۱۳۹۷ شهریور ۲۶, دوشنبه

حاکمیت

 
 پروفسور دکتر
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)

برگردان
شین میم شین


۱
·    حاکمیت، پدیده ای جامعه ای در کلیه جوامع منقسم به طبقات آشتی ناپذیر است.

·    مراجعه کنید به طبقه اجتماعی در دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی  

۲
·    حاکمیت عبارت است از اعمال قدرت طبقه ای  بر اقشار و طبقات دیگر.

۳
·    حاکمیت به طرزی ناگسستنی با دولت در رابطه است.

۴
·    بنیاد اقتصادی حاکمیت، عبارت است از مالکیت بر مهم ترین وسایل تولید.

۵
·    مالکیت بر مهم ترین وسایل تولید امکان آن را پدید می آورد که نیروهای اجتماعی معینی که اعمال حاکمیت می کنند، منافع اقتصادی، سیاسی و ایده ئولوژیکی خود را به مثابه منافع جامعه ای عام (منافع همه اعضای جامعه) جا بزنند و با هنجارها و نهادهای مبتنی بر اجبار و فشار (دادگستری، پلیس، ارتش و غیره) توده تحت حاکمیت خود را به احترام به آنها (منافع اقتصادی، سیاسی و ایده ئولوژیکی خود) وادارند.

۶
·    فرم اعمال حاکمیت می تواند مختلف باشد.

۷
·    فرم حاکمیت بورژوازی هم تروریستی و هم دموکراتیکی ـ فرمال است. 

۸
·    فرم حاکمیت بورژوازی وابسته به عوامل زیر است: 

الف

·    وابسته به شرایط تاریخی سرمایه داری  است.

ب

·    وابسته به  تناسب قوا در درون و برون (داخل و خارج) دولت مربوطه است.

۹
·    در سرمایه داری انحصاری ـ دولتی، گرایش به تخریب هر چه بیشتر حاکمیت دموکراتیکی ـ فرمال سرمایه داری رشد می کند و به سبب وجود دول دموکراسی سوسیالیستی در جهان و به دلیل تجربه فاشیسم توسط  توده های مردم، تلاش ها و تشبثاتی در جهت پرده پوشی تردستانه ی  فرم حاکمیت خودکامه (اوتوریتر) و یا فرم حاکمیت دیکتاتوری علنی و عریان به عمل می آید.   

۱۰
·    بورژوازی امپریالیستی می کوشد ماهیت حاکمیت خود را به طرق زیر پرده پوشی کند:

الف

·    اولا میان مفاهیم «رهبری» و «اداره» علامت تساوی می گذارد. 

ب

·    ویا مفاهیم «رهبری» و «اداره» را با مفهوم «کنترل اجتماعی» جایگزین می سازد.

۱۱
·    تفاوت بنیادی حاکمیت طبقه کارگر با حاکمیت همه طبقات استثمارگر به شرح زیر است:

الف
·    حاکمیت همه طبقات استثمارگر عبارت است از حاکمیت اقلیتی بر اکثریت اعضای آن جامعه.

ب
·    حاکمیت طبقه کارگر اما بر عکس، عبارت است از حاکمیت اکثریت اعضای جامعه بر اقلیت استثمارگر. 

۱۲
·    حاکمیت طبقه کارگر اولا عبارت است از حاکمیت اکثریت زحمتکش خلق بر اقلیت استثمارگر.

۱۳
·    حاکمیت طبقه کارگر عالی ترین فرم دموکراسی است.
·    دموکراسی سوسیالیستی است.

۱۴
·    حاکمیت طبقه کارگر ثانیا وسیله سیاسی تعیین کننده ای برای ساختمان (بنای) سوسیالیسم و نهایتا برای ساختمان جامعه بی طبقه کمونیستی است.

۱۵
·    مراحل حاکمیت طبقه کارگر عبارتند از دیکتاتوری انقلابی ـ دموکراتیکی کارگران و خلق زحمتکش، دیکتاتوری پرولتاریا.

·    مراجعه کنید به دولت، قهر در دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی  

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر