۱۳۹۷ تیر ۲۶, سه‌شنبه

دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی (۲۶۳)


 
پروفسور دکتر
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)

برگردان
شین میم شین


برابرحقوقی
(اصل برابرحقوقی)


۱
·    برابرحقوقی، یکی از اصول بورژوایی ـ دموکراتیکی است که ایده ئولوگ های بورژوازی آغازین در قرن ۱۸ در مبارزه بر ضد استبداد (حکومت مطلقه فئودالی ـ روحانی) توسعه داده اند.

۲
·    بنا بر اصل برابرحقوقی، باید کلیه شهروندان هر دولت، مستقل از جنسیت، ملیت، نژاد، عقیده، منشاء اجتماعی و وضع مالی، از حقوق و تکالیف برابر برخوردار باشند.

۳
·    این اصل برابرحقوقی، تحت شرایط کاپیتالیستی (سرمایه داری) بالضروره (جبرا) فرمالیستی می ماند.

۴
·    برای اینکه استفاده از حقوق تضمین شده در قانون اساسی، مثلا  حق آموزش و پرورش، حق آزادی بیان و غیره، قاعدتا فقط برای طبقات غنی و ثروتمند جامعه امکان پذیر است.
·    در حالیکه زحمتکشان یا هیچ بر به درد بخوری از این حقوق نمی خورند و یا فقط می توانند به اندازه بخور و نمیر از آنها برخوردار باشند.

۵
·    خصلت فرمال (صوری) این اصل برابرحقوقی، خود را به روشن ترین وجهی در برابرحقوقی کذایی کلیه شهروندان در مالکیت خصوصی بر وسایل تولید نمودار می سازد.
·    برای اینکه پیش شرط مالکیت عضوی از جامعه بر وسایل تولید، به معنی فقدان مالکیت اعضای دیگر همان جامعه و اکثریت اعضای همان جامعه بر وسایل تولید است.

۶
·    تحت شرایط سرمایه داری انحصاری ـ دولتی (امپریالیسم) حتی اجرای فرمال (صوری) این اصل برابرحقوقی، محدود می گردد.
·    برای اینکه بخش های معینی از جمعیت کشور به بهانه های نژادی، ملی، مذهبی و یا نگرش های سیاسی از برخورداری از حقوق و تکالیف تضمین شده در قانون اساسی کشور محروم می گردند.

۷
·    در دولت های سوسیالیستی، برابرحقوقی کلیه شهروندان جامعه در کلیه عرصه های حیات جامعه به طرز ناگسستنی به قانون تضمین شده در قانون اساسی تبدیل می شود.

۸
·    برابرحقوقی در جوامع سوسیالیستی، قبل از همه، خود را در آزادی برابر کلیه زحمتکشان از استثمار انسان به واسطه انسان نشان می دهد.
·     استثمار انسان به واسطه انسان مبتنی بر تحقیر و سرکوب و ستم بر توده های زحمتکش است که در جوامع طبقاتی فرتوت و کهنه رواج داشته است.

۹
·    این آزادی برابر کلیه زحمتکشان از استثمار انسان به واسطه انسان فقط به شرط برقراری مالکیت خلق بر تعیین کننده ترین وسایل تولید و مایملک (دارایی) کشور امکان پذیر می گردد:

الف
·    آن سان که هر شهروند با حقوق برابر به تقویم (قوام بخشیدن به) حیات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فکری ـ فرهنگی همبود و دولت سوسیالیستی سهم خود را ادا می کند.

ب
·    آن سان که هر شهروند از حقوق برابر بر کار، بر محل کار تضمین شده، بر دستمزد برابر به ازای راندمان کاری   برابر، بر دستمزد برابر بنا بر کمیت و کیفیت کار برخوردار می شود. 

پ
·    آن سان که هر شهروند از حقوق برابر بر آموزش و پرورش برخوردار می شود و ببرکت آن امکان آن فراهم می آید که سالار (حاکم) روندهای جامعه ای و طبیعی گردد.

ت
·    آن سان که کلیه شهروندان از حقوق برابر بر آزادی بیان نظر، آزادی تجمع، آزادی شرکت در احزاب سیاسی و سازمان های جامعه ای و حقوق برابر دیگر که در قانون اساسی دولت سوسیالیستی اعلام شده اند، برخوردار می گردند. 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر