شین میم شین
نه اندیشه
مادرزاد وجود دارد
و
نه اندیشیدن
مادرزادی.
اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار
فراگرفت.
۱
عزیزی، که هر کز
(هر که از) درش سر بتافت
به هر در که شد،
هیچ عزت نیافت
معنی
تحت اللفظی:
خدا
عزیزی
است
که
هر کس
از درگاهش روی برگرداند، همه درهای عزت به رویش بسته می شود.
سؤال
سعدی در این بیت شعر، دیالک تیک انسان و الله را به شکل دیالک تیک ذ و عزیز،
از سویی
و
به شکل دیالک
تیک گ و توانگر
از سوی دیگر
بسط و تعمیم می دهد
و
نقش تعیین کننده را از آن الله
(عزیز و توانگر) می داند.
جواب
سعدی در این بیت شعر، دیالک تیک انسان و الله را به شکل دیالک تیک ذلیل و عزیز، از سویی
و
به شکل دیالک
تیک گدا و توانگر از سوی
دیگر
بسط و تعمیم می دهد
و
نقش تعیین کننده را از آن الله
(عزیز و توانگر) می داند.
۲
عزیزی، که هر کز
(هر که از) درش سر بتافت
به هر در که شد،
هیچ عزت نیافت
سؤال
در فلسفه سعدی دیالک تیک انسان و الله
به دوئالیسم هیچ و
ه
به دوئالیسم هیچکاره
و ه
بدل می شود.
جواب
در فلسفه سعدی دیالک تیک انسان و الله
به دوئالیسم هیچ و
همه چیز،
به دوئالیسم هیچکاره
و همه کاره
بدل می شود.
۳
عزیزی، که هر کز
(هر که از) درش سر بتافت
به هر در که شد،
هیچ عزت نیافت
عنوان «عزیز» یاد آور عنوان
قیصرهای مصر است.
در
قاموس سعدی
الله
شاه شاهان، یعنی شاهنشاه است.
از این رو ست که او عناوین
شاهان را در مورد الله نیز به کار می برد.
همان طور که بنده های فراری
از غل و زنجیر اربابان بنده دار و رعایای فراری از املاک اشراف فئودال به سرگردانی
در کوه و بیابان محکوم می شوند،
به همان سان نیز بنده های بی اعتنا به فرامین
الهی
به هر دری هم که پناه
ببرند، عزت نمی یابند.
این نکته یکی از کشفیات
بزرگ سعدی است
و
آن را بکرات تکرار می کند.
بشریت
در
جامعه ـ تئوری سعدی
سلب آدمیت می شود.
به
درجه لومپن (گدا) تنزل می یابد.
در
جامعه ـ تئوری برده داری و فئودالی
انسان
سلب
سوبژکتیویته (فاعلیت) می شود
و
الله
فعال
مایشاء
قلمداد
می شود.
آنتی
هومانیسم (انسان ستیزی) فئودالی
همین
جا ست.
سؤال
به
همین دلیل
جنبش
هومانیستی (انسانگرایی)
محتوای
ضد ف و ضد م
کسب
می کند.
جواب
به
همین دلیل
جنبش
هومانیستی (انسانگرایی)
محتوای
ضد فئودالی و ضد مذهبی
کسب
می کند.
ادامه
دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر