۱۳۹۷ مرداد ۱۰, چهارشنبه

تحلیلی از «تحلیلی» که تحلیل نیست. (۲)



هدایت‌ الله خادمی 
( ۱۳۳۸) 
سیاستمدار و مدیر ارشد اجرایی
   نماینده دورهٔ دهم مجلس شورای اسلامی از حوزهٔ انتخابیهٔ ایذه و باغملک در استان خوزستان

   دانش آموخته مهندسی مکانیک از دانشگاه بنگلور (هندوستان)
  فعالیت شغلی خود 
را 
از سال ١٣۶۴ در گروه ملی صنعتی فولاد ایران آغاز کرده است.
 و از سال ۱۳۶۷ به شرکت ملی حفاری ایران پیوست.
 در فاصله سال‌های ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۴ مدیرعامل شرکت حفاری شمال بود. 
ویرایش و تحلیلی
از
 یدالله سلطانپور

با
سپاس
از
منوچهر مقصودنیا 
منبع: گویا 
 

۱
  بی‌ لیاقتی، ناکارآمدی و سستی دولت‌ ها در این سال‌ ها
 مانند رنجنامه‌ ای است که هر روز بر مشکلات مردم افزوده است. 
وضعیتی ایجاد شده 
که 
مردم این دوران 
توان تحلیل آن را ندارند. 
هر روز شاهد بیشتر شدن مشکلات هستیم.
 اما نه اراده‌ ای برای حل آن وجود دارد و نه توانی.
 
ما 
اولین تز هدایت الله خادمی
را
نخست تجزیه و بعد تحلیل می کنیم:
 
۲
بی‌ لیاقتی، ناکارآمدی و سستی دولت‌ ها 
در این سال‌ ها
 مانند رنجنامه‌ ای است که هر روز بر مشکلات مردم افزوده است.
 
حریف
که
هم 
عضو و جزو طبقه حاکمه 
(مدیر عامل شرکت حفاری شمال و غیره) 
است
و
هم
عضو هیئت حاکمه 
(نماینده مجلس)
است،
در این جفنگجمله آغازینش،
ـ بی اعتنا به اینکه بداند و یا نداند ـ
دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی
را
به شکل دیالک تیک ایکس و دولت ها بسط و تعمیم می دهد
و
  به قصد عوام فریبی 
آن را وارونه می سازد.
 
 یعنی 
نقش تعیین کننده
در 
 دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی
را
از آن روبنای ایده ئولوژیکی
و
حتی بدتر 
از آن دولت (یکی از عناصر روبنای ایده ئولوژیکی)
جا می زند.
 
به زبان قدما 
«خانه از پای بست ویران»
 نیست 
خانه از دولت است، که ویران است.
 
به زعم حریف،
مقصر نه فرماسیون اقتصادی جامعه،
نه زیربنای اقتصادی جامعه،
نه طبقه حاکمه استثمارگر و استحمارگر و انگل
که 
خود او جزو و عضوش است،
بلکه
دولت 
است.
 
در بهترین حالت
مقصر مشد احمدی نجات و خاتمی و خرطوم و کوسه و مشد حسن  است.
 
احدی نیست که از حریف بپرسد:
دولت چیست؟
 
۳
بی‌ لیاقتی، ناکارآمدی و سستی دولت‌ ها 
در این سال‌ ها  مانند رنجنامه‌ ای است که هر روز بر مشکلات مردم افزوده است. 
 
این جفنگجمله حریف،
هم 
به لحاظ فرم جمله بندی 
و
هم
به لحاظ محتوای نظری 
معیوب است:
 
حریف بی فانتزی 
بی لیاقتی و بی کفایتی دولت (؟)
را
به مصیبت نامه ای تشبیه می کند.
 
به صورت چیز تراژیکی تصور و تصویر می کند.
 
تشبیه بی لیاقتی کسی به رنجنامه 
خود
نشانه فقدان فانتزی و تخیل خلاق نماینده عوام فریب مجلس است.
 
این ولی هنوز چیزی نیست.
 
چیز 
خرد و خراب کردن همه کاسه ها وکوزه ها 
بر سر رنجنامه
(بی  لیاقتی و سستی دولت ها)
 است.
 
۴
بی‌ لیاقتی، ناکارآمدی و سستی دولت‌ ها 
در این سال‌ ها  مانند رنجنامه‌ ای است که هر روز بر مشکلات مردم افزوده است. 
 
مؤسس این طرز و طریق و ترفند عوامفریبی 
سعدی 
است.
 
امروزه طبقه حاکمه امپریالیستی در سطح جهانی
  همین ترفند ایده ئولوژیکی شیخ شیراز 
را
تکمیل کرده است
و
شب و روز 
به قصد عوام فریبی مورد استفاده قرار می دهد.
 
 
اگر
هلموت کهل
را
اعدام می کردند،
تعجبی نداشت.
 
مراجعه کنید
 به
 تحلیل اشعار و آثار سعدی
در
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
 
۵
بی‌ لیاقتی، ناکارآمدی و سستی دولت‌ ها 
در این سال‌ ها  مانند رنجنامه‌ ای است که هر روز بر مشکلات مردم افزوده است. 
 
در جامعه ـ تئوری سعدی
جامعه
مبتنی بر تریاد (تثلیث، سه پایه) زیر است:
سلطان
(خان الخوانین)
مأمورین دربار و یا خرگاه
توده 
 
سعدی این تریاد سلطان ـ مأمورین دربار ـ توده
را
به شکل تریاد شبان ـ گرگ ـ گله بسط و تعمیم می دهد.

کسب و کار هدایت الله خادمی
هم
همین کسب و کار سعدی است:

هدایت الله خادمی
تریاد سلطان ـ مأمورین دربار ـ توده
را
به شکل تریاد امام ـ دولت ها ـ مردم بسط و تعمیم می دهد
و
در سنت سعدی و طبقه حاکمه کلاش امپریالیستی
همه کاسه ها و کوزه ها
را
بر سر گرگ ها
 (دولت ها)
خرد و خراب می کند.
 
میراث فکری سعدی
را
هرگز نباید دستکم گرفت.
 
حتی
محمد رضا شاه
در 
آخرین ماه های سلطنت خویش
همین رهنمود سعدی
را
به خدمت گرفت:
 
او
همه مأمورین عالی رتبه خود 
را
بازداشت کرد و به زندان فرستاد.
 
 
تنها شخصیتی از وزرای کابینه هویدا
که
به سبب تیزهوشی
دم به تله نداد و فرار را بر قرار ترجیح داد،
هوشنگ انصاری 
(وزیر اطلاعات و جهانگردی)
بود
که
اکنون یکی از سرمایه داران ایرانی در تگزاس امریکا ست.
 
آدم خوبی است.
 
در تله ویزیون های اروپا
خاطرات تلخی را با لحتی سرشته به طنز و طعنه نقل می کرد.
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر