الف برزگر
اندیشه ها، مفاهیم و زبان فارسی
در
قلمرو «ولایت فقیه»
دفتر چهارم
شورای نویسندگان و هنرمندان ایران
(۱۳۶۵)
ویرایش و تحلیل
از
شین میم شین
۱
هیرارشی قدرت
(سلسله مراتب قدرت)
ناهنجاری در زبان فارسی
به طور عمده
از انجا سرچشمه می گیرد
که
قدرت سیاسی حاکم
زبان فارسی
را
جولانگاه تنگ نظری های سنتی ـ مذهبی و انحصارجویی های
قدرت طلبانه خاص خود قرار داده است.
الف برزگر
ظاهرا
میان هیرارشی قدرت و هیرارشی روحانیت و احتمالا قدرت سیاسی حاکم
علامت تساوی می گذارد.
در قاموس او
هیرارشی قدرت = هیرارشی روحانیت = قدرت سیاسی حاکم
به همین دلیل مرتب جای آنها را بسته به محتوای بحث عوض می کند:
در قاموس او
مسبب ناهنجاری های زبان فارسی،
قدرت سیاسی حاکم است.
یعنی هیئت حاکمه است.
الف برزگر
کاری به طبقه حاکمه ندارد، که سررشته همه کارها
عملا
به دست آن است.
۲
قدرت سیاسی حاکم
زبان فارسی
را
جولانگاه تنگ نظری های سنتی ـ مذهبی و انحصارجویی های
قدرت طلبانه خاص خود قرار داده است.
زبان فارسی
و
هر زبان دیگر
وسیله تبیین و تفهیم اندیشه است.
هر وسیله
همواره
در
دو دیالک تیک زیر عرض اندام می کند:
الف
دیالک تیک وسیله و فونکسیون
مثلا
دیالک تیک زبان و تبیین و تفهیم اندیشه
روحانیت
زبان فارسی
را
به همان سان به خدمت می گیرد که هر کس دیگر
آنچه در این میان تحریف و تخریب و کج و کوله می شود،
قبل از همه
مفاهیم و احکام
(کلمات و جملات)
اند.
ب
دیالک تیک وسیله و آماج
مثلا
دیالک تیک زبان و اشاعه اندیشه
دیالک تیک زبان و خردستیزی
آنچه الف برزگر نمی شناسد،
فوندامنتالیسم شیعی
است
که
همشیره فاشیسم
است
و
بسان فاشیسم
خردستیز است.
اگر الف برزگر با مفهوم فوندامنتالیسم آشنا بود،
به در و دیوار نمی زد
و
میان هیرارشی قدرت و هیرارشی روحانیت و قدرت سیاسی حاکم
علامت تساوی نمی گذاشت
و
مخرب زبان فارسی قلمداد نمی کرد.
۳
قدرت سیاسی حاکم
از یک سو
مصادیق و مفاهیمی
دور از منطق سالم انسان هوشمند و اجتماعی
به
اندیشه
تلقین می کند.
فوندامنتالیسم شیعی
مفاهیم ایراسیونالیستی (مبتنی بر خردسیتزی)
را
به خدمت می گیرد
و
دیوار اندیشه (حکم، نظر، جمله) خود
را
با
همین آجرمفهوم ها
بنا می کند.
چون مفاهیم ایراسیونالیستی اند، اندیشه هم ایراسیونالیستی (ضد عقلی و ضد منطقی) از کار در می آید.
۴
و
از سوی دیگر
با
ستیز با هرگونه دگر انیدشی
راه سالم رشد اندیشه
و
لاجرم
زبان
را
می بندد.
الف برزگر
ظاهرا
نمی داند که میان طبقات جامعه
مبارزه طبقاتی شعله ور است.
مبارزه طبقاتی
می تواند همزمان در سه جبهه شعله ور شود:
جبهه اقتصادی
جبهه سیاسی
جبهه ایده ئولوژیکی
ستیز با دگراندیشی
فرمی از مبارزه ایده ئولوژیکی است.
مبارزه ایده ئولوژیکی
بر خلاف تصور باطل الف برزگر
قدمتی چند هزار ساله دارد.
تنها
حزب توده
است
که
در جبهه جنگ ایده ئولوژیکی
آتش بس داده است.
درست به همین دلیل روز به روز ضعیف تر شده است.
مبارزه ایده ئولوژیکی
محسنات بیشمار بی بدیل دارد.
یکی از محسنات مبارزه ایده ئولوژیکی
شناخت خویشتن خویش و دشمن خویش
است.
۵
قدرت سیاسی حاکم
چنین حکم می کند:
«همه باید مواظب حرکات و کلمات خود باشیم.
از سوی رسول خدا نقل شده است
که
فرمودند:
آیا
چیزی جز درو شده زبان ها
مردم
را در آتش خواهد انداخت؟
آیة الله منتظری
پیام
به
اهالی محترم شیراز
رسالت
۴
اسفند ۱۳۶۴
این رهنمود گربه نره،
در زمینه حراست از مفاهیم طبقه حاکمه است.
البته
منظور رسول اکرم
می تواند چیز به کلی دیگری باشد.
هرگز نباید میان رسول اکرم و گربه نره و حضرت علی و سید علی
علامت تساوی گذاشت.
رسول اکرم و حضرت علی
شخصیت های «خردگرا» و انقلابی بوده اند.
گربه نره و سید علی
لاشخورهای خردستیز و مرتجعند.
۶
برای بر کرسی نشاندن این حکم
«هیرارشی قدرت»
به کار می افتد.
برای حراست از مفاهیم طبقه حاکمه
مبارزه ایده ئولوژیکی
صورت می گیرد.
اگر منظور الف برزگر
از
مفهوم «به کار افتادن هیرارشی قدرت»،
صدور فرمان و فتوا باشد،
این فقط یکی از فرم های بیشمار مبارزه ایده ئولوژیکی است.
۷
این
«هیرارشی قدرت»
که
بدین سان
اندیشه و زبان
را
گستاخانه
به زنجیر می کشد،
در واپسین تحلیل
پیامد جا به جایی نیروهای سنت گرایی است
که
با
ذهنیات مذهبی خود
برای نخستین بار پس از انقلاب مشروطه
و
با تمرین چندباره در دروان سلطنت پهلوی
(در واقعه مسجد
گوهرشاد در مشهد در زمان رضا شاه
و
در
واقعه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲)
از
اعماق جامعه سنتی کنده شدند
و
به
سطح آن
و
در تماسی نزدیک به روبنای سیاسی ـ اجتماعی راه یافتند.
الف برزگر
در این جمله
به توصیف سیر و سرگذشت «هیرارشی قدرت»
می پردازد.
در قاموس الف برزگر،
حالا
معلوم می شود
که
منظور الف برزگر از «هیرارشی قدرت»،
فوندامنتالیسم شیعی
است.
فوندامنتالیسم شیعی
پیامد انشعاب
در
اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی است.
درست
به همان سان
که
فاشیسم
پیامد انشعاب در بورژوازی است.
تفاوت بروجردی و شریعتمداری و غیره
با
روح الله خمینی و گربه نره و سید علی
همان
تفاوت شوپنهاور
با
نیچه
است.
فوندامنتالیسم
بخش اعظم خصوصیات فاشیسم
را
دارد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر