جمعبندی
از
مسعود بهبودی
هر که ناموزد ز پیر روزگار
هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار
خریت توانگر کند فرد را.
۱
یا هیتلر قرار داد عدم تجاوز می بندد.
۲
کمونیست های طراز نوین آلمانی پناهنده را دست بسته به گشتاپو تحویل می دهد.
۳
همان کثافتکاری که گربه چف تکرار خواهد کرد و خانواده هونه کر بیمار مبتلا به سرطان را به هلموت کل تحویل خواهد داد.
۴
پیروزی های هیتلر در فرانسه و غیره را شادباش می گوید.
۵
لاشخورهای نازی را برای شرکت در سالروز پیروزی انقلاب اکتبر به مسکو دعوت می کند.
۶
بعد سرش را می گذارد و مثل خر می خوابد و
خر و پف سر می دهد
تا نازی های نازی آباد
نازش کنند.
سطح سواد جیهه ملی بورژوایی ـ کذایی = سطح سواد روحانیت خردستیز خرافه گرای فئودالی
۱
دیکتاتوری چیست؟
۲
دیکتاتوری یعنی حاکمیت طبقه اجتماعی معینی
بر طبقات اجتماعی دیگر.
۳
بنابرین
هر دولتی
خواه دولت طبقه اجتماعی برده دار
خواه دولت طبقه اجتماعی فئودال
خواه دولت طبقه اجتماعی بورژوا
و
خواه دولت طبقه اجتماعی کارگر
فرمی از دیکتاتوری اند.
۴
به همین دلیل
دولت طبقه کارگر
صادقانه و بی تزویر و تظاهر و ریا
دولت خود را دیکتاتوری پرولتاریا می نامد.
۵
دیکتاتوری
یک مفهوم فلسفی است و تعریف استاندارد علمی دارد.
۶
دیکتاتوری را هر ننه مرده ای نمی تواند و نباید به میل مبارک خود تحریف کند.
۷
ملت چیست؟
۸
در ایران و خیلی از جاهای دیگر ملت هنوز تشکیل نشده است و نمی تواند تشکیل شود.
۹
معمار ملت بورژوازی مترقی و انقلابی و ضد فئودالی آغازین بوده است که
غولان فلسفی از قبیل کانت و هگل و فویرباخ و هولباخ داشته است
و اکنون صد کفن پوسانده است.
۱۰
از همین جبهه ملی کذایی
سقوط بورژوازی آشکار می گردد.
۱۱
همین جبهه ملی کذایی
تحت رهبری مش بختیار
با انقلاب بورژوایی سفید مخالفت ورزیده است و پس از شکست آن
پست های دولتی مهم
توسط اشرافیت کثافت فئودالی ـ روحانی دریافت کرده است.
۱۲
به همین دلیل
به عوض ملت
پای امت به میان کشیده شده است و به عوض ملت ایران / امت اسلامی علم شده است.
۱۳
من ـ زور جلاد جماارن
از
ملت
توده بی خانمان بی همه چیز عقب مانده و طبقات اجتماعی لاشخور از قبیل بازاریان و تجار و غیره است.
۱۴
دولت طبقات انگل
ماهیتا
دشمن آشتی ناپذیر دهقانان، کارگران و پیشه وران و روشنفکران انقلابی است که نماینده منافع استراتژیکی توده زحمتکش و مولد اند.
۱۵
هدف جلاد جماران
خر کردن مستمر مردم است که نه سر دارند و نه سردار.
۱۶
مردم
اگر حزب حقیقی خود را داشته باشند
کسب هویت می کنند.
۱۷
حزب مردم در خاوران خونین خفته است.
بی انکه نگاه چپی حتی بر جلاد جماران انداخته باشد.
۱۸
دلیل سرکوب خونین حزب توده و دربدر کردن هزاران فرزانه توده ای را خود جلاد جماران
موعظه کرده است:
اینها می توانند برای ۲۰ سال دیگر
برنامه ریزی کنند.
۱۹
لاشخورهای خونخوار
توده را به سر و بی سردار می سازند و بعد از جدایی دولت از توده هشدار می دهند.
۲۰
شرم شان باد از این طینت دیرینه خویش
اندکی اندر باب سلام
۱
یکی از معانی سلام درود است.
۲
ضمنا در فرماسیون اقتصادی بنده داری (صدر اسلام)
به معنی اعلام حسن نیت از دیدار خود به همنوع خود بوده است.
۳
همه ملل جهان سلام دارند.
بهتر هم همین است.
۴
اعراب هم حتما سلام علیکم و علیکم السلام دارند.
۵
ما که با هزاران رشته مرئی و نامرئی به اعراب گره خورده ایم
به عوض سلام درود
و
به عوض علیکم السلام
علیک الدرود داریم.
۶
اهلا و سهلا
معنی دیگری دارد:
به معنی خوش گلدین است
مش مجید کافی و صافی و قاطی
صم و بکم عمی و لایعقلون
لال اند و کر اند و کور اند و خر اند.
کریم
۱
هنرمند یکی از لایه های قشر روشنفکر است.
۲
هر طبقه اجتماعی
روشنفکران خاص خود را دارد.
۳
هم لاهوتی روشنفکر و ضمنا شاعر و هنرمند است
و هم جلال آل احمد و احمد شاملو و نفیسی و مختاری و سلطان پور و غیره.
۴
آن روشنفکرتوده زحمت است
و اینها
روشنفکران فئودالیسم و فاشیسم
۵
نفیسی خودش در ۳۰ عن عن
هر روز افطار می کند.
۶
مش مریم در کلبه جولیانی هم افطار میکند و هم خیلی کارهای دیگر
۷
مش شیرین هم از اجامر امپریالیستی جایزه می گیرد و هم در مدح اجامر سخن رانی میکند
و
آنها را مسیح موعود جا می زند.
۸
چرا نفیسی در زمینه جندگی سران اوپوزیسیون شعری نگفته است؟
۹
کور و کر و لال که الحمد لله نیست.
۱۰
چه فرقی میان رفتن به بی بی ۳۰ و ۳۰ عن عن و دویچه وله و عرعر کردن در آنجا و
رفتن به افطار مشد حسن
وجود دارد؟
نه.
۱
آشنایی می تواند سرشار از نفرت و کین هم باشد
و سرشار از نفرت و کینه هم است.
۲
آشنایی
نتیجه نیاز به رهایش از تنهایی است.
۳
ضمنا
در این کامنت ما
پاسخ به سؤال شما و گیر دادن بقیه به صاحب نظر
هم بود:
۴
هدف از روشنگری
دادن اندرز و موعظه وصدور رهنمود نیست.
۵
هدف از روشنگری
بررسی علمی و عینی مسائل است.
۶
بررسی ر ئالیستی قضایا است.
۷
روشنگری با اندرز و نصحیت و موعظه
همین تفاوت و تضاد را دارد
۸
خود خواننده باید بیندیشد و به کشف حقیقت نایل اید و راه حلی برای مسائل پیدا کند
ایراد تجربی (واقعی، مادی، بیولوژیکی) این بیت صائب چیست؟
ز خامشی
دهن غنچه
مُشک بو گردید
خوشا لبی که بود مُهردار خاموشی
صائب نوحه سرا
۱
ایراد بیولوژیکی این عندرز صائب نوحه سرا
این است
که
غنچه پس از شکفتن
عطر رنگ و بوی فریبای خود را
برای جلب حشرات و پرندگان
جهت انتقال گرده ها
و تولید مثل و تکثیر و توسعه نوع
آزاد می سازد.
۲
غنچه بسته و ناشکفته
حاوی عطر و رنگ و بوی خوشایند زیادی نیست.
۳
ایراد نظری و منطقی این عندرز خرکی صائب نوحه سرا
این است که
سخن حاوی و حامل اندیشه است و نه سکوت
۴
سکوت سرشار از چیزی نیست.
۵
سکوت در بهترین حالت
نتیجه ترس از سخن گفتن است و یا گردآوری نیروی فکری برای گسردن دام و طرح دسیسه و توطئه .
۶
اگر نتیجه خالی بودن کله از مغز اندیشنده
و
چنته از سخن اندیشیده و سنجیده نباشد
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر