریالیستی
به قبر کوروش سجده می کنید

۲۰
فوندامنتالیسم فئودالی را با فوندامنتالیسم کوروشیستی جایگزین کرده اید تا خرابکاری ادامه یابد.

۲۱
سرمایه داری عجق ـ وجق جماارنی را که نمی توان با توهم الگوی کپک زده ای از ۲۵۰۰ سال قبل
جایگزین ساخت.

۲۲
خود این زباله های جماران
بر سر گور آرزوها و اوتوپی های فوندامنتالیستی رجعت به صدر اسلام ۱۳۰۰ سال قبل خویش نشسته اند و ضجه سر داده اند

۲۳
در عرض ۴۰ سال
۴۰ درصد ثروت زیر زمینی خلقی را حراج کرده اند و فردا با فروش کودکان و جوانان و زنان مردم طبل شکم خود را به غرش در خواهند آورد.

ویرایش:

هيچكس دست فروافتاده اي (ستمدید ای) بالا نكرد
هيچ ابري از مني (خودخواهی) ما را محيط (احاطه کننده، حامی) ما نكرد

عشوه ي بيهوده ي تالاب را درچشم ماه
در حريم اقتدار خويشتن دريا نكرد

واي برسالك كه در درياي مطلب گشت غرق
روزي فكر قايق بسكسته ي فردا نكرد (معیوب است. فکرکی بر قایق بشکسته ی فردا نکرد)

هفت شهر عشق را با برج و باروهاي دل
جرقشون قاتل چشم تو استيلا نكرد (خیلی زیبا ست)

مثل شاه (شه) بيت دو ابرويت به تاريخ غزل
خون دل خورد شاعر بسياري و انشا نكرد (معیوب است. خون دل شاعر فراوان خورد، لیک انشا نکرد)

از حرير دل بسي در عشق پرچم داشتند
دهر
ـ چون مجنون ـ
كسي را شهره ي دنيا نكرد

هركه دربزم نگاه ات (نگاهت. نگاه ات معنی دیگری دارد.) رفت، شامي بي خبر
شست دست از باده و انديشه ي مينا (جام) نكرد

ثروت ايثار و استغنا عجب سرمايه اي است
هركه دارد اين متاع انديشه ي دارا نكرد

چون كتاب در تاق زمان افتاده ايم (معیوب است.)
كلكي طناز بتي هم اين ورق بالا نكرد (معیوب است.)

گلبني از باغسار شعر تايب آورم:

جز فغان طوطي طبع تر تايب، مرا
اي شريفي (جز «شریفی») درسكوت لحظه ها گويا نكرد

"مسند قدرت
ندارد تاب استهزای خلق !
هر که این جا پا به نخوت ماند ، سر بالا نکرد "

سید علی صالحی = سید علی خامنه ای

دخترم دندان در آورده است
دیریست معنای نان را
می فهمد

بیست سال دیگر به او
خواهم گفت :

این شعر نیست
که نان را
قسمت می کند

این نان است که
شاعران را
تقسیم کرده است .

۱
مخبری هست در انجا که تو را خواهد گفت:
یا فراگیری طرز تفکر مفهومی یا عرعر

۲
نان نیست که شعرا را تقسیم کرده است.

۳
نان و دیگر فراورده های تولیدی نیستند که کارگران را به نان شب و به محل خواب شب محتاج ساخته اند

۴
ساختار طبقاتی جامعه است که اقلیت انگلی را بر اکثریت مولد و زحمتکش مسلط کرده است که غاصبان وسایل اساسی تولید اند.

۵
۹۹ درصد شعرا هم مبلغان زباله های فکری همین حاکمیت طبقاتی و طبقه حاکمه انگل اند.

۶
خود این شعر سید علی
دال بر همین حقیقت امر است.

ویرایش:
 
می زند باران به شیشه
شاعر مجهول

مي زند باران به شيشه
شيشه اما سرد و سنگين

بي تفاوت،سرد و خامش
شايد از يک غصه غمگين

شيشه در اوج سپیدي
خسته از دلواپسي ها

من نشسته گنگ و مبهم
مي رسم تا عمق رويا

آسمان
ـ همچون دل من ـ
خيس خيس از بي وفايي

بر لبم نام تو دارم
اي بهار من کجايي؟

تا به کي چون شيشه ماندن
در نگاه قاب تقدير

من همه ميل رسيدن
دل ولي بسته به زنجير

آمدم تا چشم هايت
در دلم عشقي بکارد

تو ولي گفتي که برگرد
شيشه احساسي ندارد

مي زند باران هنوز
آه
اين چنين غم در دل کيست؟

دست من بر شيشه لغزيد
شيشه هم با بغض بگريست
 
پایان

هی حریف حواس پرت

۱
شادی و غم که دلبخواهی نیستند.

۲
شادی محتاج شرایط شادمانی بخش است
و
اندوه محتاج شرایط اندوه بار

جویای امنیت بودن جرم نیست.
حریف

۱
جویای امنیت بودن
بویژه
در دو دهه اخیر (در قرن ۲۱)
اولا نشانه خریت است.

۲
چون امنیت
که
گم نشده
تا کسی بجویدش و بیابدش.

۳
امنیت مثل آب و نان و مسکن و پوشاک و بهداشت است
و
باید تولید شود.

۴
جست و جوی امنیت در بیغوله امنیت ستیزان و امنیت سوزان
خریت به توان ۲ است.

۵
همین سکنه هندوراس که در بیغوله ترامپستان امنیت می جویند
سران شان
امنیت خلق انقلابی نیکاراگوئه را به آتش کشیده اند.

۶
فروش اسلحه به جانیان جماران توسط اجامر سیا
یکی از منابع مالی کمک به ضد انقلاب هندوراس
در مدرسه سوزانی
در ترور حامیان خارجی انقلاب نیکاراگوئه بوده است.

۷
گرسنه امنیت بودن و از امنیت ستیزان امنیت طلبیدن
شباهت عجیبی به گرسنه آب و نان و هوا بودن و از زباله های جماران
آب و نان و هوا طلبیدن دارد.

۸
ضمنا
سعادت گذرا
در
ذلت
جستن
نشانه خریت به توان ۳ است.

۹
پناهنده ی دیار ددان درنده گشتن
اگر هم نان و آبی برای زنده ماندن نصیب کسی کند
می تواند برای او از هر لحاظ بسیار گران تمام شود.

۱۰
پناهنده در کنام ددان
در بهترین حالت
فونکسیون زباله زدا دارد
و
زباله زدایی
دیر یا زود
به زباله واره گشتن پناهنده می انجامد.

۱۱
حتی
اگر زباله لیسانس و فوق لیسانس و دکترا داشته باشد.

عیسی مسیح
خیلی بی خود کرد.

۱
ما باید داوری کنیم
تا
متقابلا
مورد داوری قرار گیریم
و
جامعه مان طویله نشود

ادامه دارد.

۱ نظر: