کسی که تفکرش با تو متفاوت است،
دشمنت نیست
انسان دیگری است با دیدگاهى دیگر،
فقط همین
اگر فقط همین یک اصل را بپذيريم؛
روابط مان بهتر خواهد شد.
حریف
۱
تفکر چیست؟
۲
تفکر یعنی فکر کردن
۳
تفکر فرمی از کار است.
نجاری و حفاری و مسگری و عملگی و بنایی و شاطری و باربری و غیره
فرم مادی کار بشری اند.
فرم های مختلف کار مادی اند
کار های عمدتا عضلانی اند.
تفکر
فرم فکری کار است.
کار عمدتا مغزی است.
۴
بنابرین
جمله اول حریف درست فرمولبندی نشده است.
چون
تفکر انسان ها
روندی واحد است
و
نمی تواند متفاوت باشد.
۵
طرز تفکر انسان ها
می تواند متفاوت و حتی متضاد باشد.
۶
طرز تفکر چیست؟
۷
عوامل تعیین کننده طرز تفکر
چیستند؟
الف
طرز تفکر هر کس
اولا
وابسته به طرز تهیه نان سفره است.
۱
یعنی
طرز تفکر هر کس
امری طبقاتی است.
به همین دلیل طرز تفکر رعیت در تضاد با طرز تفکر ارباب فئودال است.
۳
یعنی
تعلقات طبقاتی
خاستگاه و پایگاه طبقاتی هر کس
تعیین کننده طرز تفکر او ست.
۴
در این صورت دیگر نمی توان و نباید به رعیت گفت:
ارباب فئودال دشمن تو نیست.
انسان دیگری است با دیدگاهى دیگر،
فقط همین
رعیت در انسانیت اشرافیت فئودال و روحانی
نه شکی دارد و نه بحثی.
۶
اما
در خصومت اشرافیت فئودال و روحانی
در ضدیت آن با رعایا
کم ترین شکی ندارد.
۷
چون رعیت اگرچه رعیت است و از نعمات مادی و فکری و فرهنگی بی بهره است،
ولی خر نیست.
۸
رعیت
گنجینه عظیمی از دانش تجربی در اختیار دارد
که
جد اندر جد
و
نسل اندر نسل
به نصیب برده است:
رعیت
به چشم خود زجر فرزندش را به دست عوامل ارباب دیده است
شخصا طعم تلخ تازیانه ارباب را چشیده است.
تجاوز ارباب زاده ها به کودکانش را تجربه کرده است.
ب
تعیین کننده طرز تفکر هر کس
ثانیا
جهان بینی او ست.
۱
جهان بینی
به طور کلی
دو گونه است:
الف
جهان بینی ایدئالیستی
که
اندیشه را تعیین کننده جایگاه هر کس در جامعه می داند.
شعور جامعه ای هر کس را تعیین کننده وجود جامعه ای او می داند.
شعور را تعیین کننده وجود
روح را تعیین کننده ماده
می داند.
جهان بینی حاکم بر همه مذاهب بزرگ
ایدئالیستی ـ عینی
است.
ب
جهان بینی ماتریالیستی
که
جایگاه هر کس در جامعه را تعیین کننده طرز تفکر او می داند.
وجود جامعه ای هر کس را تعیین کننده شعور جامعه ای او می داند.
وجود را تعیین کننده شعور
ماده را تعیین کننده روح
می داند.
جهان بینی پرولتاریا (طبقه کارگر)
ماتریالیستی
است.
پ
طرز تفکر
بر دو پایه زیر قرار دارد:
۱
پایه نظری
(تئوریکی)
۲
پایه اسلوبی
(متدیکی)
دیالک تیک تئوری و متد
(اندیشه و طرز و طریق اندیشیدن)
۱
متد فکری هم به دو گونه زیر است:
الف
متد فکری متافیزیکی
۱
متد فکری مرتجعین در جهان متافیزیکی است.
۲
مثلا دوئالیستی است
۳
مثلا فرمالیستی است.
۴
خرافه هابیبل و قابیل
خیر و شر
خرافه ای متافیزیکی است
۵
خرافه ای دوئالیستی است.
ب
متد فکری دیالک تیکی
متد فکری دیالک تیکی
خود
به لحاظ جهان بینی
به دو دسته تقسیم می شود:
۱
متد فکری دیالک تیکی ایدئالیستی
(متد دیالک تیکی هگل به عنوان نماینده بورژوازی آغازین)
۲
متد فکری دیالک تیکی ماتریالیستی
(متد فکری دیالک تیکی پرولتری، مارکسیستی ـ لنینیستی)
مثلا متد فکری دیالک تیکی همین دایرة المعارف روشنگری
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر