دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی (۲۷۹)

پروفسور دکتر

ولفگانگ ایشهورن

اریش هان

مانفرد پوشمن

روبرت شولتس

هورست تاوبرت

و دهها تن دیگر

(۱۹۶۹)

برگردان

شین میم شین

عمل

۹

·    مفهوم کردوکار شیئی (موضوعی)، در برگیرنده فرم های نمودین عمل اجتماعی و  و تاریخی زیرین انسان ها هم است:

الف

·    مبارزه طبقاتی

ب

·    اکسیون انقلابی نیروهای به لحاظ تاریخی دگرگونساز

پ

·    تحول عملی (پراتیکی) مناسبات جامعه ای

ت

·    تشکیل سازنده ی سیستم کلیه روابط جامعه ای

·    مثلا ساختمان (بنای) جامعه سوسیالیستی

۱۰

·    بنابرین، مفهوم کار به مثابه کرد و کار شیئی (موضوعی) هدفگرا، برای عمل به مثابه مقوله ای سوسیولوژیکی از اهمیت مهمی برخوردار است.

·    برای اینکه تنها از کار است که می توان مدخلی به طرح علمی دترمیناسیون (تعین) عمل انسانی  و فونکسیون آن در روند تاریخ به دست آورد.

۱۱

·    هر تئوری دترمیناسیون عمل انسانی حاوی سه جنبه زیر است:

الف

·    دترمیناسیون عمل انسانی به مثابه روند اجتماعی

ب

·    دترمیناسیون عمل انسانی به مثابه کرد و کار فردی

پ

·    دترمیناسیون عمل انسانی به مثابه کرد و کار هدفمند آگاهانه

۱۲

·    بی اعتنا به اینکه کدام جنبه و جانب این دترمیناسیون عمل انسانی در مد نظر باشد، در تئوری سوسیولوژیکی باید همیشه از این مبدأ شروع به حرکت کرد که این دترمیناسیون خود ـ به مثابه روندی اجتماعی ـ امری تاریخی گشته و قابل تغییر است.

۱۳

·    محتوا و خصلت هر گونه دترمیناسیون (تعین)، خودشان محتاج توضیح اند و به مثابه تأثیر متقابل میان شرایط جامعه ای موجود (که در مقابل فرد و یا در مقابل کلکتیو مربوطه به مثابه الزام، هنجار، وظیفه و غیره قرار می گیرد) و سوبژکت عمل، به طور کلی نیست.

۱۴

·    عمل انسان ها به طور کلی با واقعیت اجتماعی موجود توسط سوبژکت مربوطه، به طور اکتوئل و بی واسطه دترمینه  نمی شود. (تعین کسب نمی کند.)

·    بلکه این واقعیت، خود بسان هر سوبژکت، نتیجه تاریخی پیشایپش کرد و کار شیئی (موضوعی) پیشینیان مربوطه است.

۱۵

·    بنابرین، هر مرحله توسعه کرد و کار شیئی (موضوعی)، دترمینه کننده ی مرحله بعدی توسعه است.

۱۶

·    به قول کلاسیک های مارکسیسم، «به برکت این حقیقت امر ساده، که هر نسل جدیدی نیروهای مولده مکسوبه توسط نسل های قدیم را در اختیار خود می یابد، که برایش به مثابه مواد مادی خام برای تولید نو به کار می آیند، پیوندی در تاریخ بشریت پدید می آید.

·    (نیرو های مولده به مثابه حلقه پیوند نسل های متوالی. مترجم)

·    تاریخ اجتماعی انسان ها، همواره فقط تاریخ توسعه فردی آنها ست.

·    این مناسبات مادی، چیزی جز فرم های ضرور (جبری) نیستند که در آنها (در ان فرم ها و چارچوب ها و قالب ها. مترجم) کرد و کار مادی فردی آنها جامه عمل می پوشد. (رئالیزه می شود. واقعیت می یابد.)»

·    (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۷، ص ۴۵۲ ـ ۴۵۳)

ادامه دارد.

-->