ویرایش و تحلیل
از
ربابه نون
«عقل» و «عشق»
عقل و عشق چون «آفتاب» و «مهتاب» هستند.
با طلوع یکی، دیگری غروب می کند.
چون «آفتاب به اشراق» آید،«مهتاب به محاق» می رود
و چون «مهر به غروب گراید»،«ماه محبوب آید».
چه سخت است همیشه «مهر و ماه را با هم داشتن»
و هر «گاه را پگاه انگاشتن»
چه زیباست «با پگاه عشق زیستن» و «با نگاه عقل نگریستن»
پایان
۱
چون «آفتاب به اشراق» آید،«مهتاب به محاق» می رود
و چون «مهر به غروب گراید»،«ماه محبوب آید».
فرمالیسم تبیینی حریف در این جملات،
در همقافیگی واژه های زیر است:
در همقافیگی آفتاب با مهتاب
اشراق با محاق
غروب با محبوب
گراید با آید.
در این دو جمله
مهتاب جمله اول با ماه و آفتاب جمله اول با مهر
جایگزین می شود:
عقل و عشق چون «آفتاب» و «مهتاب» هستند.
این دو جمله
به لحاظ محتوا
چیزی ندارد.
عشق می آید و عقل پا به فرار می نهد.
همین و بس.
۲
چه سخت است همیشه «مهر و ماه را با هم داشتن»
و هر «گاه را پگاه انگاشتن»
چه زیباست «با پگاه عشق زیستن» و «با نگاه عقل نگریستن»
فرمالیسم تبیینی حریف در این جملات،
در همقافیگی واژه های زیر است:
در همقافیگی داشتن با انگاشتن
گاه با پگاه
زیستن با نگریستن
به نظر حریف،
عاشق بودن ضمن عاقل بودن دشوار است.
این به معنی همزمانی آفتاب و مهتاب است.
پس محال است.
این به معنی پگاه انگاشتن هر گاه است و عملا محال است.
زیبا اما عاشق بودن و عاقل بودن همزمان است.
معلوم نیست که من ـ زور حریف فرمالیست
از
واژه های عقل و عشق چیست.
پایان
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر